کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

رقابت دولتی ها و خصوصی ها در پهنای باند !



من توبه می کنم از این گناهایی که به خاطر انتقاد از سیستم اقتصادی مملکت و اتهاماتی که بابت انحصارگراییشون در کلیه امور نون و آب دار از جمله مخابرات داشتند و این که چرا در خصوصی سازی و اجرای اصل 44 قانون اساسی درست عمل نکردند. خدایا توبه منو بپذیر 


چراییش رو الساعه خدمتتون عرض می کنم . در زمینه ارائه خدمات اینترنت پر سرعت ، ای دی اس ال ، چند تا شرکت خصوصی سرویس ارئه می دادن که چند سال قبل خود مخابرات محترم هم وارد عرصه رقابت شد و اون اول سرو صدای قبلی ها رو هم درآورد که ما دیگه چجوری با شما رقابت کنیم ؟ و من هم همین فکر توی سرم بود که بالاخره این خصوصی ها  هر کاری بخوان بکنن باز هم باید از کانال همین مخابرات باشه و بالاخره دست دوم می شن و از این جور چیزها .


نمی دونم یادتونه یا نه که احمدی نژاد عمده سهم نون و آب دار مخابرات ایران رو به یه شرکت خودی! واگذار کرد که به نوعی خصوصی و در اصل خصولتی اش کرد .خب من با خودم اون موقع گفتم که دیگه کی می تونه با اینا رقابت کنه و همه سهم بازار مخابرات افتاد دست این چند نفر اما هفته گذشته متوجه موضوعی شدم که معلوم شد دارم اشتباه می کنم .


برای اینترنت خونه رفته بودم و از مخابرات منطقه مون تقاضای ای دی اس ال 256کیلوبایت کرده بودم که اومدن و وصلش کردن . قبلا از وایمکس ایرانسل استفاده می کردیم که چندان جالب نبود . گرفتاری این مخابراتیه بود که خیلی از اوقات قطع بود . دوستی گفت شاید سرعتش کمه قطع میشه رفتم تقاضا دادم که 512 کیلوبایتش کردند و سرعت بیشتر هم نداشتند ارائه بدن . درباره قطعیش هم گفت ربطی به اینها نداره و باید با شماره 2020 که مرکزیه برای همین کارها باید تماس بگیریم.


خب باز قطع می شد و من زنگ زدم به همون شماره که صدای ضبط شده ای گفت که شما در صف انتظار هستید و حداقل باید نیم ساعت!! صبر کنین . شما فکر کن نیم ساعت باید گوشی رو نگه داری . چند بار دیگه هم زنگ زدم و همین بساط بود . فرداش باران زنگ زده بود و بیشتر از نیم ساعت هم نگه داشته بود که بالاخره آقای کارشناس جواب داده بود و این قده عجول و بی حوصله که یکی دوتا نکته گفته بود و در جواب باران که آقا من نیم ساعتته پشت خطم اقلا  مشکل رو حل کنین که طرف گفته خانوم من از این وقتا ندارم و گوشی رو قطع کرده بود!


حالا من تو محل کارم شاتل دارم و می خوام بهتون بگم که ارتباط با مشتریشون بیسته به خدا . یعنی شده موردی که ما گرفتاری ای پیدا کردیم و این قده به سرعت و سرحوصله مشکل ما رو حل کردند که نگو و نپرس . راستش اول من برای خونه از همون ها می خواستم بگیرم ولی به هر شرکت خصوصی ای زنگ زدم گفتند که خطوطشون تومنطقه ما پره .


حالا دلیل توبه بنده چی بود ؟ این بود که فهمیدم که درسته اینها ظاهرا وارد عرصه رقابت با خصوصی ها شدند ولی اینا فقط ظاهری و فرمالیته است . نوع خدمات و نوع برخوردی که این دولتی ها ارائه می دن همیشه دست بالا رو به خصوصی هایی می ده که برای مشتریهاشون ارزش قائلن .


 

شادی های این جهانی


             


چندوقت قبل فیلمی رو با بازی جک نیکلسون و مورگان فریمن دیدم به نام لیست پیش از مرگ ( The Bucket List)  ، داستان فیلم درباره دو پیرمرده ( یکی خیلی پولدار و یکی معمولی ولی استاد دانشگاه) که اتفاقی توی اتاق یه بیمارستان بستری می شن و هر دو متوجه می شن که به علت بیماری سرطان وقت چندانی برای ادامه زندگی ندارن و تصمیم می گیرن تو این چند صباح عمر کارهایی رو که نکردن انجام بدن و برای این منظور لیستی تهیه می کنن و باتفاق راه میفتن  .


اینا تو گشت و گذارشون به اهرام مصر می رسن و توی غروبی اون جا میشینن روبروی اهرام . این پولداره که جک نیکلسون بود یه جورایی گند دماغ و بداخلاق بود ولی اون استاده که فریمن بود نه ، شادکام و خانواده دوست بود . اون جا بر می گرده به اون مایه داره می گه که مصریان باستان عقیده داشتند که هنگام مرگ دو سوال از آنها پرسیده خواهد شد و پاسخ آنها مشخص می کند که می توانند پس از مرگ به سفر خود ادامه دهند یا خیر. سوال اول این بود،" آیا تو زندگیشون آدم شادی بودن ؟ و سوال دوم این که آیا باعث شادی دیگران هم شدند ؟


من از این فیلم این جمله رو خیلی دوست داشتم . راستش به نظر من خیلی کلام عمیقی بود . واقعا من نوعی ایرانی چقدر تو زندگیم شادم ؟ خیلی کم . و اگه به دلیلی استثنایی شاد باشم آدمای اطرافم رو هم شاد می کنم ؟ شما این طوری زندگی می کنین ؟


گشت و گذار با سهیل پرچنان



سهیل پرچنان آدمیه که چندتا کار می کنه که من خیلی دوست داشتم من هم بکنم و هیچ وقت نتونستم . اول این که مددکار اجتماعیه ، دوم این که کوهنورده و سوم این که دوچرخه سوار صحرایی حرفه ایه و جدا از همه اینها یه آدم باحال و کولیه ! و تقریبا همه این حال و هوا رو می تونین توی وبلاگش که اسمش هم هست پرچنان بخونین .


یادم نیست که آشنایی من با وبلاگش از کی و کجا شروع شد ولی خوشحالم که این اتفاق افتاد که جزء خواننده هاش باشم . سهیل از سال 86 تا حالا داره وبلاگش رو می نویسه یعنی 7سال پی در پی که این برای یه بلاگر امتیاز خوبی محسوب میشه . خودش اول وبلاگ خودش رو این جوری معرفی کرده :

نوشته های انتقادی سهیل به خود و جامعه (از فیلم بگیر تا فوتبالی که در بستر جامعه اتفاق می افتد) با نگاهی سراسر ملتمسانه به طبیعت وکوه . اینجانب یک مددکار اجتماعی هستم. و آخرش هم شعری از مولوی که در ره روح پست و بالاهاست کوه های بلند و دریاهاست .


نوشته های سهیل ، این جوری که من می خونمش ، معمولا 4بخش اند :

اولیش راجع به موسسه ایه که داره توش کار می کنه و متعلقه به بچه های بهزیستی و خب می تونین تصور کنین که توی همچین محیطی چقده سوژه ناب و دست اول میتونه به دست بیاد که سهیل بخشی از اونها رو می نویسه و ما رو می بره و می شونه کنار این بچه های وروجک .

دومیش راجع به سفرهاشه که عمدتا با دوچرخه انجام میشه و مثلا با چندتا آدم باحال مثل خودش از این جا رکاب می زنن می رن تا مشهد و اون طرفها . تو این سفرها کلی عکس از خودشون و بناهای جالب و آدمهای بین راه می گیره و می ذاره تو وبلاگش . عکسهایی که به نظر من همشون خاص و متفاوت اند چون جاهایی می ره که بقیه مسافرای عادی نمی رن.

سومیش راجع به کوهنوردیهاشه که فلان قله رفتند و ازمسیر کوهنوردیشون عکاسی می کنه و کلی عکس خوب از طبیعت دست نخورده برای ما می ذاره و تماشا می کنیم

و چهارمیش هم گاهی فیلم و سریالی رو می بینه و نقدش می کنه که مثلا این آخریا شهرموشهای2 بود و از زاویه دید خاصی که جالبه به فیلم نگاه میکنه و تحلیلش رو دوست دارم .


                                        

یکی از آخرین عکسهای سهیل در آخرین سفرش که در وبلاگش گذاشته (احتمالا سلفی گرفته!)

و از همه مهمتر این که همون طور که اول نوشتم خودش هم آدم باحالیه و از صحبت کردن باهاش به شما احساس خوبی دست می ده و اگه مثل من قسمتتون باشه که چند باری رودررو باهاش گپ بزنین حس خوبی خواهین داشت از این که یه عصر رو باهاش گذروندین .


چینیا زن چینی هم تولید کردند !


ای داد بیداد خیلی درصد ازدواج در کشور بالا بود الان این چینیهای نسناس زن مصنوعی چینی هم تولیدکردند . باور ندارین ؟ خودتون هم اصل خبر رو بخونین و هم عکسای خانوم مصنوعیه رو تماشا کنین .


صاحب شرکت تولید کننده این عروسک های انسان‌نما گفت: هدف ما سازندگان انسان مصنوعی، کمک به جامعه بشری است بخصوص جوانان بعضی کشورها که در محدودیت به سر می‌برند . به گفته صنعتگران چینی، زن مصنوعی جدید بر عروسک‌های مشابه پیشین این امتیاز را دارد که "تا ۹۹% شبیه زن های معمولی است و در ساخت اعضای بدن این زن مصنوعی از ماده سیلیکون که قابلیت ارتجاعی استفاده شده است .   مدیر شرکت چینی تولید کننده این محصول می گوید: «ساختار و جزئیات جسم این زن مصنوعی جدید از روی کامپیوتر طراحی شده، و بین آن و یک زن عادی به ویژه در تاریکی قابل تمایز نیست !!


والا من دیگه حرفی ندارم . اینم عکسای ایشون !