کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

هفت خوان چاپ رمان بنده



نمی دونم همه نویسنده ها این قده معطل میشن برای چاپ کتابهاشون یا شانس من این جوریه ؟


ماه ها که رمان به دست از این ناشر به اون ناشر این طرف اون طرف باید بره ، بعد نظر یه ناشری رو که شکر خدا ناشری خوب و قدیمیه تو عرصه نشر  جلب می کنه ، باهاش قرار داد می بندن و بهش می گن چند ماه ویراستاری و صفحه بندی و مجوز ارشادش طول می کشه و بعد می ره برای چاپ و توزیع ، نویسنده هم گمون می کنه که خب الان مهرماهه و دیگه ایشالا به نمایشگاه کتاب اردیبهشت سال بعد می رسه دیگه که زهی خیال باطل .


همین جور ماه ها پشت سر هم اومدن و رفتن و خبری از مراحل کار نشد تا این که یه روزی بهش خبر دادن که متن رو ویراستاری و صفحه بندی کردیم و بیا ببین ، نویسنده متن رو که باز کرد دید ای داد بی داد ویراستار محترم، اصلا برای خودشون داستان جدیدی نوشته اند ! شاکی زنگ می زنه به ناشر که این دیگه چه حکایتیه و جلسه ای با مسئول فنی می ذاره و اونها هم متوجه این میشن و می کن که حق دارین ولی باید صبر کنین تا ویراستاری حرفه ای تر پیدا کنیم و این خودش چندین ماه طول میکشه و نمایشگاه کتاب تموم میشه و میره و ویراستار جدید هنوز سرش شلوغه و وقت نداره !


اما بر اثر صبر نوبت ظفر آید  . خبر خوب اینه که بالاخره و بالاخره دیروز ویراستار جدید یه فصل از رمان رو ویراستاری کرده و به عنوان نمونه کار برای من فرستادو راستش و خدایی کارش خیلی خوب بود . دمش گرم واقعا .


والا نمی دونم چی میشه و نمیشه و چی پیش میاد . اما اگه گیر و گرفتاری ای پیش نیاد و خدا بخواد بالاخره تا آخر امسال رمان بیرون میاد گمونم . 


آماده باشین !!


 

 

نظرات 7 + ارسال نظر
مری م چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 12:47

چه خبر خوبی !!
بالاخره غوره انگور شد !!
تبریک میگم جناب رگبار....

والا مریم هنوز غوره هم نیستش

پنجره چوبی چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 13:54 http://amir365.blogfa.com

تا حالا تجربه نکردم این حس رو
خوندن رمان یک دوست که در تمام مراحل با خودم بگم ئــــه.... آقای رگبار نوشته ها

ایشالا حسش کنی امیر جان . آرزوی قلبی من

نیره چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 14:58

داستان چاپ این رمان خودش مثنوی هفتاد من کاغذ میشه!
خدا صبرتون بده!

صب ایوب می خواد واقعا

احمد پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:49

سلام
ما که همچنان منتظریم شاید اىن جمعه بیاید ، مارو باش کلی دلمونو صابون زدیم که از یه نویسنده کتابشو با امضاش هدیه میگیریم، زهی خیال باطل!!!

اون که ایشالا میاد و در خدمتت هستم ولی .....

احمد پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 11:28

ولی چی ....!!!!!!!!!!!!!!!!

.... ;, کو تا بیاد .....

سهیل پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 21:10 http://www.parchenan.blogfa.com

ما منتظریم

حتما

ستاره یکشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 15:23 http:///derakhshesh3tare.blogsky.com

چه خبر خوبی... همیشه یکی از ایده‌آلام این بوده که بتونم یه روزی بنویسم... خوشحال شدم از خوندن این مطلب...
بسیار تبریک ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد