کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

مرداد 1391

 خون این ملت

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم مرداد 1391 ساعت 10:20 شماره پست: 751

 

در پادگان بودیم که اعلام کردند به هر سربازی که بیاید و خون بدهد، 48ساعت مرخصی تشویقی می دهند . ما هم از خدا خواسته دویدیم به جهت اهدای کمی خون و گرفتن 48 ساعت مرخصی . خون را گرفتند ولی مرخصی را زدند زیرش و ما بور شده برگشتیم به یگان خودمان . این درس مهم تر از مرخصی بود ."خیلی ها حرف مفت می زنند ،تو نباید به همه اعتماد کنی ".

اما این مطلع خون دادن های بعدی و بعدی و بعدی و . . . من شد که قبلش از خون دادن می ترسیدم و فکر میکردم که چه کار ترسناکی می تواند باشد . آهسته آهسته خون دادن های من و چند تن از دوستان به روال خاصی افتاد . دوبار در سال خون می دادیم . آخرین روز تابستان و آخرین روز زمستان، در اعتدالین . در مرکز وصال ، خیابان طالقانی (تخت جمشید سابق).

تا نوبت خون دهی من یک ماه و اندی باقی مانده که زلزله آذربایجان ،خانه های سست را بر سر صاحبان بی گناهشان می تکاند و هزاران زخمی خون لازم باقی می گذارد . مراکز مختلف مخصوصا اعلام نیاز برای خون های O دارند که قابلیت تزریق به همگان را دارند .

بعد از افطار به مرکز وصال می رسم . جمعیتی منتظر خون دادن می بینم که بی سابقه است. همیشه 2 تا 3 نفر ، نهایتا ، منتظر بودند. امروز حداقل 200 برابر بیشتر منتظرند . نوبت می دهند که 500نفر جلوی من اند . وقت این همه انتظار را ندارم . می رم . فردایش بر می گردم . بعد از ظهر . این دفعه خلوت تر است . بیشترین شلوغی بعد از افطار است . این دفعه 90نفر جلوی من هستند . چاره ای نیست منتظر می شوم . با این وجود مراحل خون دهی من 2ساعتی طول می کشد . 2 ساعتی که برای هیچ کس عذاب آور نیست .

همیشه ، همیشه این همدلی هاست که مرا به انسانیت و به آینده این مملکت خوش بین نگه می دارد .

 

 پایان المپیک و ارزیابی ملت ها

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم مرداد 1391 ساعت 10:37 شماره پست: 750

این المپیک پر هیجان نمی دونم چندم لندن که به پایان رسید و کشورما هفدهم شد و فرصتی شد تا یه نگاه موشکافانه تری به جدول کشورهای قهرمان بندازم یه چیزای جدیدی عایدم شد . چون من هم همش در حال نشر علم و آگاهی ام . بخیلی نمی کنم و شما رو هم آگاه می سازم.

اول این که بر خلاف اون که چه اجنبی ها و دشمنان این مرز و بوم تو مخ ما کردند جایگاه ما در ورزش دنیا همچین بدک هم نیست .برای مثال ما امسال بالاتر از خیلی از کشورهای پیشرفته تر از خودمون قرار گرفتیم مثل اسپانیا ، ترکیه ، نروژ ، سوئیس ، کانادا ، سوئد ، بلژیک ، دانمارک ،. . . و این جای اندکی شکر داره .

دوم این که بالا بودن یا نبودن در جدول مدالهای المپیک ملاک برای هیچچی نیست که نیست . مثلا همین کشور رفیق فابریک کره شمالی جان رو ببینین که تو جدول مدالها بیستم شده و از خیلی کشورهای دیگه قدرتره ظاهرا ، اما بنده خدا مردمش نون ندارن بخورن یا مثلا اوکراین یا قزاقستان یا کوبا  و جامائیکا .

سوم این که درسته که من به رفتارهای نادرست دولت انتقادات بسیاری وارد کرده و می کنم و خواهم کرد ،اما از حق نباید گذشت که معلوم شد تو این 4سال گذشته زحمتهای خوبی هم در ورزش کشیده شده است . به طوری که کشور ما از جایگاه کشور 52 دنیا در المپیک قبلی به رتبه 17 ارتقا پیدا کرد و خیلی از چیزی که ازش انتظار می رفت بهتر ظاهر شد . المپیک عیار خوبیه و مثل کنکور می مونه و نتیجه 4 سال زحمت ورزشکار در اون معلوم می شه .

چهارم این که ولی کشورهایی که می خوان تو دنیا حرفی برای زدن داشته باشن و ابر قدرت بمونن و بشن و این حرفها ، حتما تو ورزش سرمایه گذاری سهمگینی می کنن و مدال پارو می کنن . شاهدش هم اون چند کشور اول المپیک یعنی آمریکا و چین  و انگلیس و روسیه و کره جنوبی و آلمان و فرانسه  و ژاپن اند که همشون توی دنیا برای خودشون یل هایی اند ، تو هر زمینه ای .

پنجم این که از اون طرف ،کشورهای  بزرگ و پرجمعیتی مثل هندوستان ، اندونزی ، برزیل ، آرژانتین که از قضا اقتصادهایی رو به پیشرفت و بالنده دارند در ورزش دنیا محلی از اعراب ندارند . باز برزیل و آرژانتین که یه فوتبالی دارند . هندوستانی ها که تعطیل . فقط تو ورزش دور درخت دویدن و این چی کی دانا خوندن اوستان . یعنی اون یه میلیارد و خورده ای هندی ،فقط باید 6 تا دونه مدال بگیرن ؟ تازه هیچکدومش هم طلا نباشه ؟

ششم این که آقا ما رسما گیج شدیم و نتونستیم همچین ربط منطقی استخون داری به مدالا و وضع کشورا تو جهان بدیم . شما تونستین ما رو هم بی فیض نذارین !

پی نوشت۱: مقاله جالبی درباره ربط کشورهایی با بالاترین مخارج نظامی  به مدال آوری در المپیک را اینجا بخوانید .می گوید رابطه میان مخارج نظامی و موفقیت در المپیک عاقلانه است چراکه این رابطه بیانگر موفقیت کشوری است که دارای جاه طلبی های امپریالیستی مشخص -نظامی، فرهنگی است و به نمایش و اثبات دلاوری فیزیکی در عرصه بزرگ ورزش علاقه دارد.

 پی نوشت۲ : بعد از یه زلزله معمولی که تو کشور رخ می ده و جای دیگه ۵ تا زخمی میده و این جا ۵۰۰۰تا ، ملت و دولت راه می افتن به امداد رسانی (علاج واقعه بعد از وقوع!) و چون نه این که دولت خیلی مورد وثوق قرار داره! خیلی ها کمکی نمی دن که نکنه این وسطا هاپولی بشه . اما خواهشا به این امور خیلی نپردازین بچه ها و اگه دستتون می رسه کمکی بدین . خون بدین و چیزهای دیگه ( من دیروز خون دادم) . می تونین به وبلاگ چپ دست مراجعه کنین و به طور مردمی نه دولتی کمکهاتون رو به دست زلزله زده ها برسونین .

 ....

کامنت برگزیده

هتی گفته : اول :امیدوارم مقطعی نباشه .الان یه مربی خوب مثل بنا داشتیم ویه ورزشکار پدیده مثل احسان حدادی .والا اگر به انتظار تکونداو وکشتی بنشستیم یه نقره ودوبرنز داشتیم .
دوم:کشوری مثه کره شمالی متکی به ارتش هستن وتو ارتش تمرینات بدنی داده میشه وضمنا برای حفظ ابرو ورزشکارا خیلی سخت اموزش داده میشن .مثلا المان شرقی (بلوک شرق )در دوران جنگ سرد به ورزشکاران زن هورمون مردانه خورونده میشد .بعد یه زن مثل کریستین اوتو المپیک 1988 5تا مدال طلا برد یه تنه !
سوم :نمی دونم من بیشتر فکر می کنم مربیای خوبی داشتن .وتکواندو و کشتی که نتیجه بدی گرفتن ناشی از تغییراتی بوده که تو کادر مربیگری داده شده .
چهارم :سوای اون چند کشور بقیه چین علاوه بر سرمایه گذاری اینجور که خبرش هست اردوگاههای شکنجه کودکان هم برای کسب مدال داره .همین کلمه که نوشتم رو سرچ کنید وعکسهاش رو ببنید . اشتباه ما اینه که فقط دور یه ورزشهای خاصی هستیم مثلا ورزشهای پر مدالی مثل دو میدانی ودوچرخه سواری وشمشیر بازی وتیراندازی رو رها می کنیم .اینا خیلی مدال آور وپایه هم هستن .
خدا رو شکر که این دفعه خیلی اوضاعمون خوب بود .
حالا سوای اینا تکواندوکار ترکیه ثروت تازگل خیلی با معرفت بود وبا اخلاق .وقتی باقری رو برد برای سومین بار اصلا خوشحالی نکرد وتازه دست باقری رو هم بلند کرد .اون ورزشکار خانمشون که مدال طلای دو رو هم برد به همچنین .بعضی ورزشکارای ما خیلی عصبی بودن .

 

خواب خرگوشی ما

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم مرداد 1391 ساعت 10:29 شماره پست: 749

 

خبر زلزله دیشب تبریز رو الان گرفتم . ما دیشب از تکونهاش چیزی نفهمیدیم . ولی واضحه که زلزله ۶ و خورده ای ریشتر قربانی زیاد می ده . در ایران که زیاد می ده . شاید یارو ژاپنیه برای این زلزله حتی از خواب هم بیدار نشه ولی برای ماها آدمهای بی گناهی که مقهور طبیعت و بی خردی انسانها شده اند این جور نیست .متاسفانه این دومینوی زلزله به همه شهرها خواهد رسید و ما هیچ وقت آماده نخواهیم بود .

ای برادرهای مسئول و ای مسئولین زحمتکش و خستگی ناپذیر و مهرورز ما ، چندهزار بار باید به شماها گفت که وقتی این زلزله تو نقاط مختلف  رخ میده , یعنی داره به شما تلنگر زده میشه که ای ملت ایران ، ای اهالی تهران ، اهالی تبریز ، اهالی مشهد ، اهالی اصفهان ، اهالی مازندران و گیلان ، اهالی فلان جا و بیسار جا ، شما روی کمربند زلزله زندگی می کنید و همیشه برای شما خطر 10برابر نقاط دیگر دنیاست و بارها زمین زیر پاتون لرزیده و خونه هاتون رو سرتون خراب شده و هموطناتون مرده اند . دست به کار بهسازی شدین؟ تو این سالها چی کار کردین ؟ هیچ چی ؟ تلنگر شاید فایده نداشته . شاید باید به این مسئولین محترم لگد می زدند تا بخودشون بیایند . وگرنه که در مبحث زلزله از دست مردم عادی چه کاری بر میاد؟

آقای دولت که جهت مدیریت جهان برنامه ریزی داری ،چرا نرفتی از ژاپن یاد بگیری که الان با 7 ریشتر زلزله هم ککشون نمی گزه و خیلی راحت زندگیشون رو بعد از زلزله هه ادامه میدن ؟ از کجا یاد گرفتی این جوری مدیریت زلزله رو ؟ یعنی اگه الان یه زلزله ۷ریشتری هم تو تهران بیاد فاجعه ای خواهیم داشت که تا ده ها سال نمیشه جبرانش کرد و کشور که شکر خدا همین جوریش هم عقب افتاده است و اون موقع دیگه رسما می ره جزء کشورهایی مثل بنگلادش و جیبوتی و اتیوپی !

خداییش بیایین و جرئت داشته باشین و اعلام کنین مقاوم سازی ساختمونها و بناها چقدر براتون مهمه و چقدر انجامش دادین . به ما آماری بدین . چیزی تو دستتون نیست وگرنه تا به حال ۱۰۰هزار بار تو بوق و کرنا کرده بودینش .

این طور که دکتر عکاشه زلزله شناس گفته فقط در تهران تا 2میلیون نفر کشته خواهیم داشت . ( برای این که به بزرگی این عدد واقفتون کنم باید بدونین که کل کشته شده های جنگ ۸ساله ایران و عراق ۵۰۰هزار نفر بود!) خیابونها به طور کامل از تخریب ساختمونها و توقف ماشینا قفل خواهندشد ، جاده های خارج شهری هم همینطور ، به علاوه از بین رفتن تاسیسات زیر بنایی مثل خطوط انتقال آب ، گاز و برق .آب گرفتگی و سیل فاضلابها و شاه لوله های آب در راهروهای مترو و آتش سوزی در جای جای شهر .

بیش از نیمی از بیمارستانها که علی القاعده باید مراکز امداد رسانی باشند به طور کامل تخریب می شند و الباقی مخروبه هایی هستند که توان ضبط و ربط مجروحین و بازمانده ها رو ندارن . بسیاری از پرسنل انتظامی و امدادرسانی یا خودشون زیر آوارها از بین رفته اند و یا توش و توانی برای مدیریت بر خود ندارند .

اونهایی که مرده اند رو خدا رحمت کنه وایشالا ببرتشون بهشت . درواقع حالا بد یا خوب راحت میشن و دیگه اون دنیا خودشون می دونند و اعمالشون . اما و اما زندگی برای بازمانده ها آنچنان ترسناک می شه ، آن چنان که ضرب المثل سالهای سال بعد خواهدشد . اوباش و دزدان می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند ،به نوامیس مردم ت..اوز میشه ( یادم نرفته گروه هایی از تبهکاران رو که بعد از زلزله بم  ، بچه ها و زنان و دختران وحشتزده بازمانده از زلزله رو برای مقاصد شوم شون به هوای این که می بریمتون به کمپ و ازتون نگهداری میشه ، دزدیده بودند که فی المثل در40 کیلومتری بم یک کامیون پر از بچه ها رو که به سمت مسیر نامعلومی می رفته رو توقیف کردن ) و اموالشون به سرقت می ره ،  انواع بیماریهای واگیردار و عفونی منتشر خواهد شد ، گرسنگی و ترس و وحشت عمومی حاکم بر شهر آن چنان جهنمی درست می کنه که تا سالهای سال نه از تاک نشانی ماند و نه از تاک نشان .

اصلا تا حالا کدوم یکی از ما دیدیم که از طرف دولت یا شهرداری بیان و به مای مثلا شهروند بگن که ساختمون محل سکونت یا کارتون رو مقاوم سازی کنید و کمکی بکنن تا این کار انجام بشه ؟ اصلا این طرح اتاق امن ( که خودش فقط یه جور تسکین دهنده بود ) کدوم گوری رفت ؟ به نام خودتون زدین ، دست کم اجراش کنین . چه کاری انجام شده ؟ چه کار مفیدی واقعا انجام شده ؟

به قول محمد درویش: به نظرم افتخار آن نیست که موشکی بسازیم که پس از سیصد کیلومتر پیمایش، هدف خود را نقطه‌ای ویران کند؛ افتخار این است که ایرانیان روزی را جشن بگیرند که یک زلزله هفت ریشتری در خاک شان رخداده باشد و حتا یک نفر تلفات نداشته باشد. 

 پی نوشت۱ : شرح واقعه زلزله نوشته خاله آذر  و سوری  و کیانا  رو که موقع زلزله در تبریز بودند رو بخونید .

 پی نوشت ۲:  غم انگیز است که بدانیم اخبار دیشب صدا و سیما چه بود. در همان شبی که صداوسیما حتی به خود زحمت نداد یک شبکه تلویزیونی خود را به پوشش خبری لحظه به لحظه زلزله آذربایجان شرقی اختصاص دهد ، در خبرهای برگزیده شده برای بخش های مختلف خبری حتی خبر تصادف یک کامیون با یک دوچرخه سوار در آلمان که منجر به مرگ یک تن و زخمی شدن سه تن دیگر شده بود و واژگون شدن اتوبوس در هند به یک دره و اخبار "بسیار بسیارمهم " اعتراض چند شهروند آمریکایی به وضعیت اقتصادی به طور خاص و با آب و تاب پوشش داده می شد!!! ( لینک اصلی ).

 ....

کامنت برگزیده

سیمین گفته : بنده از بازماندگان زلزله بم هستم که الان بم زندگی نمیکنم ولی شب زلزله بم بودم. دقیقا چیزهایی که اقای رگبار گفت اتفاق میفته توی تهران و حتی چندین برابر بدتر از اونی که رگبار گفت . به نظر من برید دعا کنید که اگه تهران زلزله بیاد خودتون و عزیزاتون در جا کشته بشید . جدی میگم . اتفاقاتی که در تهران در اثر یک زلزله شدید میفته متاسفانه دامن همه مردم کشور رو میگیره و کل مملکت به معنای واقعی کلمه فلج میشن ولی مسئولین متاسفانه انگار نه انگار البته که انرژی هسته ای و سوریه و لبنان و فلسطین و اختلاس و دزدی از اوجب واجبات است برادر!

 

اندر مضرات قند

+ نوشته شده در شنبه بیست و یکم مرداد 1391 ساعت 10:24 شماره پست: 748

 

جنس دندانهای من و باران ، خوب نیست و هر کدوممون چندتا دندان پر کرده داریم و نه این که این از ارثیات والدین به فرزنده وقتی بنیامین دنیا آمد و دندان دار شد ما خیلی دقت کردیم که با مراقبت و مسواک زدن هر شب نگذاریم که اون هم مثل ما بشه . به علاوه بنیامین خیلی زیاد شیر دوست داشت که ما با عسل بهش می دادیم و خودش منبع سرشار کلسیم بود  و این جوری 6سال بدون این که دندانهاش خراب بشه سپری شد

اما . . .

اما هفته پیش علائمی از دندان درد از خودش نشون داد و ما هم نگاه کردیم و دیدیم انگار یکی دوتا از دندانهای کرسیش تغییر رنگ داده . وقتی پیش دندانپزشک بردیمش، دندانپزشک گفت که این بچه که چهار تا دندانش خرابه و باید پر و ترمیم بشه . حالا بنیامین بچه ایه که زیاد اهل شکلات و هله هوله به اون شکل نیست و وقتی ما به دکتر از نوع رژیم غذاییش و نوع مراقبتش توضیح دادیم متوجه یه نکته شدیم که از چشم ما دورمونده بود و باعث خرابی دندانهاش شده .

سال گذشته تحصیلی هر روز که بنیامین به پیش دبستانی می رفت ، ما براش یه دنت موزی (که مخلوطی از شیر و موزه) می خریدیم که توی زنگ تفریح بخوره و نگو که همین دنت شیرین خوشمزه باعث این خرابی شده . دکتر به ما گفت مصرف قند در جذب عناصر مهمی و ضروری برای سلامت استخوان ها یعنی کلسیم و منیزیم اختلال ایجاد می کنه. یعنی اگه شیر رو با کیک یا شکلات مصرف کنید، هیچ کلسیمی در استخوانهای شما ذخیره نخواهد شد. و مصرف قند زیاد، عامل اصلی پوکی استخوان است.

کلا قند ماده ای زائد و فاقد هر گونه ویتامین یا مواد معدنی است و بدن قادر به هضم و جذب آن نیست. از این رو سلول ها مجبور هستند برای شکستن ملکولهای قند از املاح کلسیم و منیزیم ذخیره در استخوانها استفاده کنند و هرچه مواد غذایی شیرین بیشتر مصرف شود، کلسیم بیشتری از استخوانها خارج شده و در فرایند هضم قند و شیرینی مصرف می شود.

در نهایت استخونا بعد از چند سال پوک می شن دلیل اصلی خرابی دندانها نیز همین است. کلسیم از دندانها خارج شده و دندان به مرور پوسیده و خراب می شود. به علاوه این که همون قند شیر روی دندونها باقی می مونه و پوسیدگی جدیدی هم به وجود میاره .

این مطلبی بود که برای ما پیش اومد و گفتم که این هشدار رو برای شما هم بنویسم که ماهایی که بچه داریم دقت بیشتری کنیم و هر چیز خوشمزه ای رو ندیم بچمون بخوره .

 ....

کامنت برگزیده

زویا گفته :اگر دقت کرده باشید از یک زمانی به بعد تمام خمیردندانها حاوی فلوراید شدند. ضمن اینکه انواع و اقسام خوراکی هایی که با قند و شکر ساخته میشن به وفور در دسترس قرار گرفت.
تحقیقات نشون میده مصرف فلوراید و شکر سبب میشه مغز در حالت آماده باش برای دریافت اطلاعات از پیش طراحی شده قرار بگیره. یعنی کنترل مغز از دسترس خودمون خارجه و هر آگهی و خبر و فیلم و سریالی میتونه جریان فکری ما رو عوض کنه.
ضمن اینکه در این دوره زمانه کمتر فردی را میبینیم که اطلاعات سهل الوصول را رها کنه و به جستجوی حقیقت از طریق مکاشفه بره.

از دیگر معایب مصرف شکر و قند ( خصوصا قند و شکر تصفیه شده و سفید) اینه که محیط بدن و مغز را اسیدی میکنه. در حالیکه برای داشتن حال خوب و انرژی کافی و اصولا بدنی تندرستر میبایست بدن ما به سمت قلیایی گرایش داشته باشه
ویدئوهای زیادی در این رابطه در یو... تی... یوب وجود داره

 

تصاویر قدیسین اسلامی

+ نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم مرداد 1391 ساعت 8:9 شماره پست: 745

 

پست پریروز ( شیعیان راستین ) را که با تمثال امام علی آراستم و ارسالش کردم به ذهنم رسید که چرا ما درباره تصاویر مقدسین مذهبمان این قدر دچار شک و دو دلی هستیم ؟ از طرفی به ما گفته اند که کشیدن تصویر ایشان گناه است و از طرفی باز کلی تصاویر مختلف داریم .

مثلا حتما تصویری را که گفته می شود واقعی است و راهب مسیحی از نوجوانی حضرت محمد کشیده را دیده اید . مطلب جالبی رو تو همین زمینه پیدا کردم و خوندم و دوست دارم که شما هم بخونید . 

"از اواخر دهه نود، پوسترهای پرفروشی منقش به تصویر حضرت محمد(ص) در ایران چاپ شده است که در آنها حضرت محمد به صورت جوانی خوش چهره تصویر گردیده است. این تصویر نوجوانی خوش قیافه با چشمانی لطیف و چهره ای دلنشین را نشان می دهد که تا حد زیادی یادآور نقاشیهای اواخر رنسانس است، به خصوص تصاویر نوجوانانی که توسط Caravagio کشیده شده، همچون پسری با سبد میوه (Boy Carrying a Fruit Basket رم، گالری Borghese) و یا پدر جان تمعید دهنده (Saint John The Baptist موزه Capitole). همان نرمی مخمل شکل گونه ها، همان دهان نیمه باز و همان نگاه نوازش گر. هرچند نسخ متفاوتی از این تصویر وجود دارد، اما همه آنها صورتی جوان را نشان می دهند که اغلب در زیر آنها نوشته شده محمد رسول‏الله و یا حتی اطلاعات دقیق تری درباره دوره ای از زندگی محمد(ص) که این عکس بدان متعلق است و حتی منبع عکس داده شده است!

در سال 2004، در حین بازدید از یک نمایشگاه عکس مختص به دو عکاس Lehnert و Landrock، تصادفا موفق به کشف ریشه این پوستر ایرانی شدیم و آن عکسی بود که Lehnert بین سالهای 1904 و 1906 در تونس گرفته بود، و سپس در اوایل دهه بیست به صورت کارت پستال چاپ و توزیع شده بود. Radolf Franz Lehnret (1878 1948) که اهل جمهوری چک امروزی بود، در سال 1904 به همراه Ernst Heinrich Landrock ( 1878 – 1966) آلمانی به تونس آمد، اولی به عنوان عکاس و دومی به عنوان ناشر و مدیر. از آنجایی که Lehnret در سال پیش از آن اقامتی کوتاه در تونس داشت، علاقه زیادی به مناظر طبیعی و ساکنان آنجا پیدا کرده بود. شرکت این دو (L&L) به صورت تخصصی به چاپ تصاویر از مناظر زیبا در تونس و مصر می پرداخت و هزاران عکس و کارت پستال از این مناطق چاپ نمود. Lehnert که در موسسه هنرهای گرافیکی وین تحصیل کرده بود، روابطی با اعضای جنش pictorialist که عکاسی را به عنوان اثر هنری می دانستند، داشت. عکسهای Lehnert نه تنها بیابان، تپه‏های شن روان، بازارها و مناطق محلی تونس را نشان می داد، بلکه شامل تصاویری از پسران و دختران نابالغ جوان بود که سنی بین کودکی و نوجوانی و چهره ای بین زن و مرد داشتند. این تصاویر معمولا مطابق سلیقه مشتریان اروپایی تهیه شده بود که تصویری وسوسه انگیز و وهم آمیز از شرق داشتند. Lehnret بدون شک در تهیه عکسها از این مساله استفاده نموده، ولی نبوغ قابل توجهی نیز به خرج داده است. عکسهای او به صورت چاپ نقره ای، گراورسازی شده و چهاررنگ چاپ شده است. اکثر این کارت پستالها از سال 1920 در آلمان چاپ شده و در مصر پخش شده است.

شکی نیست که کارت پستال مدل پوسترهای ایرانی از همین مجموعه مورد استفاده قرار گرفته است. به علاوه، نام کارت پستال شماره در این مجموعه 106 محمد است، که این خود به تنهایی می تواند نشان دهد که چرا تصویرگران ایرانی آنرا به عنوان مدلی از حضرت محمد(ص) انتخاب نموده اند. بدون شک، همه نسخ موجود از این عکس، همه از عکس شماره 106 الگوبرداری کرده اند با این تفاوت که نسخ اولیه به عکس اصلی شبیه ترند. بدین ترتیب، Lehnret ناخواسته در قلب یک اسطوره قرار گرفته است. سوال درباره ارتباط بین توصیف مرسوم از چهره پیامبر و چهره جوان تونسی، هنوز بدون پاسخ مانده است. تصویر نمایشگر چهره یک نوجوان خندان است، با دهانی نیمه باز، عمامه ای بر سر و گل یاسمنی بر گوش. همین چهره در کارت پستالهای دیگری و تحت عناوین دیگری از قبیل احمد، جوان عرب و غیره تصویر شده است. کشف مسیری که باعث گردیده تصاویر چاپ شده در دهه بیست به دست ناشران تهران و قم در دهه نود برسد، برای ما ممکن نبوده است.

در نسخ ایرانی فعلی، اصلاحاتی روی تصویر انجام شده و از فریبندگی چهره نوجوان چیزهایی نگه داشته شده است ولی از زیبایی جذاب آن کاسته شده است. شانه سمت چپ اندکی با پارچه پوشانده شده است و دهان و چشمها اندکی اصلاح شده است. به طور کلی می توان گفت که هنرمندان ایرانی سعی کرده اند جنبه‏ های زیبا پسندانه تصویر Lehnert را کاهش دهند و تصویر را از حالت جذاب خارج نموده، به آن زیبایی مقدسی ببخشند.

توصیفاتی از چهره وی در بزرگسالی گفته شده است: گفته شده که وی پوستی سفید داشته، چشمانی سیاه، گونه‏ هایی صاف، ابروان پرپشت و کمان گونه، دندان های مرتب و مویشان کمی موجدار بوده است. این خصوصیات در مورد نوجوان تصویر شده در پوسترهای ایرانی دیده می‏شود. در حقیقت این تصویری از یک تصویر و نمایشی از یک نمایش است. به عبارت دیگر، تصویرگران ایرانی مدلی از حضرت محمد(ص) را انتخاب کرده اند که نمایانگر زیبایی، جوانی و توازن است."

خب این از این مقاله جالب . این هم منبعش .

در مورد تصویر امام علی نیز که این فردا سالگرد شهادتش است موردهای زیادی می بینیم که به اشکال محتلف کشیده شده اند .او را در پاره ای کتب تاریخی این گونه توصیف کرده اند : مردی میانه بالا بود. اندکی کوتاه و چاق. چشمانی سیاه و گشاده داشت. ابروانش کشیده و پیوسته بود. رنگ صورتش گندمگون بود. چهره ای گشاده و بشاش داشت. به جز موهای اطراف سرش، موی دیگری نداشت و سرش طاس بود . ریشی انبوه داشت .گردنش ستبر و شانه‌هایش فراخ بود. بازوان نیرومندش، از شدت درهم پیچیدگی عضلات از ساعدش قابل تمیز نبود. مچ‌ها و نیز پنجه‌هایی قوی و قدرتمند داشت. شکمی بزرگ و پشتی قوی داشت. سینه وی فراخ و پرمو بود و سر استخوانهای او که در مفصل با یکدیگر جفت شده بودند، بزرگ می نمود. هنگام راه رفتن اندکی به جلو متمایل می شد.

در تصاویر کشبده شده این موارد کم و بیش رعایت شده اند به علاوه این که سعی شده به چهره وی حالتی روحانی و قدسی ببخشند وعمدتا با شمشیر دو دم یا همان ذوالفقار امام .  حتی در موردی ذکر شده شخص بعد از یک مکاشفه ،حضرت علی را به خواب دیده و عینا به تصویر کشیده . یعضی ها خواسته اند تصاویر وی را روحانی تر و ملکوتی تر رسم کنند و بعضی به وی صبغه زمینی بخشیده اند .

 ....

کامنت برگزیده

شیما گفته : سالهاپیش من یکبار خوابی از حضرت امیر(ع)دیدم که ایشون چهره ای جدی و قدی نه چندان بلند داشتندو...خلاصه از این خواب سالها گذشت و من این خواب رو مثل یک راز حفظ کردم تااینکه یکروز برای اولین بار رفتیم خونه ی یکی از همکارهام برای سالگرد ازدواجش.همینکه اومدم بشینم یک لحظه درگوشه ای از اطاق عکسی از شخصی دیدم که درست عین خوابم بود.چنان حالم منقلب شد که نمیدونستم چیکارکنم.وقتی از دوستم پرسیدم این عکس کیه؟گفت:امام علی(ع)
بعد جریان خوابم رو برای اولین بار برای کسی تعریف کردم و برام جالب بود که اون کسی که دیدم دقیقا همونی بوده که تو اون عکس دیدم.که البته هیچکدوم از این عکسها فکرکنم نیستند.
ولی واقعا اما اصلا زیبا نبودند بیش از هرچیزی جدی و باجذبه بودند.
حالا اینکه من واقعا درست دیدم و آیا اون عکس که بعدازچندسال دیدم صحه ای به خوابم میذاشت یانه؟مهم نیست.به هرحال آدمها دوست دارند چهره ای از کسانی که براشون محترم و با ارزش هستند،در ذهنشون داشته باشند و عده ای هم از این خواسته و علاقه استفاده میکنند...

 

 

دیشب چه شبی . . . شب مراد بود دیشب !

+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم مرداد 1391 ساعت 10:7 شماره پست: 747

 

این قده حال کردیم دیشب که نگو و نپرس که خودتون تو جریانین . تا به حال سابقه نداشت که تو یه شب و تو یه ساعت ،این قده ایرانی تو المپیک مدال طلا و نقره بگیرن .

در وزنه برداری ،توقع مدال از بهداد رو داشتم و توقع رکورد شکنی بهداد رو ( که وقتی طلاش مسجل شد دیگه بی خیال رکورد زنی شد) ولی این که با سجاد جفتشون برن رو سکو خیلی باحال و عالی بود . 

تیم کشتی فرنگی محمد بنا هم تا به حال عالی عالی عمل کرد . سابقه نداشته در طلایی ترین دوران کشتی آزادمون هم ( که همیشه چند سر و گردن از فرنگی بالاتر بوده ) بتونیم تو میدون سنگین المپیک 3 تا طلا باهم بگیریم .

و چی بگم از احسان حدادی که بالاخره بعد از چند سال بدبیاری ،نتایج تلاشهاش به بار نشست و  در دومیدانی (پرتاب دیسک ) نقره ارزشمند المپیک رو صید کرد . مدالی که تا به حال حتی ما نزدیکش هم نشده بودیم .

بچه ها ممنونم . واقعا می گم . زحمتی کشیدین که بی اجر نموند و افتخار بزرگی برای خودتون و ملتتون کسب کردین .

پس نوشت ۱:دقیقا نمی دونم قراره چقد به این قهرمانها پاداش بدن ولی شنیدم به طلایی ها حدود 100میلیون و به بقیه ،کمتر قراره داده بشه . ولی خداییش تو این دوره این ناچیزترین پولیه که می شه به اینها داد. یه خونه نمی تونه باهاش بخره . من جای دولت بودم به هرکدومشون حداقل 1میلیارد می دادم با یه حقوق حسابی ماهانه .

پس نوشت ۲:آدم ناخودآگاه مقایسشون می کنه با فوتبالیست ها . فوتبال ضعیف و گنده بک و پوک و تو خالی ما با درآمدهای میلیاردی . فوتبال ضعیفی که تو این 33سال بعد از انقلاب ، فقط دو دفعه ، به زور و من بمیرم تو بمیری و تو دقایق آخر ، تونسته به جام جهانی راه پیدا کنه و همون دور اول هم به اکثر تیمها باخته و اوت شده !

پس نوشت ۳:دیشب صداسیما رسما قاطی کرده بود و نمی دونست تو اون یه ساعت کدوم مسابقه رو نمایش بده و گزارش کنه ! گاهی می اومد روی کشتی ،گاهی وزنه برداری و گاهی هم روی دومیدانی و همه چیز هم نصفه نیمه می موند . در حالی که الان دیده ام شبکه های خارجی این جور مواقع صفحه نمایش رو چهار قسمت می کنن و شما می تونی هر مسابقه رو که مد نظرته ببینی و چیزهای مهم رو هم از دست ندی .

باز هم ممنونم بچه ها . دیشب شب ما رو ساختین .

....

کامنت برگزیده

علی گفته :وقتی هیچ پشتیبانی مالی، امکاناتی و تبلیغی از ورزشکاران دو میدانی نمی شه چرا باید جوانان ما به وزش مادر دو میدانی رو بیارند ؟
یادم هست عید سه سال سال پیش احسان حدادی تو پلاژ کیش دیدم که برای شنا آمده بود، پلاژ خیلی شلوغ بود، جالب این بود در حالیکه که او مدال قهرمانی جوانان جهان و همچنین قهرمانی آسیا تازه کسب کرده بود ولی هیچ کس نمی شناختش و دوستانش مسخرش می کردند که با این همه زحمتی که تا حالا کشیده کسی چهره اش نمی شناسه !

 

 

شیعیان راستین

+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم مرداد 1391 ساعت 8:7 شماره پست: 744

 

از امروز تا یک هفته بعد که شبهای قدر است و سالگرد ضربت خوردن و شهادت امام اول ما ، علی ، نام و یادش چنان پرهیاهو در کوی و برزن و تریبون های رسمی و غیر رسمی شنیده می شود و مداحان و خطیبان چنان بر طبل عشق علی می کوبند که شخص ناآگاه به مناسبات این جامعه ، گمان می برد که در عجب جامعه آرمانی ای داریم زندگی می کنیم . شیعیان ،علی را دوست دارند و عاشقند . می دانند که علی جوانمرد بود ، راستگو بود ، عادل بود ، شجاع بود ، غیرتمند بود ، کاری بود ، عالم بود ، . .. و همه و همه خود را دوستدار او می دانند . ۱۴٪ مسلمانان مذهب سوایی از بقیه مسلمین برای خود اختیار کرده اند و شده اند شیعیان علی . در اذان اسم او را وارد کرده اند  . بر دشمنانش لعنت می فرستند و بر پیروان آن دشمنان نیز .

اما کلاه خود را قاضی کنیم . . .

همین خواهران و برادرانی که ذکر علی از دهانشان نمی افتد و یا علی یا علی می کنند ، بگویند که از این همه صفات نیک این شخص چندتایش صفات نیک ایشان نیز هست؟ آیا عادل هستند ؟ آیا شجاع هستند ؟ آیا اهل کار و تلاش هستند؟ آیا راستگو هستند ؟ آیا اهل مطالعه هستند ؟ آیا . . .

اگر هستند که خوشا به حالشان که بسیار انسانهای خوبی هستند و در جامعه ما کمیابند و من دستانشان را می بوسم .

ولی اگر نیستند که با کمال تاسف باید بگویم اکثریت نیستند، لااقل اسم شیعه علی را از روی خود بردارند . شما ممکن است که حب علی داشته باشید و از رفتارهای او خوشتان بیاید و دلتان غنج بزند همان جور که از رفتارهای هر شخصیت تاریخی دیگر خوشتان می آید  . یا اصلا نه ، شما ممکن است شناخت علی هم داشته باشید و چندتا مطلب درباره او خوانده باشید و چند مطلب از منبرها شنیده باشید . اما شما را نمی شود شیعه قلمداد کرد  ،

شیعه می دانی کیست ؟ تشیع می دانی چیست؟

شما و ما و هرکه همچنین ادعایی دارد وقتی شیعه هستیم ، وقتی واقعا شیعه هستیم که همان راه را برویم عملا و قدما . اصلا می دانی که واژه «شیعه» به معنای پیرو بودن است و پیرو بودن یعنی ادامه دادن راه و رفتارهای آن کسی که به او معتقدیم و خود را شیعه او می دانیم ؟ دقت کنید، پیرو بودن یعنی عمل ،یعنی قدم ، یعنی حرکت در آن راه .

نه لقلقه زبان و نه حرفهای تو خالی و نه عشقهای پوشالی .

چه خوش گفته علی شریعتی که :  حب علی ((احساس)) است و شناخت علی ((ذهنیت)) اما تشیع علی ((عمل)) است!

 ....

کامنت برگزیده

سیلوئت گفته : بنده در تمام دوران زندگی فقط یکبار از اینکه اسم شیعه رو دنبالسر خودم یدک می کشم خوشحال شدم و استفاده (!) بردم اونهم زمانی بود که بعد از امتحان آخرترم درسی که با یک استاد عراقی داشتم رفتم خدمتشون داخل آفیسشون و داشتم می گفتم شما حالا نمی شد یه لطفی بکنی به جای A- به ما A+ بدی که ایشونم خندیدن و گفتن نه ! بعد آخر صحبت ها یهو گفتن راستی تو مال کجایی؟ و همچین که کلمه ایرانو از دهن من شنید با ذوق و چشمای به نم نشسته گفت وااای پس یعنی شیعه ای؟؟؟ منم تو رودربایستی موندم یه لبخند زدم و خداحافظی کردم اومدم بیرون ! فرداش دیدم نمره امو تغییر داده A+ مرحمت فرموده !!!
این بود انشای من در باب مزایای یک شیعه راستین !!! وگرنه بقیه موارد فقط همین اسمشو یدک کشیدیم دنبال خودمون و رفتار و کردارمون به زندگی ده تا کافر ده تا سور زده !

 

 

مسافرها و هزینه ها

+ نوشته شده در دوشنبه شانزدهم مرداد 1391 ساعت 7:57 شماره پست: 743

 

تا به حال اقلا ۱۰بار این ای میل به دستم رسیده : دو میلیون زائر ایرانی مکه با تقدیم سالانه 5میلیارد دلار به عرب ها ،در میان تمام کشورهای اسلامی مقام اول را به خود اختصاص داده اند و  با این پولی که ایرانیان سالانه به عربستان تقدیم می کنند می توان 170هزار مسکن روستائی احداث کرد...یا 700هزار  فرصت شغلی کشاورزی یا 200هزار فرصت شغلی صنعتی برای جوانان ایجاد کرد ...یا 10 میلیارد متر مربع ساختمان مدرسه و ورزشی در کشور ایجاد کرد... یا ....

ولی تا به حال هیچ ایمیلی به این مضمون به دستم نرسیده که فقط از فرودگاه امام خمینی سالی 3میلیون ایرانی دیگه هم به خارج می روند . از مرزهای زمینی و دریایی هم خارج می شوند از فرودگاههای دیگر هم . در واقع سالی 7 میلیون نفر توریست (جدا از 2 میلیون نفری که به عربستان می روند ) به خارح می روند. فقط سالی یک میلیون و هشتصدهزار نفر به ترکیه و یک میلیون و دویست هزار نفر به دوبی می روند . مالزی و تایلند و اندونزی و عراق و ارمنستان و هند و اینها بماند . بقیه کشورهای دنیا مثل کشورهای اروپایی و غیره هم هست .

با این مبلغی که اینها خرج می کنند یعنی 14میلیارد دلاری که مجموعا در کشورهای خارجی خرج ترکها و اماراتی ها و . . . می کنن می توان 510هزار مسکن روستائی احداث کرد...یا 2میلیون فرصت شغلی کشاورزی و 600هزار فرصت شغلی صنعتی برای جوانان ایجاد کرد ...یا 30میلیارد متر مربع ساختمان مدرسه و ورزشی در کشور ایجاد کرد... یا ....

گفتم که تا به حال ایمیل دوم برای من نرسیده ولی ایمیل اول چرا !چندین و چند بار فوروارد در فوروارد شده . چرایش ؟

 ....

کامنت برگزیده

بولوت گفته : حتی اگه فرض کنیم اکثر کسایی که میرن مکه و این تیپ جاها ، برای اینه که بشینن بگن هر سال میرم مکه و پز دادن و این صحبتا میرن و هدفشون زیارت کسب حال عرفانی و اینا نیست.
خب بابا این آدم دوست داره پولش رو اینجوری خرج کنه و اینجوری پزش رو بده به کسی چه؟ اختیار مال خودش رو نداره؟ چطور بقیه حق دارن مدل ماشینشون رو ببرن بالا و پزش رو بدن؟ حق دارن متراژ و منطقه ی خونه شون رو ببرن بالا و پزشون رو بدن؟ چطور حق دارن بچه هاشون رو بفرستن غیر انتفاعی های گرون و پز شهریه شون رو بدن؟ چطور حق دارن دکوراسیون خونه شون رو عوض کنن و تلویزیون چند متری بخرن که تو خونه های 100 متری الان مثل جک میمونه و پزش رو بدن؟ اونی که میخواد بره مکه فقط حق نداره پولش رو اونجوری خرج کنه و پز بده؟
چرا هیچ کسی نمیگه با پولی که برای شهریه مدرسه غیر انتفاعی میدن (خواهر خودم پارسال سه خورده ای برای هر کدوم از بچه هاش شهریه داد) میشه هزینه ی تحصیل چند تا بچه رو توی اون سال تقبل کرد؟
چرا نمیگن با پول ماشین دوم یا تبدیل به احسن ماشین قبلی میشه یه پراید خرید داد دست یه بی کار بره مسافر کشی کنه؟
چرا نمیگن با پول تغییر دکوراسیون و پنج شش میلیون برای یه دست مبل دادن میشه برای چند تا دختر فقیر جهاز جور کرد؟
چرا نمیگن به جای 150 متری کردن خونه ی 100 متری میشه برای یه خانواده ی فقیر خونه تهیه کرد؟
افراد اگه فکر کنن که طرف دوست داره پولش رو اینجوری خرج کنه و از اینجوری خرج کردن پولش لذت میبره. حالا چه لذت معنوی چه لذت دنیوی .(همون جوری که بقیه از خرجایی مثل موارد بالا لذت میبرن) انقدر حساس نمیشن به این موردا. فقط مشکل ما اینه که دوست داریم برای همه تعیین تکلیف کنیم.

 

لختی های محمودآباد !

+ نوشته شده در شنبه چهاردهم مرداد 1391 ساعت 12:23 شماره پست: 742

 

اول این که نمی دونم این پست طنز قبلی ما یک و نیم چه جوری برای عده قابل توجهی سوء تفاهم برانگیز شد که فکر کردند حتما سواد بنده از ریاضی سوم دبستان بالاتر نیست و سعی نمودند که با عدد و مدرک  و فرمول به بنده اثبات کنند که اصلا میانگین چیست!! در هر حال بنده از این دسته از عزیزان  که اون نوشته طنز آمیز رو جدی گرفتند و باعث زحمتشان شدم شدیدا عذر می خوام .

اما این پست . . .

این پسر بزرگه ما بنیامین ( حالا همچین بزرگه می گم که انگار بچه 6ساله 18سالشه!) این قده هفته قبل به ما اصرار کرد که بریم مسافرت که بتونه کنار ساحل ، ماسه بازی کنه و بره تو آب دریا که بالاخره ما رو از رو برد و ما 5شنبه رو تعطیل کردین زدیم به جاده هراز و رفتیم محمودآباد مازندران . 5شنبه ظهر رسیدیم و جمعه ظهر هم برگشتیم . شد یه مسافرت یه روزه که اتفاقا بد نبود و من و مامانش هم آب و هوایی عوض کردیم .

ولی یه چیز بامزه و جدید اون جا دیدم که شمام بدونین بد نییست . بالاخره ممکنه که گذارتون به اوونجا بیافته . کاره دیگه .

ما رفتیم تو یه متل اقامت کردیم که ای بدک نبود و یه ساحلی هم داشت و اینها . عصر رفتیم چارتایی لب ساحل .کسی تو آب نبود و مام یه زیلو انداختیم و بنده هم که قبلش مایو پایم کرده بودم شلوارم رو درآوردم و با تی شرت و دانیال به بغل مشغول ماسه بازی با بچه ها شدم . یهویی یه مامور نیروی انتظامی سر رسید و ما رو خفت کرد که آقا این چه وضعشه برو شلوار پات کن ! من و می گی؟ این قده عرق شرم از این عمل منافی عفتم بهم نشست که نگوو نپرس . آحه مرد هم کنار دریا با مایو می شه؟ حیا هم خوب چیزیه والا .

مام دوویدیم و شلواره رو پا کردیم که یه وقت جایی به خطر نیافته .

فرداش که دریا به راه بود و مبحث شنا محیا و خلق الله تو آب ، دقت کردم دیدم عجب ،برای اولین بار در این 33سال بعد از انقلاب ، اینایی که می گن در ایران مرد و زن برابر نیستن دیگه باید برن توبه کنن و دیگه از این حرفای بی سند نزنن که بنده خودم شاهد بودم که دیگه برابری زن و مرد به دقت اجرا می شه و همون طور که تا به حال زنا مجبور بودن با لباس کامل توی دریا برن مردا هم من بعد مجبورن و شاهدش این که بنده تا پوشش خود را کامل نکردم مامور محترم اجازه نداد پایم را به ساحل بگذارم .

من که برای بار اول تجربه کردم ولی عجب چیز خوبی بود با لباس توی آب رفتن . آب شور دریا لباس رو می چسبونه به تنت و سنگین می کنه و این وسط ها شن و ماسه هم واردش می شه و قشنگ بدنت رو نوازش میکنه و . . .  خلاصه خیلی حال می ده !!

راستی خانومای فمینیست ،دیگه نبینم چیزی از عدم تساوی ما و خودتون بگین ها !

....

کامنت برگزیده

بابک اسحاقی گفته : جز ابراز تاسف چی میشه گفت ؟ ابتدایی ترین حق هر ادمی در دنیا انتخاب نوع پوشش و مدل مو است و اینکه مسئولین یک کشور در این ابندایی ترین مساله ادمها دخالت کنند شرم اوره !

 

یک و نیم

+ نوشته شده در چهارشنبه یازدهم مرداد 1391 ساعت 9:29 شماره پست: 741

 

آقای مرکز آمار ایران گفته در سال ۱۳۵۵ به طور متوسط در هر خانوار ایرانی پنج نفر زندگی می‌کردند، این تعداد در سال ۱۳۸۵ به چهار نفر و در سال ۱۳۹۰ به 3.5 نفر کاهش یافته است. ایشان همچنین اعلام داشته اند که در سال ۹۰ خانواده‌ها ترجیح دادند ۱.۵ فرزند داشته باشند!

راستش ما هرچه فکر کردیم که 1 فرزند را شنیده بودیم . 2 فرزند را هم شنیده بودیم . اما 1.5 فرزند را تا به حال نه شنیده بودیم و نه دیده بودیم ، سر در نیاوردیم ! یعنی ممکن است خانواده ای ایرانی برای مثال یک فرزند پسر و نیم فرزند دختر داشته باشد !؟ یا یک فرزند دختر و نیم فرزند پسر داشته باشد؟ اصلا تکلیف آن نیم فرزند چه می شود ؟ قدش نیمه است ؟ وزنش نصفه است ؟ عقلش نیمه است ؟ از آنهاییست که خیلی تخس و ناقلاست و بقیه در باره اش می گویند به این بچه ، این جوری نگاه نکنید نصفش زیر زمین است!!؟

یا نه ، اصلا شاید برای این که بین بچه ها تبعیضی نباشد ،دو فرزند هفتاد و پنجصدمی (0.75) داشته باشند!!!؟

....

کامنت برگزیده

فروغ گفته : این 0.75 ای خیلی با مزه بود .
نه آقای رگبار به قول دوستمون اون نیمه حتما جنسش مونثه ،زنها نصفه ان دیگه یادتون رفته؟؟؟؟
چه شل کن سفت کنی دراوردن،یادمه رایگان ملت رو وازکتومی میکردن یا حداقل خدماتی از این قسم اغلبش رایگان بود که چی فرزند کمتر و این حرفا!خوبه وازکتومی برگشت نداره وگرنه الان یه تیم احداث شده بود مثلا کمیته بازگرداندن مردانگی و این جور اسامی...

 

دیوار اطراف ما چقدر بلند است

+ نوشته شده در سه شنبه دهم مرداد 1391 ساعت 7:55 شماره پست: 740

 

یک میلیارد نفر افتتاحیه المپیک را تماشا کردند ولی صدا و سیمای ما در آن زمان چه پخش می کرد؟ آقای جهانگیر الماسی را که نشسته بود و راجع به اخلاق در سینما حرف می زد!! یعنی این قدر بی ربط ؟ کل تلاش صدا و سیمای معظم ما درباره پوشش المپیک هم منتهی شده به چند خرده برنامه سه ربعی و یکی دو ساعته که دقیقا فقط هم به ورزشکاران ایرانی می پردازد نه قبل از مسابقه و نه بعد آن.

البته برای آن هم کلی اما و اگر داریم. مثلا دیروز که مسابقه پینگ پنگ بین نوشاد عالمیان و حریف قدر آلمانی بود ،مسابقه ای که برای ما مهم بود و برای اولین بار یک نفر پینگ پنگ باز ما تا آن مرحله المپیک رسیده بود ، فکر می کنیذ تلویزیون در لحظه این مسابقه حساس برای ما ،چه داشت نشان می داد ؟ شبکه 1 سریالی تکراری ، شبکه 2 خاله شادونه ، شبکه 3(شبکه ورزش!) قرائت قرآن ، شبکه 4 برنامه ای گشت و گذار ، شبکه 5 کارتون ، شبکه .... . آخر آدمی به اینها چه بگوید ؟

پس واضح است که بقیه ورزشکاران دنیا و رقابتهای هیجان انگیزشان هم که قاق اند.

این روش بایکوت کردن خبری  ،این قدر ساری و جاری شده که حتی مثلا روزنامه ورزشی خصوصی پر تیراژ خبر ورزشی هم در همچین رویداد مهم و پر بیننده ای، بیشترین صفحاتش را باز اختصاص می دهد به دعواهای حیدری نعمتی فوتبال نازل و کم ارزش داخلی ما ، که در دنیا محلی از اعراب هم ندارد و سالهاست که حتی به جام های جهانی هم راه پیدا نمی کند اما طبل تو خالی خوبی برای این ملت درست کرده،  که مثلا رویانیان چه گفت و فتح الله زاده چه کرد و قلعه نوعی کجا رفت و . . . فقط دو سه صفحه به المپیک این بزرگترین رویداد ورزشی بین المللی اختصاص داده است!

خود گوییم و خود خندیم . . . وه که چه هنرمندیم !!

 ....

کامنت برگزیده

رعنا گفته : چقدر سطح توقعاتتون بالاست هاااا المپیک؟؟ افتتاحیه؟؟ استغفرالله چه جلافتهااااااا خدا به دووووووووووور
فکر کردین اینجا سوئیسه؟؟
دیدن خنده و بالا پایین پریدنهای زنهای اجنبی رو میخواین ببینین که دینتون به خطر بیفته، روزه هاتون هم مشکل دار بشه؟؟
دوستان این همه به فکر ما هستن بازم این ملت قدر نمی شناسن!
پ.ن: بخش اول متنتون رو دوست داشتم
در مورد مردم کشورهای دیگه و طرز زندگیشون ..
زندگی عادی مردم کشورهای دیگه.
کتاب مارک و پلوی منصور ضابطیان رو اگر نخوندین، توصیه میکنم بخونین
سفرنامه ی ساده و قشنگیه از کشورهایی که رفته و یه جورایی مستند با عکس توش نوشته.
روز افتتاحیه فکر کنم بودم، تی وی داشت اخبار نشون میداد، بعد مصاحبه کرده بودن با راننده های تاکسی لندن که چقدر مردم ناراحتن از مراسم المپیک و چقدر راه ها بسته شده و هیچکس از این مراسم راضی نیست!!
نمیدونم مردم شاد و خوشحال انگلیسی رو که از چند روز قبل برای این مراسم بلیط گرفتن و خودشونو میرسونن به لندن باور کنم یا اخبار سیمای میلی رو ..
- اااااااا چه حرفها معلومه که باید اخبار سیما رو باور کنی!!!
(این صدای رعنای درونم بود!!)

 

روروک

+ نوشته شده در دوشنبه نهم مرداد 1391 ساعت 7:35 شماره پست: 739

 

اول اینکه چن روز قبل برای دانیال که دیگه رو زمین بند نمیشه و همش می خواد وول بخوره و این ور اوون ور بره و فوضولی کنی رفتیم از یه دوستی که بچش بزرگ شده بود یه روروک قرض کردیم و انداختیم زیر پای فسقل که واسه خودش تو خونه جولون بده و منت کسی رو نکشه !

البته یه زیدی به ما گفت که خب می رفتین براش یدونه نوشو می خریدین ولی نه این که تورم زده بالاتر و مرغ شده اون قد و مالیات رو 3 برابر از من گرفتن و . . . من که امسال تصمیم گرفتم کمربندم رو سفت تر ببندم و از این جور خرجای اضافه نکنم رفتم و قرض گرفتم .

اصلا اینها هم که نبود وقتی می شه یه وسیله ای رو از کسی قرض گرفت  که مورد استفاده اش هم همین چند وقته و بعد هم بدرد نمیخوره برای چی باید آدم بره پول بده و بخره و بعد بندازه اون ور؟

و اما ....

نوشاد عالمیان چه جلافتا از خودش نشون داده پسره تو پینگ پنگ ! یه چینی استرالیایی نما و یه هنگ کنگی رتبه بالاتر رو بازونده و حالا امروز ساعت ۳ یا ۳.۵ بعداز ظهر قراره بره به دیدار به یه آلمانی وزه که رتبه ۷ دنیا رو داره ( رتبه نوشاد ۷۰ هست) . براش شدیدا آرزوی پیروزی دارم گرچه طرف خیییییلی قدره !

 ....

کامنت برگزیده

مریم گفته : به نظر من هم اینکار خیلی درسته چون خیلی وسایل بچه ها گرونه و در عین حال مدت استفاده اشون خیلی کمه یعنی گل پسر شما نهایتش 6 ماه استفاده می کنه بعدش شما باشد با روروئک چیکا کنین... به نظر منکه خیلی کار خوبی کردین... بچه راننده اس بابا....دست فرمونش بیسته....

 

 

خیر و شر پول

+ نوشته شده در یکشنبه هشتم مرداد 1391 ساعت 10:15 شماره پست: 738

 

وقتی من گفتم که خدا رو شکر که بنیامین فهمیده پول چیز خوبیه . اصلا شوخی نکردم چون هنوزم که هنوزه ، من واقعا با عمق وجودم مطمئن نیستم که پول چیز خوبیه یا چیز بدیه ؟! یعنی خیر هست یا شر؟ یه همچین تضادی در من هست !!

اما دیروز مقاله ای از دکتر صادق زیبا کلام خواندم که عجیب به دلم نشست . یادم بود که در دوران مدرسه به ما توضیح می دادند که اقتصاد سرمایه داری سراسر شر و سودجویی و اقتصاد کمونیستی سراسر تنبلی و بیکارگیست . اما اقتصاد اسلامی هم خوبی های اولی را دارد و هم دومی و هم این که از بدیهای این دو مبراست . یعنی آن چه همه خوبان دارند ما تنها داریم . با این که ما آن موقع دانش آموزانی بودیم که درسها را می خواندیم و نمره ای از معلم می ستاندیم و می رفتیم ولی این کلمات و جملات حتی اگر به آنها باور چندانی نداشتیم در جان و دل ما رسوخ می کرد و رد باقی می گذاشت که کودک این گونه است . که ثمره اش را من نوعی هنوز که هنوز است تکلیف خود را با اقتصاد نمی داند . که گاهی به این طرف می غلطیم و گاهی به آن طرف .

می خواهم بگویم یک ایده غلط چگونه می تواند نسلی را تباه کند و به بیراهه کشاند .

زیبا کلام همین معنی را چه خوب در این مقاله بیان کرده که " اقتصاد اسلامی (توحیدی )، اقتصاد سرمایه داری نبود یا آنرا قبول نداشت. در عین حال اقتصاد سوسیالیستی هم نبود. اما اینکه «چه بود»، دیگر مشخص نبود! مثلا اقتصاد اسلامی نه مالکیت بی حد و حصر سرمایه داری را به رسمیت می شناخت و نه به رسمیت شناخته نشدن مالکیت را در نظام سوسیالیستی. نه سرمایه داری بود، نه سوسیالیزم. اما خود چه بود؟ پاسخ آن بود که اقتصاد اسلامی ، مالکیت را در حد »تعادل» و «انسانی» به رسمیت می شناخت. هرگز هم پاسخی داده نمی شد که آن حد  »تعادل» و «انسانی» چقدر است؟

به عنوان مثال، فرض بگیریم که حکومت اسلامی حد و حدود مالکیت «متعادل» و «انسانی» را تعریف نموده و گفته باشد که فی المثل هر خانواده 50 متر مربع مسکن می تواند یا می بایستی داشته باشد. و در عمل نه مالکیت بی حد و حصر سرمایه داری را پذیرفته و نه فقدان مالکیت سوسیالیزم را. حال اگر فردی یا خانواده ای تلاش نماید و از «راه حلال» 50 متر مربع مسکن اش را خواسته باشد افزایش دهد و آنرا به یکصد متر مربع برساند، آیا او می تواند یا درست تر گفته باشیم از این حق برخوردار است که دو برابر همسایه کناری اش مسکن داشته داشد؟ اگر بگوییم که آری و در نظام اقتصاد توحیدی هر فرد مشروط بر آنکه به حقوق دیگری تجاوز نکند می تواند بیش از 50 متر مربع مسکن داشته باشد، در آنصورت اگر یکی از شهروندان با تلاش فردی موفق شد 50 مترش را به 500 متر برساند آیا این 10 برابر شدن هم به رسمیت شناخته می شود؟ اگر در عمل حد و حدودی نتوان برای مسکن قائل شد و علی الدوام افراد مختلف در نتیجه تلاش های فردی شان یا در نتیجه استعداد و توانایی هایی که دارند منظما از آن 50 متر فراتر بروند و در مقابل خیلی از افراد نتوانند به همان 50 متر هم برسند، در آنصورت چه تفاوتی میان این نظام با سرمایه داری وجود دارد؟ اگر هم بگوییم که نه همه انسانها صرفنظر از آنکه چه میزان تلاش می کنند، یا چه میزان استعداد و توانایی دارند نمی توانند از 50 متر مربع بیشتر مسکن داشته باشند، در آنصورت چه تفاوتی میان اقتصاد اسلامی با اقتصاد دولتی یا سوسیالیزم است؟!!"

گرفتاری عمده ای که در ایران بعد از انقلاب ایجاد شد که اقتصاد ما شترمرغی شد که وقتی به او گفتیم بار ببر گفت مرغم و وقتی گفتیم بپر گفت شترم ! نه خیری از آزادی سرمایه داری بردیم و نه خیری از رفاه کمونیستی.

....

کامنت برگزیده

ز گفته : ببینید باید ببینیم این واژه اقتصاد اسلامی اساسا از کجا اومده؟ کی اینو سر زبون ما انداخته؟ اینکه اسلام نظریاتی در مورد اقتصاد داشته و میشه اونها را از قران و احادیث استنباط کرد یه حرفه و سخن روندن از اقتصاد اسلامی در مقابل اقتصاد سرمایه داری و سوسیالیستی که یک نظام اقتصادی با معیارهای تام یک"سیستم" هستند، یه چیز دیگه ...البته نمی خوام بگم اسلام چیزی از این دو کم داشته، اما اسلام یک دینه! و اتفاقا دینی هم هست که در حوزه اجتماعی حرفهای زیادی داره اما همه رو موجز و کلی گفته، بنابراین این وظیفه علمای دینی، البته از نوع باسواد و خردمند و غیر غرض ورزش هست که زحمت بکشند و سیستمی اقتصادی رو بر پایه های این رهنمودهای کلی تدوین کنند همونطور که مارکس در سوسیالیسم می کنه یا ادام اسمیت در سرمایه داری و ... که متاسفانه طی این 1400 سال ظاهرا چنین کسی پیدا نشده!!می خوام بگم این نقصی هس که به ذات اسلام برنمی گرده.در مورد فردی هم که ازشون نام بردید ضمن احترامی که برای این استاد عزیز قائلم اما فکر می کنم دیدگاههای ایشون چندان منظر علمی دقیقی نداره، اینو بعنوان کسی که در این رشته درس خونده عرض می کنم.

 

 

 

همه این ها در عرض این 6 سال برای کشور پیش آمده ، از 1384 تا 1390

+ نوشته شده در شنبه هفتم مرداد 1391 ساعت 9:28 شماره پست: 737

 

 اول این که المپیک شروع شد و حیف است این پست بامزه بابک جوگیریات را نخوانده به استقبال مسابقات بروید .

و اما پست امروز این است که امروزه روز در دنیا برای کشوری که رشد اقتصادی خوبی داشته باشد رشد اقتصادی 8% عالی است . یعنی در عرض 6 سال مثلا نسبت به سال قبل 50%یا 1.5 برابر رشد کرده باشند خوب و مطلوب است که این نرخ در اکثر کشورها حدود 3 یا 4 است اما . . .

همین هفته گذشته ، دولت در یک جلسه بزرگ که همه کارگزاران نظام بی استثناء در آن دور هم جمع شده بودند  آمارهایی از رشد علمی و اقتصادی کشور اعلام کرد که بسیار جالب

نکته : کلیه آمارهای دولت مقایسه سال 84 (ابتدای سر کار آمدن ایشان ) با سال 90می باشد . متن دولت به شکل خطابه ای بود .من برای سهولت مطالعه شما ، خلاصه و دسته بندی کردم و در ضمن اعداد اعشاری دار ،غالبا گرد شده اند .

 پیشرفت های علمی

افزایش چند برابری سرعت رشد علمی به متوسط سرعت رشد علمی در جهان،

افزایش 7برابری ظرفیت پذیرش دکترای تخصصی در بخش بهداشت و درمان،

افزایش 8برابری تولیدات علمی در بخش پزشکی،

افزایش 4برابری سهم کشورمان در تولیدات علمی پزشکی در منطقه،

افزایش 3برابری تعداد مراکز تحقیقاتی پزشکی

افزایش 12برابری تولید داروهای با فناوری بالا  

افزایش 2برابری داروهای گیاهی ثبت شده 

 

افزایش 2.5 برابری تعداد دانشجویان دکترای تخصصی  

افزایش 2.5برابری تعداد دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی

افزایش 3.5 برابری تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی 

افزایش 3.5 برابری تعداد مقالات نمایه شده در مجلات معتبر بین المللی

افزایش 3 برابری تعداد نشریات علمی کشور ،

 

افزایش 2 برابری پارک های علم و فناوری،

افزایش 3 برابری مراکز رشد ،

افزایش 4 برابری واحدهای فناوری مستقر در پارک ها و مراکز رشد ،

افزایش 5 برابری فناوران شاغل در این واحدها

ارتقاء 4برابری سهم ایران از تولید علم  

 

افزایش 5برابری انجمن های علمی دانشجویی 

افزایش 4برابری تعداد کانون های فرهنگی دانشجویی ر

افزایش 2برابری تعداد نشریات دانشجویی

 

افزایش 3برابری تعداد پایگاههای اورژانس جاده ای

افزایش 13برابری تختهای اورژانس 

کاهش 30 درصدی تلفات جاده ای با وجود افزایش 2 و نیم برابری تعداد خودروها و حداقل 2برابر شدن سفرها،

استقرار نظام پزشک خانواده در تمام روستاها و تکمیل آن در شهرها تا پایان امسال،

افزایش امید به زندگی در بین زنان و مردان


 
پیشرفت های اقتصادی

افزایش 2برابری تولید خودرو  و کسب رتبه 13جهان

افزایش 2برابری استخراج معدن و کسب رتبه 10 جهان

افزایش 2برابری تولید فولاد و کسب رتبه 17جهان  

افزایش 1.5 برابری ظرفیت تولید مس و کسب رتبه 10 جهان 

افزایش 2برابری تولید کاشی و سرامیک و کسب رتبه 5جهان

افزایش 5.5 برابری صادرات غیر نفتی و میعانات و خدمات و کسب رتبه 23 جهان   

 

افزایش2برابری تولید محصولات فولادی

افزایش 2برابری تولید آلومینیوم

افزایش 3برابری تولید پتروشیمی   

افزایش 2برابری تعداد پروانه های بهره برداری

افزایش 5برابری میزان سرمایه گذاری در عرصه صنعتی   

افزایش 5برابری تعداد صنایع بهره مند از گاز

افزایش 8برابری تلفن های همراه

 

افزایش 1.2 برابری تولید محصولات کشاورزی 

افزایش 2.5 برابری اراضی تجهیز شده به سیستم آبیاری تحت فشار

افزایش 2.5 برابری صادرات محصولات کشاورزی 

افزایش 3برابری ظرفیت صنایع تبدیلی 

 

افزایش 3 برابری احداث آزادراه و بزرگراه  

افزایش 2.5 برابری ظرفیت کانتینری بنادر 

افزایش 3 برابری ظرفیت ناوگان هوایی 

افزایش 2 برابری ترانزیت کالا 

 

یعنی که یعنی دیگه !! دنبال چیز خاصی نگردین . همینه که هست و تا کور شود هر آن که نتواند دید . والسلام !

بهترین چیز دنیا

+ نوشته شده در پنجشنبه پنجم مرداد 1391 ساعت 11:2 شماره پست: 736

 

با بنیامین رفتم بیرون . یهویی بر می گرده و بی مقدمه می گه : پدر ، من فهمیدم که بهترین چیز دنیا چیه ها .

دستی رو سرش می کشم که چیه پسرم ؟

می گه :پوله .

می گم : پول !؟ چرا ؟

می گه :خب معلومه برای این که اگه پول داشته باشیم هر چیزی رو که دلمون بخواد می تونیم داشته باشیم مثل خونه دوبله ای ، آسانسور ، ماشین بدون سقف ، پی اس پی ، مسافرت ، ....

با خودم می گم که خب خدا رو شکر ، من که بعد این همه سال هنوز نفهمیدم بهترین چیز دنیا چی می تونه باشه ؟  اقلا این بچه ۶ساله فهمید !!

بازی وبلاگی ( آواها و نواها )

+ نوشته شده در چهارشنبه چهارم مرداد 1391 ساعت 9:58 شماره پست: 734

 

عجب مجلس انس و طربی شد ! ممنون که ما رو در علاقتون سهیم کردین .یه عده ابتدا فکر کرده بودن که باید صداشون رو ضیط کنن و بفرستن ! احتمالا خوش صداها به این فکر افتاده بودن !! البته بماند که این به ذهن من رسید و جالب هم می شد ولی فکر کردم شاید کمتر کسی حال این بازی رو داشته باشه . بالاخره خوندن یا دکلمه کردن و ضبط کردن و آپلود کردن اون صدا کجا و فقط یک اسم رو گفتن کجا! حالا اکه دیدیم مجلس مناسب همچون کاری هم هست شاید بعدها ...

چیز دیگه این که واقعا تنوع و سلیقه ها بسیاره و جالب . اقلا نصف این آهنگها رو من که نشنیده بودم . من برای همه انتخابها لینک دانلود گذاشتم چه اونهایی که لینک فرستاده بودند که کار من رو راحت کردند چه اونایی که نفرستاده بودند و من و گوگولی به کمک هم دیگه براشون لینک دانلودش رو تو وب جستیم و گذاشتیم تا بقیه هم گوش کنن و بدونن چی قراره شنیده بشه . به قول سارا به این پیک نیک وبلاگی خوش اومدین! لینکها کم حجم و حداکثر ۵ مگ هستند .

گلچین شما چیه؟

ترتیب آهنگها به ترتیب زمان ارسالشان است :

۱- سین سین گفته که من آهنگ "گل گلدون من" سیمین غانم را خیلی واسه این جور مواقع می پسندم اینهم  لینک دانلودش !


۲- فرنوش گفته که من عاشششششق آهنگ "جان مریم" هستم .خیلی دوستش دارم . اینهم لینک دانلودش!


۳-مریم گفته که اهنگ "تن رود همهمه آب "معین رو خیلی دوست دارم این هم  لینک دانلودش !


۴-خیره سر  گفته که آهنگ "بزرگراهی به سوی جهنم"  (Highway To Hell) از گروه AC DC رو می پسنده . و اضافه کرده یکی زیر این آهنگ تو یوتیوب نوشته دوست دارم این آهنگ در مراسم ختمم نواخته بشه! که منم باش موافقم . زیادن آهنگهایی که دوست دارم ولی امروز این رو مخمه. اینم  لینک دانلودش


۵- شیوا  گفته که "فتح بهشت" آهنگ فیلم کریستف کلمب و چندتای دیگه رو دوست دارم  و و...من هزارهزارتا آهنگ دوست دارم ولی این روزها این رو خیلی گوش دادم . اینم لینک دانلودش!


۶-مهدیه گفته که ترانه ی "بارون " یا صدای مهران مدیری که منو یاد دوران کاردانیم توی شمال که پرهیچان ترین دوران زندگیم بود میندازه . من انقدر این ترانه رو دوست دارم که اونو تقدیم یه تمام مشتری های کافه و علی الخصوص صاحب کافه که باعث خوشحالی مشتریان میشه میکنم اینم لینک دانلودش !


۷-مریم گفته که آهنگ "ناتمام" (Incomplete) از گروه بک استریت بویز رو دوست داره این هم  لینک دانلودش !


 ۸-ستاره گفته که آهنگ "وطن ای هستی من "رو دوست داره اینم لینک دانلودش!


۹-نسیم گفته که آهنگ "امشب شب مهتابه " رو دوست دارم:  امشب به بر من است آن مایه ناز /یارب تو کلید صبح در چاه انداز /ای روشنی صبح به مشرق برگرد /ای ظلمت شب با من بیچاره بساز /امشب شب مهتابه حبیبم رو می خوام/ ...اینم لینک دانلودش !


۱۰-کاتیوشا  گفته : تصنیف "یاد تو" از جمال الدین منبری رو دوست داره . ( هر که دلارام دید از دلش آرام رفت چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت .)اینم لینک دانلودش !


۱۱-لیلی  گفته بازی قشنگیه .خیلی پسندیدم.ممنون. آهنگ "شهزاده قصه من" البته با صدای گلشیفته فراهانی نه اصلش که خیلی قدیمیه. یه شب تو خواب وقت سحر... این هم لینک دانلودش


۱۲- بولوت گفته که منم بازی. منم بازی.  من "ساری گلین" رو دوست دارم. از تصنیفای فولکلور آذربایجانه. این لینک  اجرای اصلیه مال رشیدبهبودوف و این لینک اجرای جدیدتر مال حسین علیزاده و ژیوان گاسپاریان (علاوه بر متن ترکی یه قسمت فارسی و ارمنی داره) و گروه آوازی تهران یه آلبوم به صورت آکاپلا(بدون استفاده از ساز فقط با اصوات انسانی موسیقی رو به وجود بیارن) خونده که اسمش وکاپلاس در این لینک .

این رقص مراسم آزاد کردن خورشید از اسارت است . همچنانکه در تصویر سنگ نگاره دیده می شود، انسانی در سمت چپ دستی بر شانه به نشانه ایثار و اهریمنی در سمت راست خورشیدِ اسیر را در دست دارد. رقص ساری گلین، رقص مبارزه برای رهایی خورشیدی است که اهریمن آن را به اسارت برده است. انسانی که برای رهایی آن آمده، چنان شیفته خورشید است که حاضر به فدای جان خویش در راه رهایی آن است

اینم متنش(منظور از ساری گلین خورشیده): ساچین اوجون هؤرمزلر؛/ گولو سولو (قونچا) درمزلر/ ساری گلین /بوسئودا نه سئودادیر ؟/سنی منه وئرمزلر/نئیلیم آمان ، آمان/ساری گلین/بو دره نین اوزونو،/چوبان قایتار قوزونو،/نة اوْلا بیر گون گؤرم/نازلی یاریمین اوزونو/نئیلیم آمان ، آمان/ساری گلین/عاشیق ائللر /آیریسی،/شانا تئللر آیریسی،/آیریسی بیر گونونه دؤزمزدیم؛/اوْلدوم ایللر آیریسی/نئیلیم آمان ، آمان/ساری گلین/ساچین اوجون هؤرمزلر؛/گولو سولو (قونچا) درمزلر/ساری گلین/بوسئودا نه سئودادیر ؟
سنی منه وئرمزلر/نئیلیم آمان ، آمان/ساری گلین/بو دره نین اوزونو،/چوبان قایتار قوزونو،/نة اوْلا بیر گون گؤرم/نازلی یاریمین اوزونو/ نئیلیم آمان ، آمان/ ساری گلین/ عاشیق ائللر آیریسی،/شانا تئللر آیریسی،
آیریسی بیر گونونه دؤزمزدیم؛/اوْلدوم ایللر آیریسی/نئیلیم آمان ، آمان/ساری گلین

ترجمه فارسی: سر گیسوها را نمی بافند /غنچه گل را نمی چینند /این چه حکمتی است /که تورا به من نمی دهند/ *ای چوپان گوسفندها را در طول دره /باز گردان ای خورشید من /چه می شود روزی من صورت یارم را ببینم /چه کار کنم ساری گلین /عاشقی را که از معشوقش جدا کنند /مثل این است که با شانه موها را از فرق باز کنند /من که نمی توانستم یک روز دوری یارم را تحمل کنم/ سال ها از او دور ماندم/ چه کار کنم ساری گلین


۱۳- نیره گفته که آهنگ "دلارام" از جمال الدین منبری رو دوست داره این هم لینک دانلودش


۱۴-گلابتون بانو  گفته که ایده خیلی جالبیه. خوشمان آمد! راستش انتخاب یه کم سخته ولی آهنگ "به سوی تو" و این هم  لینک دانلودش


۱۵-بلوط  گفته که یه لحظه فک کردم الان باید صدامو ضبط کنم بفرستم!!خاطره انگیزترین برای من ، "سیمین بری" زهره جویا هستش.. اینم لینک دانلودش !


۱۶-یاس گفته که سلام. چند وقتی هست اینجارو می خونم اما این بار اولی هست که کامنت میذارم. سر اون بازی قبلی هم خیلی دوست داشتم شرکت کنم اما متاسفانه دیر رسیدم.و اما ترانه مورد علاقه من هست راز دل از علیرضا قربانی این هم لینک دانلودش


۱۷-زینب هم آّهنگ مرا ببوس گل نراقی رو انتحاب کرده این هم لینک دانلودش


۱۸- باران گفته که همیشه موسقی متن از کرخه تا راین رو خیلی دوست داشته و تاثیر خاصی رویش می کذاشته این هم لینک دانلودش


۱۹- سارا گفته که ما با بچه های دانشکده یار دبستانی می خونیم. این آهنگیه که هممون بلدیم ....دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه ....کی می تونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه ؟...این هم لینک دانلودش


۲۰-شمع خاموش  گفته که اولین باره که به وب شما میام خوشحالم از آشنائیتون اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود آهنگ شب به گلستان تنها منتظرت بودم از داریوش رفیعی ..این هم لینک دانلودش !


۲۱- شیرین پیروز  آهنگ مرغ سحر شجریان رو انتخاب کرده این هم لینک دانلودش   


۲۲- سارا  گفته که سلام . منم دقیقا!!! مثل گلدونه اولش گفتم ای بابا این آقای رگبار میخواد ما بخونیم و بفرستیم؟! چه کارها! اما بازی وبلاگی در واقع، "پیک نیک وبلاگی"ه. منتظرم کلی آهنگ احیانا نشنیده یا قدیمی رو بشنوم!

آهنگ انتخابی من گل رز از فرزانه است : در نگاهِ گرمِ تو / دیده ام صدها رویا / عاشقِ رویت شدم / مجنونتم به خدا عشقِ من یک قلبِ پاک / جانم فدای تو باد / ای دلبرِ خوبِ من / عاشقتم به خدا /مِلیون مِلیون مِلیون گُل رُز / دارم هدیه بَهرِ رویِ تو / دسته دسته گُل برات دارم / کِی تو دانی عاشقت منم؟/ عطرِ دو گل، پیشِ هم / خلوتِ اُنسِ هَمَند / دانم داری عشقِ گُل / ریزم به پایت گُلم /بهتری از گُل رُز / خوابِ نازَت می بَرَم / رویای خوبِ منی / کاش بدونی دوسِت دارم

سالها پیش، برای اولین بار شنیدمش. شاید آخرین بار که گوش دادم، 4 سال پیش باشه.
با این مسابقه، یادش افتادم. برای من یادآور دل بی آلایش و سفیده. امیدوارم خانومهای خواننده وبلاگتون، شنیدن و آرامش این ترانه آروم و ساده رو تجربه کنند . این هم
لینک دانلودش !


۲۳- زینب گفته که منم میخوام شرکت کنم.اجازه هست؟؟ خب و اما نوای منتخب من: چشمای خیس از رضا اردشیری اینم لینک دانلودش !


۲۳- دارچین هم آهنگ نوایی برای الی اثر آندریا باور رو انتخاب کرده . این نوا تیراژ پایانی فیلم درباره الی هم هست این هم لینک دانلودش !


۲۴- ترمه آهنگ تصور کن از سیاوش قیمشی رو انتخاب کرده اینهم لینک دانلودش!


۲۵- مهتاب  گفته که من این اهنگ تو ذهنم اومد وخیلی هم دوسش دارم. اهنگ خدا با ماست از ابی . این هم لینک دانلودش !


۲۶- سرگردان گفته که سلام!! اهنگ "به سوی تو، به شوق روی تو..." خواننده مهران زاهدی. البته اگر وقتش تمام نشده باشه! بازی جالبیه! این هم لینک دانلودش !


۲۷- افشین قطعه "رقص چوب" از آلبوم ناشکیبا همایون شجریان رو انتخاب کرده و این هم  لینک دانلودش !


۲۸- مینا آهنگ شادی( la ageria) از یاسمین لوی رو انتخاب کرده این هم لینک دانلودش ! 


۲۹- پرنده گولو  گفته که این اولین ملاقات من با وبلاگ شماست انشالله که مشتری میشم.اهنگ من اینه: بهار اومده از صادق نوجوکی اینم لینک دانلودش ! 


۳۰- گلدونه  گفته که من ترانه شهر سکوت عارف رو خیلی دوست دارم خیلی برام خاطره برانگیزه و معمولن هم این آهنگ رو برا خودم زمزمه میکنم اینم لینک دانلودش!


۳۱- هتی  گفته که من اهنگ gela mu دسپینا وندی رو دوست دارم .این خواننده یونانیه وبیشتر اهنگهاش رو خواننده های ایرانی باز خونی کردند. اینم لینک دانلودش !!


 ۳۲ - سهیل گفته که کار جالبی بود بنده از کار بگذر از کوی ما مرضیه خوشم می آید اینم لینک دانلودش!


 ۳۳ - مهربون هم سوسن خانوم رو از گروه بروبکس پسندیده اینم لینک دانلودش !


۳۴-رگبار که این جانب باشم که هم آّهنگی براش خاطره انگیز و تاثر برانگیزه . موسیقی متن فیلم بوی پیراهن یوسف از مجید انتظامی .شاید باورتون نشه هر باری که موقعیتی شده و فیلم رو دیدم و آهنگ پخش شده ناخودآگاه چیزی در من غلیان کرد و چشمانم مرطوب و اشکبار شد. تازه من آدمیم به گفته اطرافیانم که چندان احساساتی نیستم . نمی دونم چرا ؟ شاید برام یادآور لحظات تلخ بعد از جنگه که تازه بعد از جنگ خودش رو به ما نشون میده و اسارت ها و معلولیت ها و یتیمی ها و شیمیایی هایش . اینم لینک دانلودش !

 

خواب خرسی سازمان ملل...

+ نوشته شده در سه شنبه سوم مرداد 1391 ساعت 9:59 شماره پست: 735

 

اول این که آدم از این همه تنوع سلیقه کیف می کنه . جامعه فوق العاده متکثری داریم ها . بله آهنگهایی رو که فرستادین عرض می کنم . تا الان استقبال خوبی شده و تا الآن ۲۰نفرتون برام آهنگهاشون رو فرستادند . برای اطلاع اونایی که هنوز نفرستادند بگم که تا فردا صبح وقت حضور در این بازیه و حدودای ۹ یا ۱۰ صبح پست آهنگهای شما رو می ذارم . آدم از این آهنگها کیف می کنه !

دوم این که ستاره متنی رو در حمایت از مردم میانمار (برمه سابق ) نوشته که از من خواسته بازنشرش بدم . برام نوشته که سلام آقای رگبار... شما مخاطبان زیادی دارید من خواهش می‌کنم ازتون که یه پست رو به حمایت از مردم بیچاره میانمار اختصاص بدید... می‌دونم که خودتون کاملا در جریان ریز اتفاقات میانمار هستید پس بیاین واقعا به دور از اختلافات و عقیده‌های سیاسی و فقط و فقط به خاطر برداشتن حتی یه قدم از دفاع از بی‌گناهانی که اون طور وحشتناک به آتیش کشیده می‌شن شما هم یه کاری انجام بدید . حرفش حسابه و حرف حساب هم جواب نداره . واضحه که این نوشته نوشته ستاره است و من با همه جزئیات نوشته اش ۱۰۰٪موافق نیستم ولی کلیتش رو قبول دارم .این شما و این هم نوشته این دفعه ستاره :

نویسنده مهمان : ستاره

خیلی جالبه که این سازمان ملل و سازمان‌های حمایت از حقوق بشر و کشورهای به ظاهر طرفدار حقوق بشر با این فجایعی که در میانمار داره اتفاق می‌افته حتی صدایی ازشون در نمی‌آد!!!!

خیلی جالب و البته دردناکه که هی اجلاس می‌زارن برای اتفاقات سوریه و برخی از شورشی‌هایی که با سلاح‌های حاصل غرب و ... دارند ظاهرا انقلاب می‌کنند، اما وقتی یه عده آدم رو توی میانمار به سیخ می‌کشند و زنده زنده می‌سوزونند، هیچ کس، نه ترکیه، نه کشورهای عرب و نه ... صدایی ازشون در نی‌آد!!! خیلی دردناکه که در حال حاضر غیر از کشته‌ شده‌های میانمار فقط ۱۲۰۰ نفر ناپدید شدند و اصلا جنازه‌ای هم ازشون پیدا نشده...

برای اطلاع دوستان می‌گم: مسلمانان میانمار از حداقل‌های قانونی در کشورشون برخوردار نیستند، فرزندان اونها حق تحصیل ندارند، هر سال باید عکس خانواده و فرزندان خود رو در اختیار دولتشون بزارند تا تحت نظر باشند، با مسلمانان این کشور به بدترین صورت ممکن رفتار می‌شه و حال اینکه مسلمانان این کشور از ۷۰۰ سال پیش در اونجا ساکن بودند...

و حال بشنویم از سازمان عفو بین‌المللی: سازمان عفو بین الملل با اذعان به قتل عام مسلمانان میانمار که با اطلاع کامل دولت این کشور صورت می پذیرد، در گزارشی اعلام کرد: تعداد کشته شدگان در جریان حملات بوداییان به مسلمانان به ۲۰ هزار نفر رسیده است. در ادامه این گزارش آمده است: مسلمانان در ایالت راخین در غرب میانمار با حملات و بازداشت های خودسرانه طی هفته هایی که خشونت ها جریان داشته، مواجه بوده اند.

عفو بین الملل در این گزارش تقاضا کرد که طرف های ذیربط با اتخاذ تدابیر مناسب، موجبات توقف این قتل عام ها و اقداماتی که بر خلاف اصول اساسی حقوق بشر است را به وجود آوردند. این سازمان همچنین نیروهای امنیتی میانمار این کشور را در کشتار، تجاوز و شکنجه مسلمانان متهم دانسته است.

اصلا فکر می‌کنیم که اون‌هایی که دارند در میانمار این طور کشته می‌شن، مسلمون نیستند، اما آدم که هستند...نسل‌کشی و از بین بردن مسلمانان در جهان یعنی تا اینجایی پیش رفته که درست مثل زمان قرون وسطی بشینیم و شاهد شکنجه‌های وحشیانه یه مشت افراد رذل و پلید باشیم؟؟؟؟

تجمع مردم روزه دار تهران در اعتراض به نسل کشی مسلمانان مظلوم میانمار

سه شنبه 3/5/91  ، ساعت 17

مقابل دفتر سازمان ملل در تهران

آدرس : خیابان دکتر شریعتی، بالاتر از حسینیه ارشاد، خیابان قبا، جنوب بلوار شهرزاد، دفتر سازمان ملل متحد

 

 برای دیدن اخبار بیشتری از میانمار می‌تونید به لینک زیر مراجعه کنید. لطفا به دور از هر گونه اختلاف سیاسی و فقط به چشم یه انسان به اونهایی نگاه کنید که دارند توی اون کشور قتل عام می‌شن!!! 

www.iran4myanmar.ir

 

اضافه شد :  گزارش بیبی30فارسی از میانمار (برمه )

دعوت به بازی وبلاگی ( آواها و نواها )

+ نوشته شده در دوشنبه دوم مرداد 1391 ساعت 7:34 شماره پست: 733

 

ماه قبل که بازی میزها و کامپیوترها رو راه انداختم و خوب بود و خوش گذشت ،تصمیم گرفتم هر از گاهی یه بازی راه بندازم . (آدم کم جنبه رو می بینین؟ تا دو نفر بهش می خندن پر رو می شه !! ) برای این دفعه فکر کردم بریم سراغ آواها . دیدین یه وقتی به یه عده از رفقا دور هم نشستین و فضا هم مناسب باشه به نوبت هر کسی می زنه زیر آواز ؟ خب من می دونم که هر کسی یه نوایی ، یه آهنگی ، یه آوازی براش خاص و خاطره انگیزه ، رد خور هم نداره .

بازی این دفعه ما اینه : اسم اون نوا رو به من بگین و اگه براتون مقدوره لینکش رو بذارین . لینکش رو هم نداشتین عیب نداره فکر کنم بتونم خودم لینکش رو پیدا کنم که اگه کسی خواست بهش گوش بده بتونه . آهنگ خاص شما رو با اسمتون توی پست مربوطه اش قرار میدم . محدودیتی هم در نوعش نداره که این آوا می تونه  پاپ باشه ، کلاسیک باشه ، مذهبی باشه ، انقلابی باشه ،سنگین باشه ، سبک باشه ، نوحه باشه ، بزن برقصی باشه ، .....

یه جور دور همی وبلاگی . فکر کنم جالب بشه . همین جا کامنت بذارین . کامنتهایی که در اون آهنگ رو معرفی کردین الان نشون داده نمی شه و مجموعا در پست روز چهارشنبه رونمایی خواهند شد .مهلتش هم تا همین سه شنبه ساعت 12 شبه . چهارشنبه هم رونمایی می شه .

فعلا رخصت !

بعدا نوشت : قابل توجه دوستانی که چندتا آهنگ معرفی می کنند : لطفا فقط یکی معرفی کنید . اونی رو که بیشتر دوست دارید .ممنون

 

شکر نعمت

+ نوشته شده در یکشنبه یکم مرداد 1391 ساعت 10:50 شماره پست: 732

 

صبح که می اومدم سرکار کمی کسل و کمی اندوهگین بودم . دیشب که خسته از سر کار برگشته بودم خونه با یه باران خانوم له و لورده و اندوهگین مواجه شده بودم که می گفت از صبح تا الآن نتونسته نیم ساعت برای خودش باشه . همه اش باید یا به این کوچیکه سرویس می داده که دیروز بدخلقی می کرده و تا ولش می کرده دست می ذاشته به گریه یا به اون بزرگه که وقتی اون دومی گریه زاری می کرده غر می زده و اذیت می کرده که این از بس گریه کرد خسته شدم !! خب به این ترتیب من هم دیشب خسته بودم خسته تر هم شدم و بچه ها هم جفتشون تا دلتون بخواد دیر خوابشون برد .

امروز صبح همون جور که گفتم کسل و اندوهگین بودم و به سختی قدم از قدم بر می داشتم که یهویی تو ایستگاه مترو چشمم به بچه 12 یا 13 ساله ای افتاد که نمی دونم عقب مونده ذهنی بود یا جسمی یا چیز دیگه و پدرش توی یه کالسکه بزرگ بچه این طرف و اون طرف می بردش . یعنی راه هم نمی تونست بره . پاهای بچه که لاغر لاغر بود از کالسکه آویزون بود .یه نگاهی به بچه کردم و نگاهی هم به بابای اون بچه که ریش نتراشیده و موهای ژولیده داشت . بنده خدا چه قیافه خسته و مستاصلی داشت . دلم هری ریخت پایین . قطار رسید و اینها هم سوار شدند و رفتند .

تا قطار بعدی برسه از فکرشون خارج نشدم .نفسهای عمیقی می کشیدم و خدا رو شکر می کردم که بچه های ما اگه گاهی شیطونی هم می کنند عوضش سالم اند و سرحال .

 ....

کامنت برگزیده

نیره گفته : سعدی جکایت جالبی داره:هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم به جامع کوفه در آمدم دلتنگ. یکی را دیدم که پای نداشت سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم