کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

برگشت به سال ۱۲۵۴

 

 

گاهی از فیس بوق و اس ام اس به شدت بدم میاد .  

 

چون میشن آلت دست یه عده که روز به روز فاصله دوستی ها رو کم و کمتر کنن .

چون داریم یه جورایی بر می گردیم به صد و بیست سی سال پیش و قبل از اختراع تلفن که مردم فقط می تونستن با نامه و تلگراف یه چیزی رو به هم بگن و تمام .  

 

بابا جان دستت نمیشکنه که اگه می خوای تبریکی ، تسلیتی ، چیزی به رفیقت بدی اون گوشی رو ورداری و دو کلام باهاش حرف هم بزنی . همیشه نمیشه که چارتا کلمه بنویسی که این عید بر شما مبارک ، یا بنویسی تولدتون مبارک و تمام  وظیفه انجام شد !

   

 

 

..... 

 

 

کامنت برگزیده  

 

 

شیرین گفته : باید توجه کرد چه زمانی استفاده از کدام وسیله ارتباطی صحیحه، رگبار جان. ایراد از فیس بوک و اس ام اس نیست. بنظرم ایراد از کسانیست که حس تشخیص موقعیت ندارند!
من عاشق فیس بوک و ای میل یاهو و بلاگها هستم اما هنوز هم برای پدر و مادرم نامه روی کاغذ مینویسم و میفرستم چون میدونم کیفیت مورد علاقه اونها اینه. اگر کمی به موقعیتها و مخاطب توجه کنیم خیلی بهتره 

 

 

 

نظرات 10 + ارسال نظر
shirin چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:56 http://ladolcevia.blogfa.com

باید توجه کرد چه زمانی استفاده از کدام وسیله ارتباطی صحیحه، رگبار جان. ایراد از فیس بوک و اس ام اس نیست. بنظرم ایراد از کسانیست که حس تشخیص موقعیت ندارند!
من عاشق فیس بوک و ای میل یاهو و بلاگها هستم اما هنوز هم برای پدر و مادرم نامه روی کاغذ مینویسم و میفرستم چون میدونم کیفیت مورد علاقه اونها اینه. اگر کمی به موقعیتها و مخاطب توجه کنیم خیلی بهتره.
راستی نمیدونم چرا عین پیغام منو برام گذاشتید! احتمالا یا خیلی مسخره بوده و یا ...! نمیدونم شما بگین ؛)

چقد قشنگ نوشتی آدم باید ببینه طرفش چی رو دوست داره . این دوستیه

مریم چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:37 http://osianeman.blogsky.com

اتفاقا من و یکی از دوستام هم دیروز داشتیم در همین مورد حرف می زدیم... اینکه آدمها توی این دنیای جدید چقدر دریغ می کنند از ابراز محبت به هم و چقدر راحت به جای اینکه با هم حرف بزنن و در شادی و غم با هم شریک باشن با یه خط نوشته و ماشینی احساس آدم مقابلشون رو کوچک می شمارند... البته باز همین هم غنیمته ... همین که طرف یاد آدمه ارزش داره اما بیشتر حس از سر بازکردن به آدم دست می ده

- آخه همین تبریکای اس ام اسی رو ببین . کافیه یه بار تو فونبوکش باشی با یه سندتو آل تو هم یه دونه از اون تبریکات رو دریافت میکنی !!

amine چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:39 http://sarzamineman1.blogsky.com/

اقای رگبار به خدا برای تبریک مناسبتی مثل سال نو واااااقعا سخته که بخوای تک به تک باهاشون تماس بگیری.. اما در زمینه ی تبریک تولد کاملا باهات موافقم

-اگه دوستت باشه ازت توقع داره

شیوا چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:44 http://www.sheeva.blogfa.com

منم فیس بوک رو دوست ندارم ...باز این محیط بهتره ؟...

-نه بد هم نیست ولی ازش استفاده غلط میشه
-منظورت وبلاگ بود ؟

سارا چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:37 http://biadonyabesazim.blogfa.com

فیس بو... رو جدای از نظر شما که درست هم هست، به دلایل دیگه دوست ندارم. آدمها با اسم واقعی خودشون هم که حضور دارند، چیزی از خودشون به نمایش می گذارند که دلشون می خواد دیگران ببینند و تحسین کنند و در زندگی هم وارد بشوند و نشون بدهند چیزهایی رو که باید گاهی پنهان نگهش دارند. کسی که برای معرفی خودش، عکس خانوادگی خودش و اهل و عیال و بچه هاش رو میگذاره، میخواد بگه : .....
کسی که از تجرد در اومده و عکس خودش و همسرش رو به جای عکس خودش در پروفایلش می گذاره میخواد بگه: ......
کسی که طوری عکس میگیره از خودش که ماشین و خونه و زندگیش در عکس پیدا باشه، می خواد بگه: .......

نمی دونم برای شما تا حالا این رو نوشته ام یا نه: با همکلاسی های دبیرستان! بعد ده سال قرار گذاشتیم و رفتیم پارک بانوان و کلی عکس گرفتیم. دوربین من توی ماشین بود بچه ها گفتند ناراحت نباش همه عکسها رو به هم دیگه میل خواهیم کرد. آدرس ایمیلها رو رد و بدل کردیم و ....
چند ماه بعد که به یکی از دوستان گله کردم که هیچ عکسی دریافت نکرده ام گفت مگه خبر نداری؟! بچه ها توی فیس ب... خودشون همه اش رو به نمایش گذاشته اند!!! واقعا صحیحه!؟ اون عکسها در معرض تقریبا نمایش عمومی بین دوستانشون از هر جنسیت و مملکتیه. خیلی دلخور شدم.

-ببین سارا فیس بوق هم مثل همه چیزای دیگه است که خوب و بد داره . من تو دوستای فیس بوقی ام که ۲۰۰ نفرند و همه رو انخاب کردم و هر کسی رو اد نکرد نمی بینیم دوتا مطلب قابل خوندن منتشر بشه . همه اش شیر کردن و لایک کردنهای الکی و حرفهای آبکوشنی . شاید میشد ۴ تا حرف و مطلب زیبا هم نوشت که ماها این جوری نیستیم .
-دوستایی رو می بینیم که می خوان نشون بدن خیلی خوشن . بیشتر اینایی که رفتن حارج . همه اش ار تفریحات و عشق و حالهاشون عکس می ذارن . البته باید این رو از دژذهنمون خارج کنیم که قراره خود واقعی کسی رو ببینیم . توقعی بیجاست
-یک اظهار نظر شیطانی : آدرس اون صفحه فیس بوک رو بده ما هم بریم ببینیم اون عکساتون رو !!

ترمه چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 13:40

شما که غریبه نیستید. همون چارتا کلمه رو هم برامون نمی نویسن. والا من با همونم خوشحال میشم.


فقط بگو طرف کی هست که برم ورش دارم بیارم دم خونتون !!

لیلی چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 15:03 http://leily.blogsky.com

ولی من اخیرا دقیقا عکس این حرف های شمارو می بینم.مثلا یه آقایی تولد خانومشه 24 ساعته پیش همند بعد میاد تو فیس... براش تبریک می ذاره و عزیزم تو تمام زندگیه منی و...
واقعا معنی این کارش رو رو نمی فهمم.
ولی من فیس ... رو دوست دارم از این نظر که بعد دانشگاه که اکثر بچه ها برگشتن شهرهاشون از این طریق هنوز از هم خبر داریم و دوستیمون پایدار شده.
هرچیزی اگه به جا ازش استفاده کنیم خیلی هم می تونه مفید باشه

اون آقا شاید می خواد بگه به بقیه که من چقده به فکر زنم هستم !
من هم مزیتهای این ها رو رد نمیکنم . من کلی دوست قدیمی رو پیدا کردم که تو اقصا نقاط دنیا هستتد فقط دارم میگم باید بدونیم چه استفاده ای باید بکنیم . کامنت شیرین تکمله خوبیه براش

نیره چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 22:09 http://salimi.blogfa.com

مسئله همینه
اینا کارکرد برعکس پیدا کردن...

مهردخت پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 00:45 http://mehrdokht.persianblog.ir

من که الان نزدیک چهار سالی هست توی فیس بوک عضوم و اولش کلی هم برای خودم یارکشی کردم ولی توی این مدت با این که هر از گاهی هم می‌رم و سرک می‌کشم ولی هنوز نفهمیدم باید باهاش چی‌کار کنم و به چه دردی می‌ خوره و شاید تا حالا ۴ تا هم تولید مطلب نداشتم.
فقط اینو فهمیدم که با بعضی ازاون بچه‌ها که اون تو هستن پیش‌تر سالی یه بار تلفنی گپی می‌زدیم یا اگر میومدن ایران از در خونه‌ی آدم که رد می‌شدن دم در یه حال و احوالی ماچ و بوسه‌ای می‌کردیم و چهار تا خاطره می‌گفتیم ولی حالا از وقتی رفتیم توی لیست هم انگار غریبه‌تر شدیم. حالا دیگه فقط راه به راه ازشون عکس‌های مکش‌مرگ ما می‌بینم و حرف‌های کلیشه‌ای تکراری که به شخص من مربوط نیست و حالی نمی‌رسونه.

-باهات ۱۲۰٪ موافقم . کمیت بالا رفته اما کیفیت؟

زویا پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:52 http://zoya31.blogfa.com

آی وای مردیم از شرمندگی

کاملا منطقی بود

-شزمندگیش دیگه بابت چی بود زویا جان؟

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد