کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

مفت باشه ، کوفت باشه !


چهارشنبه ای که گذشت ، هفته قبل ، یکی از همکارا بهم گفت : «خبر داری که پنجشنبه جمعه سینماها رو رایگان اعلام کردن؟» گفتم: « نه خبرنداشتم» گفت «می تونی بچه ها رو ببری سینما» گفتم «اولا من با این که اهل سینما رفتن هستم ولی الان که فیلم خوبی برای بچه ها روی پرده نیست دوما این که اگه هم بود اصلا حاضر نیستم تو این دو روز پام رو تو سینماها بذارم حتما کلی شلوغ میشه» و براش خاطره ای تعریف کردم از وقتی که با باران شیراز بودم و روز تولد سعدی بود.


ما برای دیدم سعدیه رفته بودیم و اون روز بلیط ورودی رایگان بود این قدر شلوغ بود و ازدحام که آدم یاد حرم امام رضا تو اوچ روزای شلوغ می افتاد به طوری که به 500 متری ساختمون هم نمی شد برسی و من و باران از همون راه برگشتیم که هرجور با خودمون حساب کرده بودیم که بمونیم بریم جلو دیدم به جز تنه خوردن و بوی عرق ملت سعدی دوست رو استشمام کرن چیز دیگه ای از شیخ اجل سعدی عایدممون نمیشه. اما فرداش که دوباره رفتیم ( مگه میشه آدم شیراز بره وسر مزار سعدی علیه رحمه نره ؟!) دوباره بلیطی بود و یادمه هر بلیطش هم 300 تومن بود! و این قده خلوت و خوب که سر فرصت همه جاها رو دیدم و یه دل سیر هم سر مزارش نشستیم و بوستان و گلستانی خوندیم .


خلاصه به این همکارم گفتم «دوست عزیز این مردم که من می شناسم به خدا طناب مفت ببینن خودشون رو دار می زنن.» گفت «ولی فکر نکنم . مردم دیگه سینما برو نیستن این قده تفریحات مختلف اومده که کسی پانمیشه  بره پای این فیلمای آبدوخیاری ایرانی» . حرفهای ما همین جا تموم شد.


اما می دونین چی جالب بود ؟ امروز که می اومدم سر کار و نگاهی به تیترای روزنامه ها می انداختم ، عادت همیشگی ام ، دیدم یا العجب روی صفحه اول چند روزنامه هجوم ملت هنردوست رو به سینماها به تصویر کشیده به طوری که صفهای طولانی بیرون سینماها تشکیل شده و ملت زدو خورد کردن و شیشیه بعضی سینماها شکسته و عده ای زخم و زیلی شده اند و . . .


به خدا نمی دونم ما ملت چرا این قده به چیزای مفتی علاقه مندیم؟ فقط ما این جوری هستیم یا همه دنیا همینند ؟ و در ادامه هم چندتا عکس بامزه از علاقه ملت به فرهنگ و هنر هفتم رو سیاحت کنین تا دیگه کسی نکه مردم ما فرهنگ ندارن !


                    


                    


       


           


....


کامنت برگزیده


نیره خانوم گفته :

فشارهای زندگی و جامعه ناسالم یه چیز رو در وجود ما ایرانی ها نهادینه کرده و اونم حرص زدن برای گرفتن حق خود و به دست اوردن روزی ِ بیشتره...
این عکسها ادم رو یاد نذری دادن های محرم می اندازه. با اینکه اونجا قضیه رو این طوری توجیه می کنیم که: تبرکه! ولی در مورد کنفرانسها و همایشها نمیتونیم خودمون رو گول بزنیم
حقیقت اینه: انقدر حقمون رو خوردن که یاد گرفتیم برای به دست آوردن اندکی جنس مفتی حق دیگران رو پایمال کنیم و این کار رو برای آرامش روحی مون انجام بدیم و ته دلمون احساس ززنگ بودن هم بکنیم!!!
فکر میکنم این مسئله رو از دید روان شناسی و جامعه شناسی به خوبی میشه بررسی کرد.



نظرات 11 + ارسال نظر
من شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 13:59

برای منم عجیبه مثلا من مطمئنم که می رفتم اما تا شلوغی رو می دیدم راهم رو کج می کردم و بر میگشتم.به نظرم یک جامعه شناس و روانشناس باید در مورد این موضوعات و موضوعات مشابه بررسی کنند و راه عملی ارائه کنند.واقعا چه جوری باید فرهنگ سازی بشه؟

حالا که شما دانمارکی به ما بگو ببینم از این چیزا اون جا نیست؟

نیره شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 14:01

منم با اینکه میدونستم ولی نرفتم
راستش ما معمولا سه شنبه ها میریم که بلیط نیم بهاست. اکثر وقتا هم خلوته. مثل بچه ادم فیلم و می بینیم و برمیگردیم
اصلا حوصله نداشتم به خاطر شندرغاز برم چند ساعت توی صف و له و لورده هم بشم.
فقط سوالی که هست اینه: این فرهنگ دوستا روزایی که سینما پولیه کجا تشریف دارن؟
حالا راز محبوبیت احمدی نژاد رو بیشتر درک کردم!!! وقتی پای سه چهار هزارتومن در میونه این طوری میکنن. وای به حال 45 تومن!!!

خب مساله همینه اینا فرهنگ دوست نیستن . شاید اینا همون کسایی اند که نذری هم می بینن می دون تا یه چیزی گیرشون بیاد .
راز محبوبیت رو خوب اومدی

سهیلا شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 14:42

ای خداااااااااا
گریه م گرفت از دست این ملت شهیدپرورررر

عطیه شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 14:54 http://zendegi-va-porharfi.persianblog.ir/

چه جالب. تو وبلاگ شادمانه هم در مورد این موضوع نوشته بود. من همونایی که اونجا کامنت گذاشتم رو دوباره اینجا مینویسم
یعنی دقیقا همون حکایت کوفت باشه مفت باشه! به عکسا با دقت نگاه کن! آدمای معمول سینما برو به این شدت دچار ضعف فرهنگی نیستند. انگار اومدن سیزده به در. یعنی مطمئنن در طول فیلم هم یا داشتن قرچ قرچ چیپس و پفک میخوردند و هر هر و پچ پچ میکردند! اگه ازشون بپرسی خوب فیلمه چی بود یا چی شد عمرا حرف زیادی برای گفتن داشته باشن اما درخصوص زرنگ بازی و با ضرب و زور اومدن توی سینما و ردیفای آخر جا پیدا کردن نطق بلند بالایی احتمالا برات دارن!

احسنت منم دقیقا باهات موافقم . اینا فکر می کردن که بالاخره یه چیز مفتی گیر آوردن و چه بهتر که ازش استفاده کنن . فیلم چندان اهمیتی نداتشه طبعا .

نیره شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 15:05

به نظرم باید اینترنتی بلیط ها رو واگذار میکردن که این قدر شلوغ نشه.

نیره شمام گرفتی ها ! اینترنتی !

شیرین شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 16:11

کمی که به رفتار این عشاق سینما و پیک نیکی که در سالن سینمای رایگان برگزار کردند دقیق شویم، کمی که سعی کنیم "مردم ایران" را در یک قالب دلخواه خودمان نچپانیم، کمی که رژیم سعی کند بفهمد درک مردم ایران از مذهبی بودن با اسلام ناب محمدی فرق دارد و ... کلی از مشکلات حل می شوند.
سی و اندی سال است رژیم با مردم دست به یقه است سر خوراک و پوشاک و ... اگر مثل هندوستان همه با خود روراست می ماندند بالیوود ایرانی یا به عبارتی همان فیلم فارسی برقرار می بود و عشاق بی شمارش هم چراغ سینما و بازارش را روشن نگه می داشتند. حالا هی من نوعی گند دماغ از ابتذال فیلم فارسی بگویم و اوی مذهبی چند آتشه از دینداری بگوید ... آخر آخرش بخش مهمی از مردم ایران با فیلم فارسی و قهرمانانش - بهروز وثوقی، ملک مطیعی، شهناز و ... - صفا می کند و همذات پنداری می کند.
راستی این "مفت باشه، کوفت باشه" ی بجایی که گفتید، فقط شامل طبقه پایین جامعه نیست، در سالن اجلاس سران و در کنگره های آنچنانی شاهد مناظری بودم که به جای همه آن آدم های محترم، سرمایه دار، تحصیل کرده و صاحب نام خجالت می کشیدم و سر پایین می انداختم!

واقعا درسته ها . این رفتارها می تونست نشون دهنده این هم باشه که ما دقیقا چه ملتی هستیم واقعیت وجودی خود ما رو نشون می ده . سطح مردم ما همینه .

نیره شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 17:30

به نظرم فشارهای زندگی و جامعه ناسالم یه چیز رو در وجود ما ایرانی ها نهادینه کرده و اونم حرص زدن برای گرفتن حق خود و به دست اوردن روزی ِ بیشتره...
این عکسها ادم رو یاد نذری دادن های محرم می اندازه. با اینکه اونجا قضیه رو این طوری توجیه می کنیم که: تبرکه! ولی در مورد کنفرانسها و همایشها نمیتونیم خودمون رو گول بزنیم
حقیقت اینه: انقدر حقمون رو خوردن که یاد گرفتیم برای به دست آوردن اندکی جنس مفتی حق دیگران رو پایمال کنیم و این کار رو برای آرامش روحی مون انجام بدیم و ته دلمون احساس ززنگ بودن هم بکنیم!!!
فکر میکنم این مسئله رو از دید روان شناسی و جامعه شناسی به خوبی میشه بررسی کرد.

تحلیل جالبی بود . مرسی

نیره یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:33

اولا ما همیشه اینترنتی میگیریم
ثانیا سالهاست که خیلی کارهای اینترنتی شده. مثل ثبت نام کنکور یا یارانه
یعنی قشر پایین هم میدونن برای بعضی کارا باید برن کافی نت و توی دورترین دهات ها هم دسترسی به نت هست (از طریق مرکز مخابرات های دولتی)
اگه این کارو میکردن خیلی بهتر بود

منظور من این نبود که اینترنی کارها انجام نمیشه . منظور این بود که شما تصور کن رایگان و اینترنتی چه معجونی دربید

نیره یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 11:37

خوب اونجوری به اندازه ظرفیت سالن بلیط میفروختن و کسی که بلیط گیرش نیومده هم میموند خونه ش
کلا برنامه ریزی برای این کار مثل خیلی کارهای دیگه این مملکت خوب نبوده.

الهه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 13:55

مادرم تعریف می کنه زمان جنگ که سیگار کوپنی می دادن حتا کسانی که سیگاری نبودند می رفتن می گرفتن . الان یارانه ها رم خیلی از کسانی که واقعا هیچ نیازی بهش ندارن و درآمد بسیار بالا دارن می گیرن . این ملت عادت کردن دستشون دراز باشه . گدا صفت بار اومدن .

راستش دلم می خواست باهات مخالفت کنم ولی انگاری راست می گی . هرجور که نگاه می کنم همین صفت تو همه طبقات وجود داره

CHAYEDAQ سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 15:20 http://CHAYEDAQ.BLOGFA.COM

انگار یادت رفته مردم واسه آب و برق مفتی 35 سال پیش انقلاب کردن بلیط سینما که جای خود داره


حق گفتی و گل گفتی !

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد