موندم که آخه این چه قانون مزخرفیه که شهرداری داره که اگه خونه ای بخواد ساخته بشه ماشینای سنگینش باید از نصف شب تا سر صبح بغرن و در و دیوار رو و آدم رو بلرزونن . همسایه های اون خونه ها چه گناهی دارن؟ والا ما آسایش نداریم . تو این 8 سالی که تو این خونه بودیم بی اغراق بگم که سالی نشده که 2تا خونه اطرافمون خراب نشه و جاش یه ساختمون گنده نره بالا و خب شما فکر کن که همین سر و صدا و تیرآهن ریختن و کار کردن بلدوزر و لودرها و خاک برداری ها توی نیمه های شب چقده جان فرسات ؟
حالا آدم ، مریض داشته باشه یا بچه کوچیک داشته باشه که به سختی خوابونده باشینش ( که ما دیشب هردوش رو باهم داشتیم !) ببین که چقده روح نواز می تونه باشه ؟
باعث تاسفه
این ماجرا رو تجربه کردم حق می دم بهتون .ولی اقای رگبار من بیشتر مبهوت این ماشینهای بزرگ وعظیم شده بودم که چه جور تیرا هن ها رو بلند می کردن و دیا بتون درست می کردن ودر ارتفاع چند متری می ریختن .خیلی برام جالب بود .
اما کار کردن این ماشینهای سنگین با اون همه دود و دم طی روز هم مایه عذابه.
خب پس نیمه شب بهتره ؟
خب روز هم بیان جلوی رفت و آمد و زندگی مردم رو می گیرن و همین شما آقای رگبار می آی پست می ذاری که خیابون ها شلوغ شده کلی توی ترافیک موندیم.
سلام آقای رگبار
جانا سخن از زبان ما می گویی.
وقتی اومدیم تو این محله، دلیل اول انتخاب بابا و مامان این بود که اینجا همه ی خونه هاش ویلایی و حیاط دارن، همسایه ها رو قبلا می شناختن که همه جزء قدیمیهای شهر بودن.
اما دو سه سال نگذشت که یکی یکی بزرگترهای محل فوت شدن و بچه ها خونه ها رو فروختن ..
و واقعا زمانی نیست که دو سه تا خونه همزمان در حال ساخت نباشه.
هی پی بکن، بولدوزر بیار، بتن ریزی که چقدررررررررررر وحشتناکه با اون ماشینهای بزرگ، درل کاری کن، سنگ بری و و و ...
هر خونه ای که تموم میشه یه نفس بلند می کشیم که آخیشششش حداقل چند ماه راحتیم ولی هنوز نفس به انتها نرسیده که می بینیم یه مهندس دیگه داره یه خونه ی دیگه رو بررسی می کنه.
تمام اینا به کنار، سروصدای کارگرها یه طرف.
من نمیدونم شهر کوچیکی مثل شهر ما این همه آپارتمان رو میخواد چکار؟
حالا خوبه نه خیلی آمار ازدواج بالاست، نه چندان رشد جمعیت داریم، ولی تعداد خونه ها مدام چندبرابر میشه.
شما کدوم شهری ؟ بعدش هم بده که به فکر آینده اند ؟
سلام
یه تعداد کتاب گذاشتم برای فروش
دوست داشتید سر بزنید
چرا؟!! آدم کتاباش رو می فروشه آخه ؟
باز خوبه اونجا فوری خونه ها رو میسازن.
جای ما که همسایه مون بالای 6 ساله داره ساختمون میسازه و تموم نمیشه نیستید!
بعدم تقصیر خودتونه دیگه! بنیامین بزرگ شده. خودتون بچه کوچیک آوردید.
6 سال ؟!!! یارو داره قصر می سازه حتما !
دوباره سلام
ما بابل هستیم.
شهر بهار نارنج
واه
پس اگر ساکن خانه ی ما بودید که دقیقا پنجاه متری یک اتوبان در حال ساخت است و تقریبا دوسال است که هرشب، تاکید میکنم هر شب بساطمان این است که از سه راهی ای که روبروی منزل مشرف به خیابانمان عبور این ماشین های سنگین پر از نخاله و تیرآهن و سر و صداهای ضمیمه شان را شاهدیم چه میگفتید؟
میگوییم روز؟ میگویند ترافیک
شب هم که ما آسایش نداریم.
پس دقیقا چه باید کرد را نمیدانم..گناه خودمان این وسط را هم!
آخ آخ شما که آخر گرفتاری هستین
عجیبه که هروقت بقیه میخوان سروصدای این دستگاهها در میاد. مگه نه؟