کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

جوجه از تخم دراومده

 

آقا ما دیگه از خودمون اختیار نداریم که نداریم .  

 

4تایی نشستیم توی ماشینمون و داریم می ریم یه طرفی . پخش ماشین رو روشن کردم و داره یه آلبوم جدید گوگوش رو که باران گرفته بود پخش می کنه و ما گوش میدیم . بد نبود .   

 

یهویی بنیامین فسقلی برگشته با اوقات تلخی به ما می گه این مسخره ها چیه دارین گوش میدین ؟ من دوست دارم همه چی آرومه رو گوش بدم . اونو بذارین !  

 

یعنی ما دیگه برای آهنگ گوش دادن هم باید از آقا اجازه بگیریم!! 

  

 

.... 

 

 

کامنت برگزیده   

 

عطیه گفته : آی گفتی برادر! ما که آهنگ پس زمینه ماشینمون یا انواع و اقسام شعرهای "چرا"ست یا هر چی از اهنگهای قدیم و جدیدی که خانوم خانوما بپسنده! تازه جدیدا داداش ش هم بهش ملحق شده و دائم دستور عوض کردن آهنگ و گذاشتن آهنگ قری میده!!!!
بچه ست ما داریم؟! 

 

 

این رودربایستی کشت ما را !

 

 

بعد از پست دیروز و خوندن کامنتهاتون یه نتیجه ای مثل مرحوم ارشمیدس ناگهانی عایدم شد و اون این که ما تو مبحث این که نمی تونیم حقمون رو بگیریم حالا فرقی هم نداره از کی و کجا ، کلا عرض می کنم ، فقط این نیست که از جایی یا کسی بترسیم که الان ما رو بگیرن و ببرن و اینا .   

 

ماها خیلی خیلی رودربایستی می کنیم و خجالت می کشیم که اگه چیزی رو ازمون خواستن و ما انجام ندیم ،نکنه به طرفمون بربخوره و از دستمون ناراحت بشه ؟ پس سعی می کنیم که طبق خواسته طرف مقابلمون حرکت کنیم حتی اگه خواسته اون شخص اشتباه و غلط بوده و باعث صدمه زدن به ما بشه .  

 

این تاییدی که از طرفمون میگیریم برای ما بسه . سیلی نقد بهتر از حلوای نسیه است انگار!!

 

  

 

.... 

 

 

کامنت برگزیده  

 

 

گیل دختر گفته :  کلا رودربایستی یکی از خصلت های جدایی ناپذیر ما ایرانیهاست ... البته  خیلی به روشی که از بچگی باهاش بزرگ شدیم هم ارتباط داره ...به خیلی هامون از بچگی اینجوری یاد دادن که خواسته ها و تمایلات اصلیمونو مخفی کنیم و خجالت بکشیم از گفتن اون چیزی که حقمونه ..بارها شده که چند تا بزرگتر دارن در مورد موضوعی صحبت میکنن و اون بین حالا یه بچه ای هم حرفی میزنه فوری مادرش یا پدرش دعواش میکنه که زشته که تو کار بزرگترا دخالت میکنی یا اصلا به تو چه که حرف میزنی در حالیکه ممکنه حرف اون بچه درست هم باشه ... خیلی وقتها هم شده که میبینیم بچه هامون با هم در حال بحث و دعوان زود سعی میکنیم جداشون کنیم و حتی ممکنه دعواشونم کنیم و اصلا به این توجه نمیکنیم که در این بین ممکنه حقی ازش سلب شده باشه و این حق اونه که از اون چه متعلق بهشه دفاع کنه
این موضوع به سطح اعتماد به نفس آدمها هم خیلی بستگی که البته در این مقوله هم دوران کودکی نقش بسزایی داشته ...  

 

 

پسوردهایی که لو می دهیم

 

 

 

وقتی می خواین با کارت بانکی تون خرید کنین و روی دستگاه کارت خون (یا همون Pos) مغازه دار کارتتون رو می کشین ، خیلی از مغازه دارها بعد از این که رقم رو وارد کردن ازتون می پرسن رمز؟!! و خب شما هم به این حساب که رمز رو که گفتین ، دوباره کارت رو پس می گیرین ،رمز رو بهش می گید و عملیات خرید تموم میشه و کیسه به دست از مغاره اون یارو می یاید بیرون .   

 

اما چن روز قبل یه اتفاقی برای دوست من افتاد که دونستنش می تونه ما رو از خسارات بعدی جدا کنه . این بیچاره رفته بوده جایی خرید و همین پروسه اتفاق افتاده بوده و بعدش اومده بوده بیرون . عصر متوجه میشه که کارتش نیست و هرچیم می گرده گیرش نمیاره و میره موجودی می گیره می بینه که ای داد بی داد ، عین 7میلیونی که تو کارتش بوده برداشت شده !!  

 

حالا احتمالا همون جایی که بوده و رمز رو هم بلند و کشیده اعلام کرده بوده ،کارت از دستش افتاده بوده و یه رندی هم که رمز رو شنیده و یادگرفته برش داشته بوده و سریع به پول تبدیبش کرده بوده . یارو رفته بده طلا فروشی و باهاش طلا خریده بوده . حالا این رفیق ما دنبال این قضیه است و کلانتری رفته ودادسرا و اون مغازه طلا فروشی و دوربین مداربسته اش و اینها ولی معلوم نیست که دستش به پولهاش برسه.   

 

خواستم بگم به هیچوجه رمز کارتتون رو جایی اعلام نکنین . من خودم هم گاهی این خبط رو کردم مخصوصا وقتی که دستگاه کارت خون یارو دور از دسترس من بوده ولی این کار 100% غلطه و نباید دیگه تکرار بشه .   

 

اسمش روشه بهش میگن رمز نه برگ چغندر !  

 

 

.... 

 

 

کامنت برگزیده  

 

 

سهیلا گفته : آخه رگبار جون اگه دردم یکی بودی چی بودی!!!  وقتی آقای فروشنده از پشت پیشخون میگه رمز مگه میشه منه ایرانی روشو زمین بزنم . یعنی خودم نمی فهمم که دستم به دستگاه نمیرسه و سیمش کوتاهه ؟ یعنی بذارم بچه ی مردم به خاطر یه  خرید و فروش ناقابل غصه تو دلش تلنبار بشه .پس اون شور حسینیم کجا رفته؟......والا بغرعان!!  

 

 

 

خورشید خانوم مهربون

 

 

 

در زمینه رفع این آلودگی هوای شهر باید بگویم که برای هر نسخه ای باید به حال و روز مریض توجه کرد . تهران شهری 700کیلومتر مربعی است که ته کاسه ای قرار گرفته که از چندطرف در محاصره کوههای چندهزار متریست ،شمال ، شمال غرب ،جنوب و جنوب شرق .این آلودگیها نمی توانند به وسیله باد پراکنده و از شهر دور شوند چون 70% بادهای شهر ضعیفند و جهت مشخصی هم ندارند . بارندگی هم در تهران بسیار کم است چیزی حدود 250میلیمتر در سال که مقایسه کنید با کوالالامپور با 2500 و کراچی با 1520 و باکو با 1150 میلیمتر در سال !   

 

پس نتیجه ای که می گیریم این است که برای رفع آلودگی هوا، به هیچ عنوان روی عوامل طبیعی اطرافمان نمی توانیم تکیه کنیم . باید دست روی زانوی خود گذاشته و عمل کنیم . اما جدا از راهکارهای توصیه شده در پست قبل باید بگویم یکی بهترین کار ها در ایران این است که از پتانسیل موجود کشورمان استفاده کنیم که همان استفاده از انرژی های پاک مثل خورشید است .  

 

 

ایران در کمربند خورشیدی واقع شده و دارای زمینهای بلااستفاده بسیار در این مسیر است، می‌توان از آنها برای ساخت نیروگاه های خورشیدی استفاده کرد. موقعیت جغرافیایی ایران در بین مدارهای 25 تا 45 درجه عرض شمالی و در منطقه‌ای که به لحاظ دریافت انرژی خورشیدی در بین نقاط جهان در بالاترین رده‌ها قرار دارد. میزان تابش خورشیدی در ایران بالاتر از میزان متوسط جهانی است و به طور متوسط سالیانه بیش از 300 روز آفتابی داریم . تابش خورشید بزرگترین منبع تجدیدپذیر کره زمین است. به طوری که اگر فقط یک درصد از تابش صحراهای جهان توسط نیروگاه های حرارتی خورشیدی بکارگرفته شود، می‌تواند کل تقاضای برق سالانه جهان را تامین کند!

 

البته در حال حاضر قیمت تمام شده انرژی خورشیدی درمقایسه با قیمت تمام شده سوخت‌های فسیلی گران‌تر است اما با توسعه و صنعتی شدن این انرژی ،هزینه تمام شده کاهش خواهد یافت .  

 

 

پیوست : این دو عکس رو که سارا از هواپیما گرفته یکی روی تهران و دیگری خارج از تهران با هم مقایسه کنین .تاسف باره  

 

 

.... 

 

 

کامنت برگزیده  

 

 

شیرین گفته : بهره برداری از انرژی خورشیدی یکی از راه حل هاییست که بعنوان یک شیمیست صنعتی - شیمیست محیط زیست بشدت کشته و مرده اش هستم.حضرات باید بجای پرداختن به موضوعات عجیب و غریب - مثلا گذرنامه بانوان زیر چهل سال- در زمینه کمک رسانی و یارانه به داوطلبان نصب تجهیزات و پانل های خورشیدی کمک کنند. مثلا میشود به امر مهم بازیافت زباله ها هم بپردازند که یکی از بهترین نتایجش استفاده از بخش ارگانیک زباله هاست برای تولید انرژی برای ادارات دولتی مثلا.تصویب قانون در مورد زمان مجاز و درجه حرارت مجاز را اندازی سیستم های گرمایشی. ایران تنها جایی است که با اولین باران پاییزی و در حالیکه براحتی و با یک پوشش مناسب میتوان خود را با تغییر دما تطبیق داد در همه جا سیستم های گرمایشی تا آخرین درجه روشن و همه پنجره ها باز میشوند!پیشنهاد میکنم شهروندان تهرانی منتقد به تصمیم گیرندگان اول از خود شروع کنند و همگی درجه سیستم های گرمایشی را از 1 تا 5 درجه کاهش دهند. همین میزان در کاهش مصرف سوخت فسیلی و کاهش آلاینده های اولیه و ثانویه هوا بسیار موثر است. اگر باور نمیکنید قرار بگذاریم که یک دوره فشرده شیمی آلی اتمسفر روی اسکایپ در خدمتتان خواهم بود! 

  

 

تشکر از مسئولین بابت این هوا

 

 

 

 

 

تقدیر و تشکر داریم از مسئولین محترم بابت تلف نکردن منابع ملی در راه مبارزه با آلودگی هوای شهر. 

 

وقتی میشه با دو روز تعطیلی و یه هزینه خیلی کم ، همه چیز رو حل کرد چرا این همه هزینه کرد و کیفیت بنزین و گازوئیل رو بالا برد ؟  

چرا این همه هزینه کرد و ناوگان حمل و نقل عمومی رو تجهیز کرد ؟  

چرا این همه هزینه کرد و جلوی وسایل نقلیه فرسوده رو گرفت؟  

چرا این همه هزینه کرد و کارخونه های آلوده ساز غرب شهر رو به جای دیگه ای منتقل کرد ؟  

چرا این همه هزینه کرد و سیستم سوخت خودروها و موتورسیکلتهای ساخت داخل رو بهینه کرد ؟  

چرا . . .  

 

وقتی میشه با دو روز تعطیلی همه چیز رو حل کرد ، اصلا مهمه که روزی 120نفر بر اثرآلودگی هوا بمیرند ؟  

اصلا مهمه که روزی 1200تن آلاینده شامل اکسیدگوگرد، منوکسیدکربن و هیدروکربنهای سوخته نشده وارد ریه مردم بشه ؟  

اصلا مهمه که روزی 16تن ذرات لاستیک و 7تن آزبست تو حلق مردم بره ؟  

اصلا مهمه این همه مریضی ؟ اصلا . . .  

 

ملت ، نقدیر و تشکر یادتون نره . مسئولین شدیدا به فکر من و شمان و دو روز تعطیلتون کردند .   

 

 

 .... 

 

 

کامنت برگزیده  

 

 

شیرین گفته : اوا خاک عالم! رگبار جان آزبست دیگه از کجا وارد هوای تهران میشه؟! من فکر میکردم دیگه به اندازه کافی در مورد این ماده خطرناک و سرطان زایی اش همه می دونند و کاربردش دیگه ممنوع شده!
نمیدونم چرا مسئولان محترم کمی بفکر بهبود سیستم جابجایی شهری تهران نیستند. کافیه اتوبوسهای گازسوز نو بسازند (زبونم لال اینطوری کمی هم خطوط تولید به حرکت می افتند و ملت سر کار هم میرن) و درست برنامه ریزی کنند. من 7 ساله دارم بدون ماشین زندگی میکنم و جایی از شهر نیست که نشه با مترو و اتوبوس بهش رسید. تازه من در ایتالیا هستم که جزو بهترین های اروپا نیست. ایکاش کمی این عزیزان کمتر دایه مهربان تر از مادر برای دیگران بشن و کمی برای بچه های خود هزینه کنند.
فکر نکنند که از این 70 میلیون 5 درصدش هم از سرطان بمیره اشکال نداره! تازه زاد و ولد هم قراره زیاد بشه پس بی خیال!!
ایران بنظرم داره از چین و هندوستان مدل برداری میکنه. اونجا هم آلودگی هوا غوغا میکنه و عین خیالشون هم نیست. چون آنچه که مهمه داشتن نیروی جوانه. یعد این جوانان عمر کوتاه و بی کیفیت کنند و زود هم بدلیل بیماری بمیرند غمی نیست! بهتر! پول بازنشستگی هم میمونه توی جیب خدمات بهداشتی و حمایتی به سالمندان نیز!
اصلا چه معنی داره که متوسط عمر مردم یک کشور بالا باشه؟!