کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

مرضیه برومند رو به شدت دوست دارم !


مرضیه برومند رو به شدت دوست دارم !


تا حالا هر چی ساخته خیال پردازانه ، دوست داشتنی ، فانتزی ، شاد ، سر حال ، حال خوب کن ، حرفه ای ، ضرباهنگ عالی ، نو ، شکیل و عالی عالی عالی بوده . مدرسه موشهاش ، قصه های زی زی گولوش ، دربه درهای دوش ، آرایشگاه زیباش ، پراید تهران یازدهش ، کارآگاه شمسیش ، خونه مادربزرگه اش ، هتلش و شهر موشهای یکش !


خیلی از بچه های امروز مدرسه موشها و شهر موشهای یک رو ندیدن و با شخصیتهاش آشنا نبودن اما بچه های ما ، بنیامین و دانیال چرا . دو سه سال قبل هم سی دی مدرسه موشها رو می دیدن و هم بعدش فیلم شهر موشهای یک رو و سرمایی ، دم باریک ، دم دراز ، گوش دراز ، آقا معلم ، خوشخواب و همین طور کپل جان رو می شناختن .


وقتی سال قبل به بنی گفتم که قراره شهر موشهای دو ساخته بشه کلی ذوق کرد و خودم خوشحال بودم که قراره مرضیه برومند بسازتش و این جامه ای بود که فقط برازنده خود او بود . دیروز رفتیم و چهارتایی شهرموشهای دو رو تماشا کردیم و درگوشی بشنوین که من و مامانشون هم به اندازه این دوتا ذوق داشتیم !


پردیس سینمایی جدیدی به اسم کوروش باز شده که هفت هشت تا سالن سینما داره و شهر بازی و مرکز خرید . ما اون جا رفتیم و هر هفت هشت تا سالنش داشتن شهر موشها رو نمایش می دادن و همه صندلیهای راحت و نرمش هم پر بودند. مام پفیلا به دست نشستیم و منتظر شروع هیجان انگیرش شدیم .


عرضم حضورتون که برای این فیلم خیلی زحمت کشیده شده بود تو طراحی صحنه ، طراحی عروسکها اینا خیلی مشهوده . داستان خوبی هم داره گرچه به نظر من داستان شهرموشهای یک ، کمی سر راست تر و هیجان انگیزتر بود اما همین داستانی که نمی گم تا لوش ندم هم داستان خوبی بود و بچه های ما این قده دوست داشتند که از من قول گرفتند دوباره ببرمشون و فیلم رو تماشا کنند .


گفتم که داستان رو نمی خوام لو بدم ولی بگم خدمتتون که دیدن دوباره رفقای قدیمی دوست داشتنی بعد 30 سال چقدره حال می ده ؟ این که ببینی کپل رستوران دار شده ؟ این که ببینی با نارنجی ازدواج کرده ؟ این که ببنیی گوش دراز پلیس شده ؟ این که ببینی عینکی دکتر شده ؟ این که با سرمایی ازدواج کرده ؟ (راستش من تا حالا فکر میکردم که نارنجی و سرمایی پسر بودند !!) و این که . . . بهتره دیگه چیزی نگم دارم همه چی رو می گم که !! نقد و بررسیش بمونه برای وقتی که بیشترتون دیده باشینش.


به هر حال مرضیه جان دوستت داریم !! فیلمت تو همین هفته اول تمام رکوردهای فروش سینمای ایران رو جابجا کرد .دمت گرم .


                                                              

 

 

 

درباره مرگ ناغافل رابین ویلیامز


                                                       

از رابین ویلیامز نقشهای روی پرده اش رو می شناختم ، نقش آدمهای شاد و مهربون و دلسوزش رو . میمیک صورتش نرم و مهربون بود و خواه ناخواه آدم بهش علاقمند می شد . کم دیدم نقش منفی بازی کنه و اگه بازی می کرد نتیجه ترسناک می شد مثل تصویر قاتلی که در بی خوابی با آل پاچینو بازی کرده بود و هیچ کس گمان نمی برد همچین آدم آرومی قاتل باشه . فیلمهای کمدی و سرخوش زیادی بازی کرده بود .نقش روانشناسش در ویل هانتینگ خوب خیلی قوی و استخون دار بود . این رابین ویلیامز روی پرده بود .


از اعتیادش خبر نداشتم ، از گرفتاریهاش خبر نداشتم تا وقتی که ناگهان خبر مرگ مشکوکش که ممکنه حتی خودکشی هم باشه عالمگیر شد . براش غصه دار شدم . چه می دونیم آدمهای دور و اطراف ما چه درد و غمهایی رو پشت چهره شون مخفی می کنن و باهاش می سوزن و می سازن ؟


 

رقص آیشواریا در فیلمی ایرانی !


                              


فکر نکنم کسی باشه که اهل سینما باشه و آیشواریا رای رو که یکی از زیباترین و محبوبترین بازیگرهای هندی است رو نشناسه . بازیگری که وقتی عروس آمیتاباچان شد شهرت و محبوبتیش دو چندان شد و طبیعتا همه هم محمدرضا گلزار هنرپیشه خوش استیل سینمای ایران رو هم می شناسن . ستاره ای که بعد از فیلم شام آخر ، بدرخشید و ماه مجلس سینمای ایران شد .


اما شاید خبر نداشته باشین و شاید هم داشته باشین که یک کارگردان ایرانی قراره به طور مشارکتی با یه تهیه کننده هندی فیلمی بسازه با شرکت گلزار و آیشواریا که عمده اش توی هند فیلمبرداری میشه و گویا داستانش درباره دانشجویی ایرانیه که تو هند درس می خونه و اونجا عاشق یه دختر هندی می شه و ...


که به نظر من این اتفاق خوبیه برای سینمای ایران نه از این بابت که مثلا سطح هنری سینمای هند بالاست یا فنی یا چیزایی از این دست ، مشارکت با سینمای بین الملل اتفاق خوبیه که می تونه برای بخش اقتصادی سینمای ما بیافته . خب این حقیقتیه که آیشواریا چهره ای بین المللی و محبوبه ، نه تنها در هند بلکه در بخش بزرگی از آسیا و فیلم این آقای کارگردان ما به این بهانه هم که باشه می تونه بازارهای خوب دیگه ای جز ایران پیدا کنه. حالا اگه زحمت بکشه و فیلمش رو خوب هم از کار دربیاره که فبها .


اما . . .مثل همه چیز که توی همه جای دنیا ساده است و این جا که اتفاق می افته ، دست اندازای عجیب غریب براش پیش میاد این جا هم ما چندتا دست انداز از نوع ایرانی اش داریم .


مثلا این که همه شاخکاشون تیز شده که ببینیم آیشواریا قراره چی بپوشه؟ نکنه از لباس بدن نماهای هندی که همه ناف و دست و بال و شونه اشون بیرونه بپوشه؟ استغفرلله . شنیدیم تو فیلمای هندی حتما باید رقص و آواز داشته باشن خب تکلیف اون چی میشه ؟ چرا آیشواریا می خواد این همه دستمزد بگیره ؟ مگه پول علف خرسه ؟ چرا ؟ چرا ؟


جالب این جاست که هنوز هیچ قراردادی بسته نشده و کار در مرحله پیش تولیده و این قده حرف و حدیث درست کرده وقتی ساخته بشه چه خواهد شد ؟!

 


رد کارپت عطاران ، ایده عالی ، اجرا ضعیف


                       


رد کارپت، ایده خوب و تازه ای تو سینمای ما داره ولی عطاران نتونسته اون رو به اندازه یه فیلم سینمایی خوب بسطش بده . ایده که عالیه . یه عشق سینمای آس و پاس خودش رو به کن برسونه تا با اسپیلبرگ کبیر ملاقات کنه و ایده اش رو به اون برسونه !


عطاران پا میشه واقعا می ره کن تو همون ایام جشنواره . جاهایی فیلم برداری های رو دست می کنه و آدمای مشهور رو اکثرا از دور به تصویر می کشه . برخوردش با فرانسویا بامزه است ولی فیلمش ، فیلم نیست و ظرفیتش نهایتا برای یه فیلم کوتاه 45 دقیقه ای است .  

 

                            

نوح عجیب


وقتی چندی قبل شنیدم هالیوود قراره فیلمی درباره توفان نوح بسازه خوشحال شدم که یه فیلم عظیم رو خواهم دید اما وقتی دیشب این فیلم رو تماشا کردم به طور محض ناامید شدم .


نوح ،فیلمیه به غایت کسل کننده و بیش از حد طولانی با صحنه هایی واقعا زائد و نبود صحنه هایی که ما منتظر دیدنش  هستیم . مثلا ورود حیوانات به کشتی که ارزش بصری بالایی داره با چند نمای دور سر و ته اش به هم میاد و از همه خنده دار تر توی این فیلم یه سری غول سنگی کج و کوله هستند که کشتی نوح رو براش می سازن و با دشمناش می جنگن .مهمتر این که نوح در این فیلم اصلا شباهتی به اون پیامبری که ما در اذهانمون داریم نداره . یه گردن کلفت بزن بهادر و یه جورایی خل وضع و غیر منطقی به تصویرش کشیدن بنده خدا رو .


یعنی یه چیزیه که 180درجه با اون چه که ما توی متون تاریخی مذهبی خوندیم فرق داره . اون جا اشاره به این داره که نوح طی سالیان سال تلاش زیادی رو برای هدایت مردم به پرستش خدا کرد ولی جز عده ای اندک بقیه او را مسخره می کردند و او را دروغگو و دیوانه می خواندند تا این که زمانی می رسه که خدا به او وحی می‌کند که غیر از کسانی که تاکنون ایمان آورده‌اند، دیگر کسی ایمان نخواهد آورد و بقیه را با طوفانی عظیم نابود خواهد کرد و ...


اما در این فیلم نوح هیچ تلاشی برای نجات نوع بشر نمی کنه و معتقده که نوع بشر به کل باید از صفحه گیتی پاک بشه و در این راه مجنونانه از کشتن نوه های خودش هم ابایی نداره !!


بله یه همچین فیلمیه محصول جدید سینمای دنیا .