کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

نقد زیرزمین


نیره عزیز از من دعوت کرده که نقدش کنم . البته با توجه به این که قبلا اون من رو نقد کرده و من دیگه نباید اون رو نقد کنم نمیدودنم چجوری بازی رو باید به هم بزنم ولی خب ....


اون نویسنده وبلاگ زیرزمینه .وجه تسمیه اش نمی دونم والا ! اولش هم نوشته می خواهمت آن چنان که شب خسته خواب را ! معنی این رو هم نمی دونم به کی داره این رو می گه !


نیره چندان مطالب بلندی نداره . و سریع میشه خوندش اما مطالبی اند که با گروه خونی من سازگارند نکته های خوبی رو می بینه و بیان می کنه . یه جورایی دنیای واقعیش توی وبلاگش مشخصه . مثلا چه دانشگاهی رفته و علاقه اش به محیط زیست .


نیره دختر بافرهنگیه و دغدغه اش رو توی وبلاگش به وضوح میشه دید . آدم به روزیه و نسبت به گرفتاریهای اطرافش واکنش داره .یه چیزی رو می بینه و در چند جمله شما رو در جریان می ذاره و شما آگاه میشی . کامنتهاش رو بیشتر دوست دارم چون داریم انگار یه جورایی تبادل نظر می کنیم .


انتقاد من بهش اما اینه که یه جورایی فضای وبلاگش خشک و رسمیه و نوع نوشتارش به هر مناسبتی تغییر نمیکنه . این یه کمی بین خواننده و نویسنده فاصله می اندازه .


....

کامنت برگزیده


نیره گفته : زیرزمین به این دلیل زیرزمین نامیده شد که بنده در دوران مجردی در زیرزمین منزل پدری برای خودم خلوتی داشتم
اون زیرزمین برام پر بود از شعر و درس و نوشتن و خاطره
الان متاسفانه زیرزمین واقعی دیگه وجود نداره چون خونه رو خراب کردن و زیرزمینش رو پر کردن
شعره هم بالاخره باید نشون بده ادبیاتچی هستیم دیگه!
چقدر جالبه. این خشکی رو که میگید خیلی ها تو برخورد هم بهم گفتن
خوب مدل من یه جوره فقط! نمیدونم چرا عوض نمیشه!



 

نظرات 3 + ارسال نظر
نیره دوشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 13:08

ممنون بابت نقدتون
زیرزمین به این دلیل زیرزمین نامیده شد که بنده در دوران مجردی در زیرزمین منزل پدری برای خودم خلوتی داشتم
اون زیرزمین برام پر بود از شعر و درس و نوشتن و خاطره
الان متاسفانه زیرزمین واقعی دیگه وجود نداره چون خونه رو خراب کردن و زیرزمینش رو پر کردن
شعره هم بالاخره باید نشون بده ادبیاتچی هستیم دیگه!
چقدر جالبه. این خشکی رو که میگید خیلی ها تو برخورد هم بهم گفتن
خوب مدل من یه جوره فقط! نمیدونم چرا عوض نمیشه!

عطیه چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:32 http://zendegi-va-porharfi.persianblog.ir

قبلا وبشون رو دنبال نمیکردم. اما از امروز مشتری شدیم...

نیره چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:52

می‌خواهمت چنان‌که شب خسته خواب را
می‌جویمت چنان‌که لب تشنه آب را

محو توام چنان‌که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده‌دمان آفتاب را

بی‌تابم آن‌چنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره، خواب را

بایسته‌ای چنان‌که تپیدن برای دل
یا آن‌چنان که بال پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی می‌آفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را

ای خواهشی که خواستنی‌تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را

اینم کل شعری که یه مصراعش رو تو زیرزمین گذاشتم
مرحوم قیصر امین پور

به به عجب شعری . عجب بلاگری داریم ما !

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد