کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

انگلیسی را پاس بداریم !



یعنی تو شهرداری ما یه آدم انگلیسی دون ( در حد اول راهنمایی) نبود که بدونه دیکته اول نمی شه FERST ؟!!



معجزه مردی از جنس مردم


بابک زنجانی در اواسط مصاحبه اش با مجله آسمان برای بار چندم گفت -همه کارهای من خدایی بود. اتفاقات و معجزاتی بود که در زندگی ام رخ داد و خبرنگار سوال کرد که آقای زنجانی! چرا از این معجزات در زندگی ما اتفاق نیفتاده است؟!


واقعا چرا این جوری بوده ؟ چرا کسی که سن من رو داره و به نظر میاد که شرایط ابتدایی زندگی اش هم مثل شرایط ابتدایی زندگی من بوده تونسته از تقریبا هیچ ،این جوری از لحاظ مالی موفق و فوق العاده برجسته بشه ولی من و میلیونها امثال من نتونستیم ؟ یعنی من نوعی یا شمای نوعی از پول بدت می اومده ؟ قدرت رو دوست نداشتی ؟ هواپیمای شخصی ات رو سوار می شدی کهیر می زدی؟ دوست نداشتی اگه خدای نکرده مریضی ای برای خودت و کس و کارت رخ می داد دغدغه مالی نداشتی؟ می تونستی سفرهای مختلف بری بدت می اومد؟ دوست نداشتی . . .


خب این طبیعیه که همه ما پول و رفاه حاصل از اون رو دوست داریم. اما چرا ما پولدار نشدیم ؟ نمی خوام ایده آلیستی و خیلی خیلی اخلاقی به این موضوع نگاه کنم ها . می گین سوار خر مراد شده  زند و بندهایی کرده ؟ جاهایی حق دیکران رو ناحق کرده و خودش رو جلو انداخته ؟ تعارف که نداریم صدی نود مردمی که می شناسیم این جوری نیستن ؟ توی رانندگیشون ؟ توی صف نون ؟ توی تلاش برای نشستن روی صندلیهای مترو ؟ توی نمره گرفتن از استاد ؟ توی پول چایی دادن به کارمندی که زودتر از بقیه کارت رو راه بندازه ؟ توی بی نوبت وارد مطب دکتر شدن ؟ . . .


جوابش یه کلمه است رفقای من .  بابک زنجانی به سوال اول مطلب این حوری جواب داد  -به خاطر اینکه شما نخواستی. بخواه ببین می افتد یا نمی افتد. شما به همین زندگی آرامی که داری، راضی هستی اما من دوست داشتم کاسبی کنم. اگر مشکلی هم برایم پیش می آمد دست و پا می زدم و یک چیز از داخل آن در می آوردم. شما هیچ وقت دست و پا زده ای؟


بابک زنجانی یه آدمیه مثل همه آدمهایی که ما هر روز می بینیم . اون هم مثل بقیه ما از پول خوشش میاد فقط فرقش اینه که برای به دست آوردن پول زحمت کشیده و دست و پا زده .منتها عرضه اون از ماها بیشتر بوده و کاری رو کرده که ماها فقط خیالش رو داریم


پیوست : در ضمن اگه وقت دارین من مصاحبه زنجانی رو با مجله آسمان به اضاقه یک سری حواشی و مطالب افزودنی جالب در این لینک به شکل فایل پی دی اف در آوردم . برای شناخت زنجانی مطلب خوب و غنی ای هست .

اندر احوالات بابک زنجانی


اول این که خدمتتون بگم ببخشین که این 10 روز در کافه بسته بود و منوی جدیدی ندادم خدمتتون . گرفتاری و تنبلی و بی حوصلگی دست به دست هم داده بودند نامردها !


اما دوم این که دوست دارم نظرتون رو راجع به بابک زنجانی برام بنویسین . حالا هر چند کلمه یا چند خط یا چند پاراگرافی که دوست دارین . می خوام پست بعدیم رو راجع به این شخص بنویسم و دونستن نظراتتون برام مهمه .






مشک آن است که خود ببوید . . .



ای بابا ، شیخ حسن جان ، عزیز دل ما ، ما ز یاران چشم یاری داشتیم .... احمدی نژاد که از خدمت مقدس ریاست جمهوری مرخص شد و شما و ابواب جمیعتون تشریف آوردین ، نفس راحتی کشیدیم که شکر خدا دوره حرفهای گنده گنده بی سند و مدرک گذشت و عقلانیت است که بر دولت تدبیر و امید حکمفرماست و دیگر آن آمارهای کذایی که خود به آنها بسیار واقفید ، و خبر موفقیتهای بی حد و  حصری را که از زمان 2500سال قبل به این طرف بی سابقه بوده را نخواهیم دید و در این خیالات خوش بودیم که ناگهان امروز رویت کردیم شما فرموده ای : «در مدت 50 روزی که کار را شروع کردیم قدم‌های مهمی از سوی همکاران من در ارتباط با حل مشکلات برداشته شده است. مثلا ما در زمینه سیاست خارجی قدم‌هایی برداشته‌ایم نه به اندازه 50 روز، بلکه به اندازه 500 روز! »


آخر این یعنی چه ؟ مثلا 10 برابر کار شده ؟ 10 برابر نتیجه گرفته شده ؟ مقیاسش چیست ؟ معیارش کدام است ؟ خب آن ها را هم می فرمودین بتوانیم حساب کتابی کنیم . دو دوتا چهارتایی انجام دهیم . نکند همان طور که گرفتاری های عدیده ای از دولت قبل چون بیکاری و تورم و تحریم به شما ارث رسیده ، این صفت سیئه نیز را وارث باشید ؟! خدا نکند و از آن روز به خدا پناه می برم .


البته سعدی شیرین سخن که جناب ظریف نیز به شعر ایشان در فرش اهدایی ایران به سازمان ملل مفتخرند فرموده که مشک آن است که خود ببوید نه آن که عطار بگوید .


دلار ، از بهمنی تا سیف


وقتی دلار تحت عامل روانی جو مثبت نیویورک روحانی روز به روز در حال کاهش بود و حتی به زیر 3000تومان رسید ، رئیس جدید بانک مرکزی ناگهان اعلام کرد که نرخ فعلی دلار کف بازار است و دلیلی ندارد این نرخ بیشتر از این کاهش پیدا کند و این روند کاهش متوقف شد و رو به افزایشی هرچند اندک گذاشت . بعد از این از افراد مختلفی بیاناتی شد مبنی بر این که چرا نگذاشت ارزش پول ملی تقویت پیدا کند و حتی او را همپایه سلف خود بهمنی دانستند .


اما حقیقت قیمت طبیعی دلار چیست ؟ من معتقدم که قیمت دلار طی این سالها به طور مصنوعی پایین نگه داشته می شد وگرنه ریال ما که دومین یا اگر بخواهیم تخفیف دهیم چهارمین پول بی ارزش دنیاست کجا و دلار قدرتمند کجا !؟ یعنی واقعا هر دلار فقط هزار تومان می ارزید؟ واقعا که این طور نبود . اما دولتهای ایران وظیفه شرعی عرفی خودشون می دونستند که از چاههای نفت بریزند پای سوبسید(یارانه) دلار به تولید کننده های خارجی و بهشون حال های سنگین بدهند . پول ملی ما بی ارزش بود و هست .


اصلا منظور از ارزش پول ملی در واقع چیه ؟ تصور اینکه ارزش پول ملی فقط در برابر ارز خارجی معین می‌شه، تصوری ناقص و نادرسته. به بیان ریشه ای تر باید بگم که ارزش پول ملی یعنی قدرت خرید پول هر کشور در بازار کالا و خدمات جهانی .یعنی اگه یه تومان بدی چی بهت می دن؟ این هم مشخصه که هرچی نرخ تورم بالاتر باشه به مقدار کمتری می‌توان کالا و خدمات دیگه گرفت . به قول دکتر نیلی « هرچه نرخ تورم بالاتر رود ارزش پول نیز کاهش خواهد یافت».


و چی تورم رو بالا می بره ؟ بهره وری پایین که از سرمایه گذاری های غلط و سیاستهای غلط تر اقتصادی دولت قبل حادث شده . وقتی ما تورم دو رقمی داریم . چیزی که در دنیا دیگه نیست ( سال قبل مجموعا از 220کشور دنیا ، 18 کشور تورم منفی، 5 کشور تورم صفر و 192 کشور تورم تک‌رقمی داشته‌اند!!) پس طبیعیه که پولمون هم بی ارزش و بی ارزش تر بشه و حالا که مهار این وضع از دست حکومت در رفته ،قیمتش مثل فنری که مدتها فشرده شده بوده به بالا جهیده و از 3000 گذشته .


گرفتاری این بوده که این افزایش قیمت زیاد ارز رو ما قبلا هم داشتیم . چه در دوره دولت موسوی ، چه رفسنجانی و چه خاتمی .در ابتدای دولت موسوی دلار 27تومان بود که در انتها به 120تومان رسید (یعنی ۴برابر) . در انتهای دولت رفسنجانی به 480تومان سید  (یعنی ۴برابر) و در انتهای دولت خاتمی به 900تومان رسید (یعنی ۲برابر) و این رقم برای دولت احمدی نژاد رسید به 3100 (یعنی۳برابر).


خب ، گرفتاری عمده ای که الان وجود داره در واقع گرانی دلار نیست که اگر دلار به قیمت طبیعی خودش بود بسیاری از گرفتاریهای امروز نبود ، بلکه بی ثباتی سیاستهای اقتصادی حکومتها و به طبع اون بی ثباتی قیمت اون و بقیه مخلفاتشه که به طور مستقیم روی همه کالاها و خدمات تاثیر فوق العاده نامطلوبی می ذاره و نمی ذاره من تولید کننده و فروشنده و توزیع کننده بدونم تکلیفم چیه و چه گلی باید الان یا هفته دیگه یا ماه دیگه به سر بگیرم ؟ این بی ثباتی برای این کشور سم بسیار مهلکیه که هر روز به پیکره نحیفش داره تزریق می شه .


کاری که الان روز آقای سیف و تیم اقتصادی شیخ حسن باید بکنند اینه که با سیاستهای اقتصادی صحیحشون و بدون تزریق بیش از حد ارزهای نفتی اقتصاد رو ثباتی بده اون وقته که دلار هم قیمت واقعی مناسب و بی تنش خودش رو پیدا میکنه تا همه تکلیف زندگی خودشون رو خوب بفهمند .