بعد از اعتراضات ترکیه بسیار اندیشه می کردم که چرا این جوری شد ؟ چرا اعتراض جمعیت کوچیک 200نفره ، تبدیل به تعداد زیادی از مردم استانبول علیه نخست وزیر اردوغان شد و چرا این اعتراض مثل شعله ای که به انبار باروت بگیره بسیار به سرعت در سراسر کشور پخش شد؟ اون هم علیه نخست وزیری که اقتصاد ویران ترکیه رو آباد کرد ، جایگاه این کشور رو در سطح بین الملل بسیار ارتقا داد ، دست نظامی ها رو بعد از سالها دخالت در سیاست کوتاه کرد؟ یعنی از هرجهت نگاه می کردم جایی برای اعتراض باقی نبود . حداقل از نگاه من که نبود .
در سالهای اخیر دو نوبت به ترکیه سفر کرده بودم و از تفاوتها و پیشرفتهای اونها نسبت به خودمون دچار حسرت شده بودم، پیشرفتهایی که در همین ده پونزده سال اخیر به دست آورده بودند . وقتی اردوغان سر کار اومد، تورمی 100درصدی حاکم بر ترکیه بود اما امروز تورمشون تک رقمی است . 10سال مدامه که رشد اقتصادیشون زیر 5% نیومده بود، صنایعشون بسیار رشد کرده بود و صادراتشون نیز ، عضویتشون در اتحادیه اروپا مورد موافقت بسیاری از اعضا قرار گرفته بود ، توریستهای بسیاری مقصدشون رو ترکیه قرار داده بودند ، ترکیه به بازیگری بین المللی و دارای احترام هم در جهان غرب و هم در جهان اسلام تبدیل شده بود .اما چی شد که این جوری شد و تا پلیس مخالفان خیابونی خودش رو سرکوب نکرد ، شهرها آروم نشد ؟
با اوضاع کشور خودمون که مقایسه می کنم ، می بینم که هر چی من برای خودم و کشورم آرزو دارم یه شهروند ترک بیشترش رو داره ، اعتبار پاسپورت ، بی کاری بسیار کم ، اوضاع اقتصادی بسیار خوب ، آزادی های اجتماعی که هر کی هرجور بخواد می پوشه و هر جور بخواد می گرده ، ارتباط خوب با همه دنیا ، جامعه فعال ، . . . پس چرا اون اعتراض می کنه؟ به چی داره اعتراض می کنه ؟
دیدم باید به شعارهایی که مردم می دهند توجه کنم ببینم دقیقا چی می گویند ؟ وقتی شعارها رو خوندم دیدم کسی نمیگه فقر داره بیداد می کنه ، کسی نمی گه هیچ جای دنیا راهمون نمی دن ، کسی نمیگه مغزها همه فرار کردند ، نمیگه چرا مجبورم حجاب داشته باشم ، کسی نمی گه ارزش پولمون ربع شد و رفت ، کسی نمی گه بیکاریم ، . . . کسی این ها رو نمی گه . اینها دغدغه اشون این چیزهای ابتدایی دیگه نیست . این ها به شیوه کشورداری اردوغان اعتراض دارند .
این ها می گویند که چرا مملکت رو استبدادی داری اداره میکنی ؟ چرا آزادی های شهروندی پامال می شه ؟ چرا این روزنامه نگارها توی زندون اند ؟ خیلی از این ها که دارند اعتراض می کنند به اسلامگرایی بیش از حد اردوغان اعتراض دارند.
اندیشه ها زیادند ولی فعلا این نتیجه رو گرفتم : انسان واقعا فقط خور و خواب و خشم و شهوت نیست . اگه همه اینها رو هم براش تامین کنند ولی عزت انسانی نداشته باشه باز احساس می کنه که دارند بهش اجحاف می کنند و اعتراض می کنه . انسان وقتی احساس انسان بودن می کنه که کسی بهش زور نگه . نوع اعتراضات ترکیه مربوط به طبقه چهارم هرم مازلو می شه (یعنی یکی مانده به آخر) که رضایت درونی ، مورد احترام بودن ، اعتماد به نفسه . اینها گرفتاری ها و نیازهای طبقات پایین ترشون مثل مشکل امینت شغلی و خواب و خوراک و شغلی و غیره رفع شده و طبیعتا بشر همیشه بهترین رو می خواد .
راستش احساس می کردم یه جورایی اعتراضهای اینها شبیه به اعتراضهای مردم ایران در سال ۵۷ بود . اون موقع هم مجموعا وضعیت اقتصادی کشور بد نبود و خیلی ها زندگیشون به راحتی می گذشت اما دلشون چیزای دیگه ای مثل آزادی بیان عقیده و استقلال شخصیت و . . . این ها رو می خواست .
. . . .
کامنت برگزیده
افسانه گفته : این سالها و بیشتر به نظرم به مدد تکنولوژی سقف انتظارات مردم منطقه ما هم بالا رفته و مردم خواهان زندگی بهتر و امنیت هستند. ترکها هم همینطور. آنجا هم نا به سامانیهایی هست متأسفانه. خصوصا برای اقلیت کردها. که تا کمی قبل تر اگر اشتباه نکنم حتی اجازه نداشتند به زبان خودشون در انظار عمومی صحبت کنند. تبعیض نژادی حتی بیشتر از ایران در آنجا اعمال میشه. و بیشتر از آنکه اسلام گرایی ایجاد مشکل کنه - که در این سالها داره یواش یواش ساز مخالف میزنه با ماهیت قانون اساسی- بیشتر ناسیونالیسم کور مشکل سازه و روزنامه نگارها و نویسندهها تحت فشارند. نمونش ارهان پاموک و یا روزنامه نگارهای ارمنی تبار... نرخ بیکاری در آنجا هم بالاست و شرایط بیمه اجتماعی- درمانی چیزی در مایههای ایران. اما از حق هم نباید گذشت که پیشترفت ه1ی چشمگیری تو این سالها خصوصا به مدد انقلاب و جنگ ما با عراق داشتند.
شناخت من از ترکها بیشتر مهاجرین اینجاست و باید بگم که مردم شریف و کارکنی هستند و بسیار متحد باهم. نرخ بیکاری در بین ملیّت ترک اینجا بسیار پایین هست. البته اینها اطلاعات من در چند سال گذشته هست. و در آخر هم اضافه کنم ترکها لایق بیشتر از اینها هستند و امیدوارم دمکراسی به معنای واقعی روزی در آنجا هم پیاده بشه. این بود انشا من.
دقیقا اما نباید یادمون بره که اول براساس همین هرم اون نیازهای اولیه رفته و مثلا ۱۰ سال گذشته و مردم ترکیه دیدن که چیزی عوض نشده و به اون کرامت انسانی نرسیدن و فقط زور و اسلامگرایی بیش از حد اردوغان مونده واسه همینه که شعار می دن اگه دیر بجنبیم سرنوشتمون می شه مثل ایران
نیلو یه کمی جملاتت مغشوش بود . تو این 10سال ترکیه خیلی رشد کرده ولی همیشه بشر کامل نیست بنابراین حکومتشون نواقصی هم داشت که دارن بهش رسیدکی می کنن .
بند 4 و 5 رو که میخوندم با خودم گفتم آره دیگه سطح توقعشون رفته بالاهای هرم مازلو.
بعد یهو دیدم شمام هرم مازلو کشیدید.
خداییش آغا محمد خان خیلی سیاستمدار عاقلی بود که فکر میکرده مردم باید گشنه و بی سواد باشن. تا یه ذره رو بهشون میدی میریزن تو خیابونا چیزای عجیب غریب میخوان!
والا !! مردی بود این آغا واسه خودش!
علی دوانی یکی از آخوندائیه که تو کشواری حوزه خلیج فارس خیلی رفت و آمد میکرده. قبل از انقلاب بخصوص.
بعد یه جایی به نقل از یه انگلیسی گفته مردم ایران همیشه باید گشنه بمونن تا هوا برشون نداره و دغدغه شون سیر کردن شکمشون باش. برعکس عربا باید شکمشون سیر کرد. چون فقط همین مسئله براشون مهمه و اگه تامین بشه دیگه هیچ مزاحمتی ندارن.
این مورد رو من هم شنبدم و گویا ضرب المثلی هم شده
خوب من زیاد دیگر علاقهای به سیاست و این اقسام مباحث ندارم ولی چرا ذکر میکنید «اسلامگرایی مفرط»؟ واقعاً تصور میکنید ترکیه که سالهاست تلاش میکند به اتحادیه اروپا ملحق شود اردوغانش در اسلامگرایی افراط میکند؟
لطفاً در تحلیلهاتان اینقدر به اسلام توهین نکنید.
سوسن جان میشه بگی کجای کلمه "اسلامگرایی بیش از حد" که من در نوشته ام استفاده کردم توهین به اسلامه ؟!
اما بله اردوغان تلاشهایی در جهت راه اندازی مجدد اصول اسلامی به کار برده . جماعت لائیک هم از این موضوع استفاده کرده و به خیل معترضان روش حکومتداری اردواغن پیوسته اند .
بعد هم افراطی که اونها می گویند 180دریجه با افراط ماها فرق میکنه . به نظر ما که این کارهاش خیلی هم ملایمه
پس اندر خم یک کوچه ایم هنوز
عجب هرمی!
مذهب همیشه در مسند حکومت شکست خورده و تاریخ هم گواره انست.
امیدوارم مردم ترکیه در مبارزه خود پیروز شوند، مردم بسیار خوبی هستند و خیلی دوستشان دارم. در کار جدی و کوشا، در مذهب بی ریا و تلرانس بالا در تحمل افراد و اندیشه های متفاوت. لیاقتشان خیلی بیشتر از اینهاست.
انقلاب 57 ایران نتیجه اش فقط عوض شدن{. . .} بود!
منم پیشرفت هاشون رو می بنینم و واقعا به نظرم کارشون درسته
این روزها بی اختیار هر تجمع و اعتراضی رو با ۸۸ خودمون مقایسه میکنم و عجیب دلم میگیره..
دقیقا منم میخواستم به انقلاب خودمون تشبیه کنم. مردم به خاطر نفوذ آمریکایی ها احساس حقارت میکردن. حتی در زمان جنگ که نیازهای اولیه شون خوب تامین نمیشد و همه چیز کوپنی بود، به خاطر عزتی که در درون داشتند راضی بودند.
آره من هم مشابهت زیاد می دیدم . البته راضی بودن مردم در دوران جنگ بحث مفصلیه که یه موقعی باید بهش پرداخت
ممنون رگبار عزیز.
جواب خیلی از سئوالامو گرفتم.
البته یه کامنت مفصل براتون نوشته بودم که متاسفانه موقع ارسال پرید.
بی نهایت سپاس از شما و کافه ی قشنگتون
حیف ! نمیشه دوباره بنویسین؟
البته این هرم نشون میده آدمیزاد هیچ وقت راضی نمیشه
خب آره اینم میشه برداشت کرد !
سلام
راستش قبل از اینکه قسمت پایین پستون رو بخونم خودم به این فکر می کردم واقعا خواسته های الان مردم ترکیه شبیه خواسته های سال 57 مردم ایران هست.
ملت ما رو گرسنه نگه داشتند تا همیشه دغدغه شکم داشته باشند تا دغدغه آزادی و مسائل دیگر انسانی
آره واقعا . ملت گرسته کی وقت داره به نیازهای متعالی برسه؟!
سلام دوست من
قیاس خوبی بود و موافقم با این قیاس...
فقط...فقط امیدوارم روزی مردم ترکیه پشیمان نشن از این موضعی که امروز گرفتن......امیدوارم.
چرا پشیمون ؟
گیریم شما قصد توهین نداشتید. جواب سوال مرا ندادید:
واقعاً تصور میکنید ترکیه که سالهاست تلاش میکند به اتحادیه اروپا ملحق شود اردوغانش در اسلامگرایی افراط میکند؟
نه اتفاقا من جوابت رو اون جا دادم . اما راستش از شما نمی تونم اون جمله اول رو بپذیرم . گیریم که قصد نداشتید یعنی چی ؟
مطلب بسیار مفیدی بود.
یک سوال:
به نظر شما بین ایدئولوژیست بودن و دیک.تاتوری ارتباط وجود داره؟
مرسی ار توجهت .
آره دیگه چون ایدولوزیست ها یه مدینه ای رو تصور می کنن که همه باید از اون راه به اون مدینه برسن . اونها راه های دیگه رو نفی میکنن . این راه خود به خود به دیکتاتوری منتهی میشه
رگبار عزیز این سالها و بیشتر به نظرم به مدد تکنولوژی سقف انتظارات مردم منطقه ما هم بالا رفته و مردم خواهان زندگی بهتر و امنیت هستند. ترکها هم همینطور. آنجا هم نا به سامانیهایی هست متأسفانه. خصوصا برای اقلیت کردها. که تا کمی قبل تر اگر اشتباه نکنم حتی اجازه نداشتند به زبان خودشون در انظار عمومی صحبت کنند. تبعیض نژادی حتی بیشتر از ایران در آنجا اعمال میشه. و بیشتر از آنکه اسلام گرایی ایجاد مشکل کنه - که در این سالها داره یواش یواش ساز مخالف میزنه با ماهیت قانون اساسی- بیشتر ناسیونالیسم کور مشکل سازه و روزنامه نگارها و نویسندهها تحت فشارند. نمونش ارهان پاموک و یا روزنامه نگارهای ارمنی تبار... نرخ بیکاری در آنجا هم بالاست و شرایط بیمه اجتماعی- درمانی چیزی در مایههای ایران. اما از حق هم نباید گذشت که پیشترفت ه1ی چشمگیری تو این سالها خصوصا به مدد انقلاب و جنگ ما با عراق داشتند.
شناخت من از ترکها بیشتر مهاجرین اینجاست و باید بگم که مردم شریف و کارکنی هستند و بسیار متحد باهم. نرخ بیکاری در بین ملیّت ترک اینجا بسیار پایین هست. البته اینها اطلاعات من در چند سال گذشته هست. و در آخر هم اضافه کنم ترکها لایق بیشتر از اینها هستند و امیدوارم دمکراسی به معنای واقعی روزی در آنجا هم پیاده بشه. این بود انشا من.
و مثل همیشه این کامنت هم کلی نکته خوب برای من داشت و چیز یاد گرفتم !
درباره اقلیت کرد زیاد شنیده ام اما این رو هم شنبیده ام که وضعشون نسبت به قبل خیلی بهتره
درست می گی من منظورمو کامل نرسوندم . منظورم این بود که مردم ترکیه براساس اون هرمی که گفتی نیازهای اولیشون برطرف شده و یه مرحله گذر کردن و به اون فهم و درک رسیدن که حکومت نواقصی داره و باید اصلاح بشه منظورم اینه که به مرحله ی گذار رسیدن اما مردم ایران هنوز تو این مرحله موندن و گذر نکردن واسه همینه که اونا شعار می دن اگه دیر بجنبیم سرنوشتمون می شه مثل ایران نوعی بازگشت به گذشته
حالا کاملا متوجه منظورت شدم !!
می شود بدون ایدئولوژی حکومت کرد؟
شاید تعریف من و تو ار ایدئولوژی فرق کنه . ایدئلوؤی برای من یاد آور حکومتهای کمونیستی و توتالیتر مذهبیه