از نسل شیرهای منقرض شده ایرانی که از سده ها قبل تا کنون روی حجاری ها و حکاکی ها و پرچم های ما نقش بسته بودند و آخرینشون به دست پسر ناصرالدین شاه قاجار نابود شد ، الآن در جنگلهای جیر هندوستان وجود دارد . خیلی خیلی سال قبل یک مهاراجه هندی 20شیر ایرانی را به آنجا برد و خوشبختانه نسلشون اونجا از بین نرفت و 411 شیر الان اونجا وجود دارد.
آقایان مسئول هفته قبل گفته اند طرحی در دست است که شیر ایرانی را به موطن اصلی خودش برگردونند و زمینه تولید مثل و زندگیش رو در این جا فراهم کنند . یکی از منابع در آمدی کشورها توریسم و اکوتوریسمه و خیلی از جهانگردا وارد کشورهای آفریقایی و هندوستان می شن که بتونن از یه فاصله ای شیر یا ببر رو زنده ببینن و ازش عکس بگیرن .
بازگرداندن شیر ایرانی از هند به کشور در سالهای پیش از انقلاب هم مورد توجه جدی شاه قرار داشت و حتی دشت ارژن در 50کیلومتری جنوب شیراز رو برای این منظور در نظر گرفته بود . بخش وسیعی از زمینهای کشاورزی دشت ارژن و مراتع اطراف آنکه مالکیت خصوصی داشت خریده شد و به تملک سازمان حفاظت محیط زیست درآمد تا محل زندگی سلطان جنگل ما محیای ورود ایشان شود .
شیر ایرانی ساکن جنگل گیر هندوستان
اما با وقوع انقلاب و بعد از اون جنگ عراق و ایران ، طبیعتا یه همچین طرح سوسولی ای اولویت خودش رو از دست داد و بهدلیل اهمال سازمان حفاظت محیط زیست، زمین خوارها و زمین بازها به دشت ارژن و اطراف دریاچه پریشان هجوم آوردند به حدی که نه تنها زمینهای خریداری شده دوباره به تصرف افراد درآمد، بلکه حتی بخش وسیعی از اراضی مرتعی و منابع ملی هم تغییر کاربری یافت و تبدیل به اراضی کشاورزی شد!
در هند هر کدوم از همین شیرها و ببرها سالی 30هزار توریست به خودشون جلب می کنن که فقط تماشاشون می کنن و عکسی می گیرن و میرن و مشت مشت پوله که توی هند خرج می کنند . ولی برای ما که پول ارزش نداره . کانه چرک کف دست . بد نیست بدونین که بازار اکوتوریسم با سرعتی چشمگیر رو به رشده و پیشبینی شده که تا یه دهه دیگه تعداد جهانگردای این شاخه 300% رشد خواهند داشت .
تصور آبادی محیط زیست هم برای من زیباست . اما با این شرایط فعلی که توش هستیم یه کمی بیشتر از یه کم از موضوع پرت نیستیم ؟
وقتی حیواناتی که الآن داریم رو روز به روز بیشتر از دست می دیم ، یوزپلنگهامون رو ، خرسهای قهوه ای مون رو ، عقابهامون رو ، قوش هامون رو ، قرقاول هامون رو ، پلنگهامون رو ، وقتی که وسعت جنگلهامون به ثلث در این 25 سال اخیر کاهش داده ایم ، وقتی رودخونه ها و دریاچه هامون رو خشک می کنیم ، وقتی مراتعمون رو به بیابون لم یزرع بدل کرده ایم ، وقتی فاضلاب صنعتیمون رو راهی آبگیرها و رودخونه ها و مردابهامون می کنیم ، کمی بیشتر از یه کم از موضوع پرت نیستیم ؟
به نظر من هم احیا محیط زندگی این ها و آوردنشون به این جا می تونه خوب باشه و مفید . عاشق اینم که برم و شیر ایرانی رو تو محیط زندگیش ببینم و نشون بچه هام بدم . اما آخه از قدیم نگفتن اول چاه رو بکن بعد منار رو بدزد ؟
پینوشت : هفته قبل بابک اسحاقی موسس و صاحب امتیاز رادیو جوگیریات از من خواست که بخشی از نوشته حماسه ملبورن و جمعی ترین شادی ایرانیان رو به مقدار ۱ دقیقه توی تلفن بخونم تا در بخشی از برنامه آینده اش اسفاده کنه . من این کار رو کردم و بعدش هم با بابک گپی زدیم درباره حواشی اون پیروزی و این که چرا این قده شادی آفرین شد . امروز دیدم که بابک اون برنامه رو آماده کرده و روی نت گذاشته به مدت ۱۸دقیقه . ازتون دعوت می کنم برید این جا و گوش بدید .
....
کامنت برگزیده
سایه گفته : والا ما هم عاشق اینیم که شیرهای عزیزمون به موطن اصلی خودشون برگردن و ما هم به وجودشون افتخار کنیم(!)، ولی کلا دید خوبی به این قضیه ندارم و به نظر من حداقل همونجا توی هند باشن بهتر از اینه که وارد ایران بشن و احتمال زیاد دوباره منقرض بشن.
مثل جریان آثار باستانی ما در موزه های معروف دنیا که حداقل با کیفیت و با احترام داره ازشون مراقبت میشه. هرچند مثلا من شخصا دوست دارم این آثار توی کشورم باشن اما ترجیح میدهم در مکان دیگه ای جاشون امن باشه تا بیان توی سرزمین اصلی خودشون و از بین برن! مثل تعداد بی شماری از اثار باستانی بی زبونمون که دستی دستی نابود شدن یا در شرف نابودی هستن.
کلا سازمان محیط زیست، سازمان میراث فرهنگی، سازمان...، بود و نبودشون توی این کشور زیاد فرقی نمی کنه متاسفانه!!!
اگه همه ی اون 411 شیر رو از هند به ایران بیارن و توی هند هیچ شیر دیگه ای هم نباشه که ازش عکس بگیرن، باز هم همه ی توریست ها به هند می رن و هیچ دیوانه ای به ایران نمی آد.
مشکل گردشگری ما اصلا این چیزها نیست. هیچ زیرساختی وجود نداره. از او بدتر مشکلات قانونی و فرهنگیه. اول باید این مسائل حل بشه. در اون صورت نیازی به شیر هم نیست.
همه ی این کارها پرده بازیه. سازمان محیط زیست فقط می خواد خودش رو مطرح کنه.
-بله می خوان بگن ما داریم کار مهمی انجام میدیم
والا ما که دل خوشی از این حیوانات وارداتی نداریم. هنوز قضیه اون ببرهای مادر مرده یادمون نرفته!
بیچاره اون ببره
من عاشق گربه سانانم، مخصوصا شیرها رو خیلی دوست دارم. گربه سانان توله های بسیار زیبایی دارند و در ابتدای تولد دقیقا مثل بچه گربه هستند! آدم متحیر میمونه که چط.ر در عرض دو سه ماه چنین تغییر شگرفی در خلق و خوشون رخ میده.
هفته گذشته در اخبار دیدم که از دو شیر معمولی یک توله سفید دنیا اومده بود. شیر سفید در افریقا نشانه پاکی و معصومیته و من عاشق زیبایی آن بچه گربه سفید و ملوس بی دندان شدم که بدلیل بدون شیر بودن مادرش از یک سگ ماده شیر میگرفت.
دنیای حیوانات دنیای بسیار زیبایی است و مسئولان محترم بدلیل بی لیاقتی و فقدان انسانیت به حیوانات و محیط زیست بی اهمیتند. میزان توجه به حیوانات، زندگی وحش و طبیعت بهترین شاخص برای درک میزان انسانیت، درک و شفقت انسانهاست.
چقده زیبا بیان کردی گربه سان رو . من هم فکر میکنم زیباترین مخلوقات خداوندند این ها .
نکته خوبی گفتی شفقت ما به حیوونا معیاریه که ما چقده انسانیت دارمی
شیر برای ما بیشتر مثل یک افسانه شده تا واقعیت. نزدیکترین فاصله ای که تا حالا با شیر داشتم حدود 2 متر بود که از تلویزون فاصله داشتم. بعد نیست بدونیم که شیر به جز اینکه یک حیوان بسیار زیبا می باشد کاربردهای دیگه ای هم در اینجا دارد:
در ایران، شیر از گذشتههای دور نمادی باستانی در فرهنگ ایرانی بودهاست و نقش آن را میتوان در گورهایی باستانی چون شیر سنگی و قالیچههای معروف به «قبای شیری» مشاهده کرد. تصویر شیر در کندهکاریهای تخت جمشید و کاخ داریوش بزرگ چندین بار به کار رفته؛ از جمله این تصاویر میتوان به صحنه شکار گاو ماده توسط شیر در پلکان شرقی بنا اشاره کرد. در این نگاره شیری که نماد خورشید است با حمله بر گاو سرما و زمستان، به تعقیب آن میپردازد و این هنگام اعتدال بهاری و نوروز است.
شیر در ادبیات ایران نیز نقشی بزرگ دارد و فردوسی در شاهنامه بارها به آن اشاره میکند و رشادت و بزرگی پهلوانان را با تواناییهای شیر میسنجد.
نشان شیر و خورشید همچنین از معروفترین نمادهای ایرانی است که نه تنها در دورههای بسیاری از تاریخ ایران بر پرچم آن قرار داشت که تا پیش از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ نماد ملی این کشور بود. تصویر شیر همچنین در بسیاری دیگر نشانها در تاریخ ایران از جمله تاجها، پرچمهای جنگ، و لباسهای پادشاهی به کار میرفته
- ممنون از این همه اطلاعات خوبت . اطفاقا من هم اون صحنه شکار گاو ماده توسط شیر در پلکان شرقی پرسپولیس رو از نزدیک دیده ام
والا ما هم عاشق اینیم که شیرهای عزیزمون به موطن اصلی خودشون برگردن و ما هم به وجودشون افتخار کنیم(!)، ولی کلا دید خوبی به این قضیه ندارم و به نظر من حداقل همونجا توی هند باشن بهتر از اینه که وارد ایران بشن و احتمال زیاد دوباره منقرض بشن.
مثل جریان آثار باستانی ما در موزه های معروف دنیا که حداقل با کیفیت و با احترام داره ازشون مراقبت میشه. هرچند مثلا من شخصا دوست دارم این آثار توی کشورم باشن اما ترجیح میدهم در مکان دیگه ای جاشون امن باشه تا بیان توی سرزمین اصلی خودشون و از بین برن! مثل تعداد بی شماری از اثار باستانی بی زبونمون که دستی دستی نابود شدن یا در شرف نابودی هستن.
کلا سازمان محیط زیست، سازمان میراث فرهنگی، سازمان...، بود و نبودشون توی این کشور زیاد فرقی نمی کنه متاسفانه!!!
-این حرفی بود که وقتی اوائل دوره شاه آثار باستانی رو از ایران به موزه های غربی می بردند فرح هم می زد
با ترمه موافقم!
شیر که سهله تاج محل و دیوار چینم بردارن بیار ایران بازم توی جذب توریست مفید نیست.
سخت نگیر آقای رگبار بذار شیر رو بیارن. از قبلش یه مقدار پول بتونن هاپولی بکنن. بعدم شیره رو میکشن خیال همه راحت بشه.
راست است متاسفانه . کی میاد این جا ؟
واقعیت محض
امروزبطور اتفاقی با رادیو جوگیریات آشنا شدم
مصاحبه شنیدنی بود بخصوص اینکه بدون اطلاع از ضبط انجام شد