کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

ملکه مصری

 

پریروز فوزیه، اولین زن محمدرضا شاه ، تو سن 91سالگی تو مصر ، همزمان با اوج درگیری های اخیر مصر که منجر به برکناری مرسی هم شد ، فوت کرد .  

 

دوره بچگی من نزدیکیهای میدان فوزیه گذشت، میدونی که بعد از انقلاب بهش گفتن میدون امام حسین . میدون فوزیه که یکی از میدونای مهم خیابون شاهرضا بود (خیابونی که بعد از انقلاب به خیابون انقلاب اسلامی تغییر نام پیدا کرد) یه ویژگی تقریبا منحصر به فرد داشت و اون داشتن زیر گذری بود که فوزیه رو از بقیه میدونای اون دوره متمایز می کرد .   

 

این عکسی است که از غرب به شرق میدان فوزیه انداخته شده . شما می تونین خیابون دماوند و کوههای شرق تهران رو در بالای عکس ببینین . به نظرم این عکس باید مال دهه ۴۰ باشه قبل از ساخت زیرگذر معروفش. 

 

تو عالم بچگی شنیده بودم که فوزیه زن اول شاه و مادر شهناز پهلویه و شاه چون بچه اولش پسر نشده بوده طلاقش داده بوده و اون هم برگشته بوده به خونه باباش توی مصر! اون موقع از زن دوم شاه ، ثریا چیز زیادی نمی دونستم فقط این که مادرم می گفت فوق العاده زیبا بود. اما از وقتی که من خودم رو شناختم فرح ،زن شاه بود و مادر ولیعهد ، رضا پهلوی .  

 

بعدها درباره فوزیه بیشتر خوندم و عکساش رو دیدم که اون هم زن واقعا زیبایی بود و یه جورایی دلم براش می سوخت . احساس می کردم بنده خدا تک و تنها تو ایران چه می کرده ؟ اون موقع هم که اینترنت و وب کم و چت نبودکه راه به راه با مادر و خواهرش تو قاهره درد دل کنه . راه به راه هم که نمی شد سوار طیاره بشه و بره و بیاد که . باید بغ می کرده تو غربت و با خوارشوهر و مادرشوهر سرو کله می زده .    

 

عکس یادگاری فوزیه و محمدرضا و شهناز در حیاط کاخشون  

 

 

در ضمن اگه بخواین آلبوم عکس فوزیه رو می تونین اینجا تماشا کنین .  

 

نظرات 7 + ارسال نظر
سارا پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 15:23 http://biadonyabesazim.blogfa.com

مشکل زبان ندشته؟ برای ارتباط با دیگران باید افرادی که بتونن به زبان او یا انگلیسی حرف بزنند رو انتخاب میکرده؟

والا این رو نمی دونم

بولوت پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 22:53 http://maryamak.blogfa.com/

دوران زندگیش که ساکت بود. امیدوارم زندگی نامه یا کتاب خاطرات نوشته باشه و وصیت کرده باشه بعد از مرگش منتشر بشه.

گویا هیچ چیزی از خودش به جا نذاشته

سارا جمعه 14 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:36 http://sazesara.blogfa.com/

سلام
والا از خدا که پنهان نیست، از جناب رگبار چه پنهان... عکس ها را که دیدیم، دلمان برای خودمان بیشتر سوخت تا ایشان...
البته این را بگوییم، که آن برگه ی طلاق را که دیدیم، کمی دلسوزی مان برایشان بیشتر شد... بلی...

نمی دونم توی این دنیا شاد بودن یا نه ولی روحشون شاد... بهرحال از این دنیا رفته اند و دستشون کوتاهه...

خیلی ممنونم بابت عکس ها... من عاشق این عکس های قدیمی ام... و یه چیز: میدون محل زندگی تون هم شیک و پیک بوده ها!!... لابد الان هم یه پراید دارید و پسته هم زیاد میل میکنید... مرفه بی درد آیا؟ ^_^

ظاهرا تو ایران که بوده چندان شادی ای نداشته
پراید و پسته ؟!! این یعنی چی اون وقت ؟!

نیلوفر شنبه 15 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:06 http://delneveshtehayenilo.blogfa.com/

خدا رحمتش کنه . البته ازدواجشون هم تو شرایط سیاسی بوده . ولی خب زنی زریبا بوده

معلومه که سیاسی بوده

نیره شنبه 15 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 14:36

آقای معتضد یه کتاب کت و کلفت دو جلدی درباره فوزیه نوشته...نوجوونی م اون کتابو خوندم. خیلی خوب بود و تحلیل های خوبی داشت...وقت داشتید ببینید.

مرسی از معرفی . تو لیستم می ذارم

shirin شنبه 15 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 16:05 http://ladolcevia.blogfa.com

وقتی عکسهای آن زمان را می بینم به شدت دچار تاسف می شوم. متاسفانه خانواده سلطنتی ایران هوشمندی همتایان اروپایی را برای مدرن شدن و استقرار دموکراسی به موازات سلطنت نداشتند.
مردم ایران ذاتا شاه دوستند و چه بهتر که این شاه تاج به سر داشته باشد و نه ...! ؛)

شیرین جان این حرف و نفهمیدم . اینا باید چه می کردن که نکردن ؟ مسئله اینه که اروپایی که یه قرن پیشرفت فراگیر رو پشت سر گذذاشته بودن ولی ما ها نه . یه حوانواده سلطنتی که از همین مردمه دیگه . حالا یه کمی بالاتر

نسرین دوشنبه 17 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 14:20

در جواب به سوال سارا خانم اتفاقا مشکل زبانش خیلی جدی بوده. در تمام مدت زندگی با محمدرضا زبان مشترکشان فرانسوی بوده و ظاهرا اواخر حضورش کمی فارسی یاد گرفته

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد