تصرفات داعش تا کنون از سوریه و عراق ( به رنگ قرمز مشخص شده )
جنایات داعشی ها برای ما غیر قابل فهم و خارج از تصور است که
چطور در قرن 21م این چیزها دم گوش ما پیش می آید . جنایت دیده بودیم ولی نه در این
حد که آنها به راحتی در حال قصابی هزاران انسانی هستند که از دید آنها کافرند و
زنان و کودکان را به بردگی میبرند، شاید بسیاری از ما این توحش را ربط دهیم به
نوع تلقی ای که اینان از اسلام دارند ، ولی نمیتوان فراموش کرد که در جریان تسلط
صربها بر شهر سربرنیتسا در بوسنی ، با خونسردی هشت هزار مسلمان را سلاخی کردند،
کشتار دستهجمعی توتسیهای رواندا توسط هوتوهای این کشور، کشتارهای دستهجمعی
شهرنشینان توسط خمرهای سرخ در کامبوج و کشتارهای انجام شده به دست نازیها در
جریان جنگ دوم نیز از همین جنس هستند.
نوشته جالبی را از پروفسور ایرلندی یان رایرتسون را خواندم که روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف منتشر کرده و درباره ریشههای چنین توحشهایی پرداخته؛ توحشی که نمیتوان آن را به یک مذهب یا ایدئولوژی خاص ربط داد. خواندنش خالی از لطف نیست :
1- توحش مادر توحش است
نخستین پاسخی که به نظر میرسد، یک جواب ساده و وحشتناک است. توحش مادر توحش است. بیتفاوتی به رنج دیگران، حالت تهاجمی و بیاحساسی نسبت به دیگران، پاسخ معمول افرادی است که احتمالا پیش از این با آنها برخورد مشابهی شده است؛ برای نمونه، در اردوگاههای نازیها، بخشی از بیرحمترین نگهبانان را خود زندانیها تشکیل میدادند که به آنها کاپو گفته میشد. کودکانی که مورد آزار جنسی قرار میگیرند، به احتمال بیشتری در بزرگسالی مرتکب این جرم میشوند؛ به عبارت دیگر، برخی از قربانیان خشونت بعدا دیگران را قربانی خشونت خود میکنند.
۲- غرق شدن در گروه
ولی تبدیل شدن قربانیان به جانیان، تنها عامل توضیح دهنده توحش
نیست. وقتی دولتها فرومیپاشند و قانون و نظم و جامعه مدنی از بین میرود،
عضویت در گروه تنها راه بقاست. گروه چه بر اساس مذهب، نژاد، سیاست، مسائل قومی و
قبیلهای و یا حتی به دلیل قدرت گرفتن رئیس خشن یک دار و دسته به وجود آمده باشد،
مبنای بقا و ادامه زندگی متقابل افراد عضو گروه میشود.
جنگ باعث منسجم شدن گروههایی میشود و این پیوند برخی از بدترین ترس و نگرانیهای
اعضای گروه را در سرزمین بدون حکومت پاسخ میدهد. گروه به افرادی که پیش از این
تحقیر شدهاند، عزت نفس میدهد و هر چه این مسأله شدیدتر باشد، غرق شدن فرد در
گروه بیشتر میشود و رفتار فرد به نحو بیشتری برگرفته از گروه خواهد شد. در این
وضعیت، فرد میتواند مرتکب کارهای وحشتناکی شود که در حالات دیگر انجام آن تصور
نمیشود. در این حالت جای چندانی برای وجدان فردی نمیماند. واقعیت اینکه امکان
توحش گروه بیشتر از امکان توحش افراد است.
این واقعیت را میتوان در چهره جوانان عضو داعش دید. آنها دستهجمعی و سوار بر
خودروهای خود، پرچم داعش را میگردانند، شادی میکنند و با مشتهای گره کرده از
کشتن کسانی که کافر میدانند، ابراز رضایت میکنند. سطح بالای هرمون اکسیتوسین
اعتماد آنها به یکدیگر را بالا میبرد و تستسترون بالا، تمایل آنها برای غلبه و
تسلط بر دیگران را افزایش میدهد.
افزایش وابستگی به گروه احتمال تمایل فرد به قربانی کردن خود
در نبردها به نفع گروه را نیز افزایش میدهد. در چنین حالتی، فردی به آسانی به
عملیات انتحاری دست میزند، زیرا گمان میکند، حتی اگر خود او کشته شود، زندگی او
در قالب گروه ادامه مییابد.
وقتی که سطح اکسیتوسین در افراد وابسته به هم در یک گروه بالا میرود، تمایل آنها
به دیو نشان دادن افراد خارج از گروه و آدم فرض نکردن آنها افزایش مییابد؛ به
عبارت دیگر، در عین اینکه فرد خودش را برای گروهش قربانی میکند، هیچ احساسی به
افراد خارج از گروه ندارد و آنها را هدف خشونت خود قرار میدهد و انجام اقدامات
وحشتناک در ازای این «اشیای» خارج از گروه راحت میشود، زیرا آنها انسان حساب نمیشوند.
۳ ـ آدم فرض نکردن افراد خارج از گروه
درگیریهای داخلی در عراق و سوریه یک وجه وحشتناک دارد، قبیلهگرایی افزایش یافته
و دشمنی با افراد خارج از گروه نیز زیاد شده است. نقشآفرینی مسائل مذهبی، باعث
شده که گروهها گاهی کارهایی کنند که برای خود آنها نیز مضر است.
۴- انتقام
انتقام که در فرهنگ عربی عامل قدرتمندی است، شاید در رویدادهای اخیر منطقه تأثیر داشته باشد و این انتقامها وارد یک چرخه بیپایان میشود، ولی نکته جالب اینکه هرچند انتقام میتواند انگیزهای برای اقدامات وحشیانه باشد، در عین حال اثری مخرب نیز دارد. شواهد نشان میدهد، انتقام گرفتن به جای خاموش کردن آتش عصبانیت و اضطراب، آن را تشدید هم میکند.
۵ - رهبران گروهها
سرانجام اینکه افراد در صورت مجاز دانستن اقدامات وحشیانه از
جانب رهبران خود، با احتمال بیشتری این کارها انجام میدهند به ویژه در شرایطی که
وابستگی فرد به گروه زیاد باشد. نسلکشی در رواندا توسط فرستندههای رادیویی کلید
زده شد که در اختیار گروه کوچکی از رهبرانی بود که با دستورهای خود، مردم عادی را
به قاتلان خونخوار دوستان و همسایگان سابق خود تبدیل کرد.
سربازان ارتش سرخ در سال ۱۹۴۵ مرتکب تجاوز گسترده به زنان آلمانی شدند، زیرا
فرماندهان آنها چنین کاری را تشویق میکردند. داعشیها پیروان مذاهب دیگر را قتل
عام میکنند، زیرا فرماندهان آنها، چنین کاری را درست میدانند.
رهبران و فرماندهانی از سطح ملی تا قبیلهای در خشونتهای داعش مسئولند و مانند
رواندا، نقش این رهبران در توقف خشونتها قابل توجه خواهد بود. در رواندا،
فرماندهان تحت فشارهای بینالمللی زیر بار این امر رفتند، ولی مسأله مهم این است
که وقتی فرماندهان داعش نیروهای خود را به توحش تشویق میکنند، جایی نیست که آنها
را به توقف این کار تشویق کند.
به نظرم اخلاقی تر بود
منبع این پست رو هم قید می کردید
تابناک (و فکر کنم دیلی تلگراف)
در خط هفتم منبع رو ذکر کرده ام
با پوزش از بی دقتی که در خوانش متن داشتم
سلام اقای رگبار خیلی ممنون مطالب جالب و تامل برانگیزی رو بیان کردین واقعا برای من جالب بود همیشه فکر می کردم اخه چرا این همه خشونت؟یکی از اشناهای ما از مبارزات خودش با منافقین تعریف میکرد و به سادگی از فرو بردن چاقو در بدن اونها صحبت میکرد و همیشه برای من سوال بود مگه میشه؟ با خوندن این مطلب پی به شکل گیری این احساس بردم!در مورد پست قبلتون باید بگم منم با همین دردسر مواجهم ! راستش من از وایبر فقط برای ارتباط با بستگانی که در اونور اب بیتوته کردند استفاده می کنم و اعصابم هم راحت تر هست سعی می کنم به نشر اکاذیب هم توجهی نکنم!
مرسی از توجهتون . برای خود من هم مقاله جالبی بود
اره وایبر اینش خوب چیزیه . تقریبا هزینه مکالکه رو به صفر نزدیک کرده . اما خب مردم از همین مفتی بودنش دارن استفاده های خز و خیلی می کنن دیگه !!
سلام خوبید.اینکه دقیقا کپی مقاله تابناکه.موفق باشید.
این مقاله در چندین سایت خبری دیگه هم منتشر شده بود ولی اصل خبر از روزنامه دیلی تلگراف بود که من ذکر کرده ام
یاد این شعر سعدی افتادم:
اگر که ز باغ رعیت ملک خورد سیبی
برآورند غلامان او درخت از بیخ
به نیم بیضه که سلطان ستم روا دارد
زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ
حقیقت همینه. افراد معمولا از رهبرشون الگو میگیرند و وای ز روزی که بگندد نمک.
انسان خطرناک ترین موجود روی زمینه...
سلام،
متن مفید و جالبی بود، مانند بیشتر مطالب شما که می خوانم.
البته نکته ای به نظرم مغفول مانده و آن هم بسترهای مناسبی که در هر دو کشور عراق و سوریه توسط حاکمان نادان فراهم شده است. در هر دو کشور حاکمیت به جای گوش دادن به صدای مخالفین دست به سرکوب زده و سرکوفتگی ناشی از آن بستر مناسبی برای این رفتارها ایجاد کرده است، هر چند به هیچ وجه نمی تواند توجیهی بر این رفتارها باشد.
مرسی کوهستان عزیز از این کامنتت . بیشتر برای من کامنت بده
من اتفاقا کاملا هم رای تو هستم . این داعشی ها ادمای معمولی ای هستند شرایط به این سمت سوقشون داده
در مورد داعش همه ی اینها درسته اما دلیل اصلی اینه که ایدئولوژی که اینها بهش معتقدند صریحا این اجازه رو بهشون می ده. حتی این کارها رو تضمین کننده ی سعادت دنیوی و اخروی قرار داده.
نمی دونم تا چه حد میشه اینجا در این باره صحبت کرد که کافه رگبار پلمپ نشه، ترمه هم توسط عزیزان ارزشی ترور نشه!
خب این ایدئولوژی به اینا این اجازه رو می ده درست . اما درباره بقیه گروهایی که ازشون اسم برده شده چی میگی؟ اونا که ایدلئلوژی اسلامی نداشتن . یه چیز دیگه رو ضامن سعادتشون معرفی کردن