کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

فرهنگ وایبریمون اینا


موندم این چه حکایتیه که عمده کسایی که میان تو گروهای وایبری عضو می شن شروع می کنن به بافتن خزعبلات؟

تو این یه ماه که بنده وایبر دار شدم تو چندین و چند گروه عضوم کردند که پر بود از جفنگیات ، شایعات ، خزعبلات ، جوکهای پایین تنه ای و حرفای صدتا یه غاز .


خودم راسا اومدم یه گروه درست کردم از حدود 100نفر از همکلاسهای سابقم که تحصیلات عالیه دارن (بیشتریشون فوق لیسانس دارن و تعداد قابل توجهیشون هم دکترا ) گفتم خب این میشه یه محفل خوب و فرهیخته . فکر کنین چی شد ؟

دست هر چی گروه خز و خیل بود رو از پشت بستن این خانوما و آقایون فرهیخته . از بس شر و ور و لاطاعلات می نوشتن . هر چیم تلاش کردم گرا بدم که بابا این جا جای این چرندیات نیست ،گوش هیشکی بدهکار نبود . مام گروه رو بوسیدیم و گذاشتیم کنار و عطاش رو به لقاش بخشیدیم .


این وایبر هم مثل رانندگیمون شده ، هنوز فرهنگش به ایران وارد نشده لامصب !


نظرات 4 + ارسال نظر
ترمه یکشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 19:14

آقا وایبر رو بی خیال. بیا همین جا دور همی یک کم غر می زنیم دلمون خنک میشه.

خیالی نیست شما بیشتر بیا چایی یخ کرد

نیره دوشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 10:49

مشکل اینجاست که شما فکر کردید کسی که درس خونده حتما خیلی مودب و اطو کشیده است.
همه ما ایرانی ها در درون خودمون یه کودک بی ادب و شرور داریم که به دلیل نبود تفریح در سطح جامعه انرژی خودشون رو توی فضاهای مجازی خالی میکنند.

همین جوره . اینم هست که آدما شاید از این که یه چیزی بگن یه تعدادی خواه ناخواه بخوننشون لذت می برن

فریدا دوشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 12:19

سلام اقای رگبار
منتظر این پست شما بودم
میدونستم بزودی فرهنگ معیوب ما در استفاده از وسایل جهان مدرن توذوق شما هم خواهد زد البته این از نتایج سحر است باش تا صبح دولتت بدمد

ایشالا درست میشه ولی . سخیتش همین 100سال اوله البته

ترمه چهارشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 09:27

من که پاتوقم اینجاست. روزهایی که دفتر تهران باشم و جلسه نباشه، توی کافه رگبار کنگر می خورم و لنگر می اندازم.

قدمتون سر چشم . بفرما چایی تا یخ نکرده

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد