من نمی دونم که این ملت چرا این قده به هرچی گیر میدن ؟ خب ماشینای داخلی گرونه که گرونه . به من و شما چه ؟ ما حق داریم ماشین داخلی نخریم . حق داریم ماشین خارجی هم نخریم . اصلا حق داریم هیچ ماشینی نخریم ! اون داخلیه که بیخودی گرونه . اون خارجیه که این قده گمرکیش بالاست که دوبل و سوبل میشه و خب طبیعتا نمی خریم و خب کسی که هیچ ماشینی نمی خره داره از حقش استفاده می کنه . به این می گن احقاق حقوق مدنی .
حالا یه عده معلوم الحال هم اومدن کمپین نخریدن ماشین نو راه انداختن ، حالا شاید چند نفری که دو دل اند برای خریدن یا نخریدن .. . مسئله این است ! فعلا دست نگه دارن . اما داستان اینه که ملت پول دستشون نیست وگرنه خوب خرید می کنن ... خوب !
اما بی انصاف هم نباید بود. ما باید دست به کار خیر هم بزنیم . کارخونه های خودرو سازی ما خرجای اضافه زیادی دارن که اونا رو از من و شمای مصرف کننده باید بگیرن و یکی از بیشترین خرج هاشون حقوق پرسنل شونه
ببین تا قبر آ ... آ ... آ ... دو قدم بیشتر نیست . من خودم تجربه دست اولی از ازدیاد پرسنل دارم که خدمتتون میگم .من برای پایان نامه لیسانسم مدتی به عنوان کارآموز رفتم توی یکی از همین خودروسازی های بزرگ و کار کردم ( اسمش رو نمی گم که فردا واسم گرفتاری درست نشه ) . چه سالی بود ؟ حدودای 10 یا 12 سال قبل . من رو فرستادن تو یه بخشی که 30تا پرسنل داشت که بیشترشون لیسانس داشتن و چندتاشون فوق لیسانس و چندتاشون هم فوق دیپلم بودن . به قطعیت بگم که از این 30نفر ، 25تاشون اضافه بودن و کل اوقات کاری رو اگه 20دقیقه کار می کردن و بقیه رو به عشق و حال و گپ و گفت و ناهار و صبونه می گذشت .
خب اینو که به چشم خودم دیدم و کسی بهم نگفت .
خب این درصد رو بیاییم در تعداد کل پرسنل اون کارخونه که مثلا حدود 50هزار نفره ضرب کنین می بینین که اون جا به 8هزار نفر ،یا نهایتا 10هزار نفر نیاز داره و 40هزار نفرشون اضافی اند و هر ماه حقوق می خوان که حداقل 2میلیونه که ماهی 80میلیارد تومن فقط حقوق اینا میشه که با توجه به مثلا تعداد ماشینایی که تولید میکنه هر کدوم از ما که میره یه ماشین می خره داره نزدیک 2میلیون به یه خونواده ای کمک می ده .
کار خیر از این بالاتر ؟
نمی دونم چرا بعضیا هی می گن دولت به فکر اشتغال زایی نیستش؟ دیگه چقده تلاش کنه آخه؟ چطورش رو الان خدمتتون عارض می شم .
همه می دونیم که دولت که از لحاظ مالی کم و کسر آورده می خواد به هر شکلی شده این پول رو جبران کنه و چون زورش به گردن کلفتا نمی رسه یکی از راحت ترین راههاش فشار آوردن به اقشار ضعیف تر جامعه ( اعم از کارمند و کاسب جزء) است که سال به سال مالیات بیشتری ازشون بگیرن و عملا کاری از دست من نوعی در مقابل دولت بر نمیاد و باید تقریبا هرچی میگه رو تسلیم شیم .
اما همون طور که همه باز می دونن ، توی هر شرایط اسف باری که خیل مردم تو بدبختی و بیچارگی دست و پا می زنند باز یه عده ای شغلشون طوریه که از این وضع خوشحالن و هرچی وضع کار مردم بدتر بشه وضع شغلی اینها بهتره می شه .نمونه هاش هم کم نیستند .
مثلا بنیامین ما از کوچیکی مشکل آسم داره که توی آلودگی هوا این تشدید میشه و ما سالی دوسالی یه بار می بریمش پیش یه دکتری که دکتر بیماریهای آلرژیکه و همیشه خدا مطبش پره از بیمارهای این چنینی و دکتر هر دفعه یه آزمایش تنفسی هم می گیره که جدا گونه از ویزیتش پولش رو حساب میکنه و خود آقای دکتر همیشه خوش و خرمه .
یا جاهایی که همیشه ترافیکه و مردم اعصابشون به هم می ریزه یه عده دستفروشن که آب و سی دی و دستمال و از این خرت پرتا می فروشن و میان و از این آشفته بازار ترافیک به نفع خودشون پولی به جیب می زنن
یا اون که هرچی مردم بیشتر بمیرند این کسایی که مسئول خدمات کفن و دفنند خوشحال تر می شن !
حالا بر گردیم به همون پاراگراف بالا که مربوط به مالیات بود .
کسب و کارای کوچیک که درآمدشون کمه و طبیعتا مالیاتشون هم باید اندازه اون باشه ، هیچ وقت توان این رو نداشتن که مشاور مالیاتی استخدام کنن یا حسابدار وارد . که دفاتر حسابداریشون رو بنویسه که خود اونا سالی چندین میلیون هزینه کارشونه
اما حالا که دولت این قدر مالیات ها رو بالا برده و راهی برای ماها جز تسلیم باقی نذاشته ،حالا استخدام یا مشاوره گرفتن از یه آدم وارد معنی پیدا می کنه . باز بعضیا بگن که دولت به فکر اشتغال زایی نیست!! خدا واقعا حفظش کنه .
برای پیوستن به گروه تلگرامی کافه رگبار روی این لینک کلیک کنید .
الان می خوام قضیه ی این رو که چرا اون روز عصبانی بودم رو براتون بگم .خیلی مختصر .
این رو متوجه شدم که توی قضایایی که شما درگیرش باشین و یه طرفتون اداره دارایی باشه ، شما هیچ وقت برنده نیستین مخصوصا این که مثل من دارای کسب و کاری کوچیک باشین که نتونین حسابداری خبره یا وکیلی مبرزاستخدام کنین که حقتون رو از دارایی بگیره.
یه توضیح کوچولو درباره نحوه مالیات دهی اصنافی مثل خودم بهتون بدم قبلش . مالیات کارمندها قبل از این که بهشون داده بشه از حقوقشون کم میشه اما مالیات مشاغل آزاد این طوری نیست . یک سال مالی رو در نظر گرفته میشه و شما کل درآمد و هزینه هایی که طی سال داشتی رو حساب می کنی و سود خالصت رو درمیاری و بر مبنای اون مالیات یک ساله رو پرداخت میکنی . فلسفه این سال مالی هم اینه که خیلی از درآمدها و هزینه ها یک بار اتفاق می افته و اگه بخوان ماه به ماه حساب کنن اصلا عملی نیست .
سالهای ساله که کسب و کارهای کوچیکی مثل مال من مالیاتشون رو طبق گفته ممیزها پرداخت می کنن . یعنی ممیز میاد و تخمین می زنه که این جا چقده باید مالیات بده و این مبلغ سالهای بعد طبق درصدی که خودشون اعلام می کنن افزایش پیدا میکنه و این روال همیشگیه یعنی حتی تو زمانی که خود دولت اعلام کرده بود که رشد اقتصادی ما منفی بوده باز هم دولت مالیات رو اضافه می کنه !
اما چندسالیه که دولت داره فشار بیشتری میاره و هر چقدر بهشون مالیات دادم رو قبول نمیکنن و می گن که باید بیشتر بدی . الان من هنوز مالیات سال 90ی که دادم رو اینا قبول ندارن و گفتن باید بیشتر بدی ، خیلی بیشتر و . . .
بچه ها راستش دیگه وقت ندارم امروز ادامه بدم . . بقیه اش بمونه برای فردا !