کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

بلاگرهای مفقوده


خب می دونین که یه چند وقتیه که زندگیم افتاده رو دور تند . کارهام (هم کار تجاری خودم ، هم امور دفتر بیمه باران ) ، هم ادامه تحصیل تو دانشگاه ، هم اداره کردن زندگی و رسیدگی به اهل و عیال ، هم حضور تو یکی دو تا ان جی اوی زیست محیطی و کودکانی و یه سری چیزای دیگه و . . .  که شما فکر کن این وسط یه آدمی مثل من بیاد وبلاگ هم بنویسه و اونم هر روز و در ضمن وبلاگ دوستاش رو هم که هر دفعه به روز می کنن بخونه . خل نیستم یه کمی بنده ؟!


اوه شرمنده . البته این نوشته درباره میزان خل بودن یا نبودن من نبود و نمی دونم چی شد به این جا کشید ! می خواستم چیز دیگه ای رو خدمتتون بگم . می خواستم امروز وبلاگ خوب و حال خوب کنی رو خدمتتون معرفی کنم که اصلا موضوع عوض شد و با اجازتون اون رو فردا معرفی می کنم . اما همون طور که گفتم من تمام نوشته های دوستای وبلاگی رو از طریق فیدشون می خونم ولی خب این جوری ، تو این سر شلوغی کمتر دقیق می شم که کی مدتیه ننوشته . دیشب به شکلی استثنایی فرصتی یه ساعته گیر آوردم و به وبلاگای دوستا دونه دونه سر زدم و متوجه یه چیز غمناکی شدم .


سارا دیگه به کل نمی نویسه ، الی تصمیم گرفته که جای دیگه ای یواشکی بنویسه ، پرسیسکی وراچ هم کلا رفته ، تیراژه نوشتن رو تقریبا قطع کرده ، سیلوئت ماهی یه بار اگه بنویسه ، جواد دیگه نمی نویسه ، زویا دیگه نمی نویسه ، ارکیده کلا تعطیل کرده ، سعید هم همین طور ، و این فهرست همین جوری ادامه داره . یهویی لپ تاب رو بستم و رفتم تو فکر . انگار که به امید ملاقات با دوستای قدیم بری به یه مهمونی و ببینی که هیچکدوم دیگه ایران نیستند .


یعنی دوره وبلاگ نویسی گذشته و من تو باغ نیستم ؟ یا چیز دیگه ایه ؟

غمگین شده ام .


نظرات 10 + ارسال نظر
عطیه چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 12:02 http://zendegi-va-porharfi.persianblog.ir/

سلام! حق با شماست. دنیای وبلاگستان داره کم کم رو به سوت و کوری میره...
یه دلیل عمومی ش؛ فراگیر شدن گوشی های هوشمند و استفاده از شبکه های اجتماعی وایبر و واتس آپ و غیره ست.
هر کدوممون تا یه وقتی پیدا میکنیم قبل از اینکه به یاد وبلاگمون بیفتیم میگیم بذار با این گوشی یه دوری تو دنیای مجازی بزنم ببینم چه خبره؟! معمولا پست گذاشتن با گوشی راحت نیست و اینه که آدم از صرافت نوشتن توی وب میافته...
یه دلیل غیر عمومی ش هم برمیگرده به حال و هوای وبلاگ نویس مربوطه تو این روزا!
یکی درگیر تغییر مهمی تو زندگی شه. مثل ازدواج یا تولد فرزند...
یکی درگیر غصه ها و فقدانهای زندگی شه...
یکی هم ...

یاس چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 13:37 http://www.soundsoflife.blogfa.com

من به شخصه فکر می کنم که ادم ها بعد از یه مدت طولانی نوشتن حرف برای گفتن کم میارن. دیگه هرچی که داشتن رو نوشتن و رو کردن. و از یه جایی به بعد خودت از گفتن حرف های تکراری حالا با عبارات جدید خسته میشی. البته نمیشه گفت همه اینطورن. بلکه اون وسط هستن کسایی که زندگیشون پر از تغییر و به روز شدنه و بنابراین هر روز حرف تازه ای برای گفتن دارن. مثل گیس طلا. این شاید یک علتش باشه. یک علت دیگش می تونه این باشه که هدف از وبلاگ نویسی پر کردن تنهایی بوده باشه و حالا در دنیای واقعی این تنهایی پر شده و دیگه نیازی به نوشتن نمی بینن. فکر نمی کنم دوره وبلاگ نویسی به سر اومده باشه. چون وبلاگ های خوبی جدیدا ایجاد شدن یا ایجاد خواهند شد که کلی حرف برای گفتن و خوندن دارن اما خوب چون هرکدوم ما هم به نوبه خودمون گرفتاریم کمتر پیش میاد که این نویسندگان جدید رو شناسایی کنیم.

نیره چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 14:41

منم همین حس رو دارم. انگار همه چی سطحی تر شده. همه تو وایبرن و برای فکر و بحث وقت نمیذارن

amine چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 15:31 http://www.donyayeman1.blogsky.com

با وجود این همه پیشرفت تکنولوژی ولی هنوز برای من هیچ چیز جای وبلاگو نمی گیره

بیگ لایک به شما !!

مری م چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 15:42

بنظرم این نشونه بدی نیست..شاید خلوتی بلاگستان آزاردهنده باشه..ولی داره بسمتی میره که از بی دروپیکری اش کم شده ..و بلاگرهای مقاوم و اصل و نسب دار باقی میمونن و از اونطرف عمدتا بلاگرهایی که نوشتن و ننوشتن شون فرقی نمیکنه کنار میرن...بطور مقطعی شاید کم فروغ بشه...ولی مطمئنم که قلم های زیبا و ماندگار دوباره خواهند نوشت اینجا...

مرسی از این تحلیل زیبا

مری م چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 16:03

ضمنا بگم...هزاااارماشالله خییییلی پرانرژی هستیدااااااا

سهیل پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 07:40 http://www.parchenan.blogfa.com

البته اگر قابل می دونستی به وبلاگ بنده سر میزدید چیزکی بود

قربان ما سر می زنیم . همیشه سر می زنیم

amine پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 14:40 http://www.donyayeman1.blogsky.com

این کلیپو توی وبلاگم گذاشتم شما هم ببین.
http://www.aparat.com/v/0FAuq/%D9%85%D9%86_422_%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85_%D9%88%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%85_%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%85...!

سیلوئت پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 20:57 http://Silhouette.blogfa.com

رگبار خان اتفاقا من به خودم تازه افتخارم میکنم که بعد از این همه سال هنوز دارم مینویسم حالا حتی ماهی یه بار والا به خدا روم خیلی زیاده!!!! بقیه که یه سره یا در حال قهر کردن و عوض کردن و بستن وبلاگن یا یهو اصلا غیب میشن! در گوشی هم خدمتتون عرض کنم که دارم یه کتاب مینویسم! حالا چی بشه و به کجا برسه و اصلا تموم بشه یا نه نمیدونم.. ولی یه کم کلا تمرکز نوشتنم رفته اونوری! ولی واقعا هنوز حال و هوای وبلاگ و کامنتایی که برام میذارنو خیلی دوست دارم.. حیف که خیلی کم شده!

والا ما هم به شما مفتخریم سیلوخانوم که نه قهر کردی و نه عوض کردی و نه غیب شدی . ولی میون شما و اونا تومنی صنار فرق معامله است همشیره . نوشته های تو کجا و اونا کجا . به هر حال ما حالیمون نیست . باید تند تند از اون نوشته هاای خوبت برامون بنویسی .
درضمن کتابت درچه رابطه ایه ؟ کجا می تونیتا تهیه اشت کنیم؟

تیراژه سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 01:49

دوره اش گذشت رفیق، حیف، اما گذشت..
ممنون از یاداوری گرچه دیر دیدمش :)

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد