کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

مشک آن است که خود ببوید . . .



ای بابا ، شیخ حسن جان ، عزیز دل ما ، ما ز یاران چشم یاری داشتیم .... احمدی نژاد که از خدمت مقدس ریاست جمهوری مرخص شد و شما و ابواب جمیعتون تشریف آوردین ، نفس راحتی کشیدیم که شکر خدا دوره حرفهای گنده گنده بی سند و مدرک گذشت و عقلانیت است که بر دولت تدبیر و امید حکمفرماست و دیگر آن آمارهای کذایی که خود به آنها بسیار واقفید ، و خبر موفقیتهای بی حد و  حصری را که از زمان 2500سال قبل به این طرف بی سابقه بوده را نخواهیم دید و در این خیالات خوش بودیم که ناگهان امروز رویت کردیم شما فرموده ای : «در مدت 50 روزی که کار را شروع کردیم قدم‌های مهمی از سوی همکاران من در ارتباط با حل مشکلات برداشته شده است. مثلا ما در زمینه سیاست خارجی قدم‌هایی برداشته‌ایم نه به اندازه 50 روز، بلکه به اندازه 500 روز! »


آخر این یعنی چه ؟ مثلا 10 برابر کار شده ؟ 10 برابر نتیجه گرفته شده ؟ مقیاسش چیست ؟ معیارش کدام است ؟ خب آن ها را هم می فرمودین بتوانیم حساب کتابی کنیم . دو دوتا چهارتایی انجام دهیم . نکند همان طور که گرفتاری های عدیده ای از دولت قبل چون بیکاری و تورم و تحریم به شما ارث رسیده ، این صفت سیئه نیز را وارث باشید ؟! خدا نکند و از آن روز به خدا پناه می برم .


البته سعدی شیرین سخن که جناب ظریف نیز به شعر ایشان در فرش اهدایی ایران به سازمان ملل مفتخرند فرموده که مشک آن است که خود ببوید نه آن که عطار بگوید .


شطرنج سیاست



وقتی چند روز قبل اولین تماس تلفنی تاریخ جمهوری اسلامی بین دو رئیس جمهور ایران و آمریکا برقرار شد ، دیدم که خیلی ها ذوق زده شدند .

وقتی پریروز همون رئیس جمهور آمریکا در ملاقات با نخست وزیر اسرائیل اعلام کرد که هنوز گزینه نظامی روی میزه ، دیدیم که همون خیلی ها ناامید شدند .


                       



می خوام به اون خیلی ها بگم که دوستان من ، نه با اون مویز گرمیتون کنه ، نه با این غوره سردیتون . عرصه سیاست به این سادگی ها نیست که هر کلمه ای باید معنی خودش رو بده . یه جورایی مثل حرف زدن خانومها است . به لفظ چیزی رو می گن که تو دلشون اون چیز نیست و چیز دیگه ای رو طلب می کنند .


عادی سازی روابط ایران با آمریکا ( حتی نه به اندازه ارتباط دوره شاه با آمریکا ) پروسه ایه که شاید سالهای سال به طول بیانجامه . سی و چند سال فحش دادن و دشمنی با دوتا قربونت برم که حل نمی شه .


دست دادن یا ندادن ، مسئله این است ؟


نقل مشهور است که هنگامی که در سال 1380 سیدمحمد خاتمی زئیس جمهور وقت برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفته بود ، بیل کلینتون رئیس جمهور آن موقع آمریکا ، بعد از سخنرانی خاتمی در راهرو سازمان ملل منتظر ایستاد که مثلا به طور غیر منتظره با خاتمی روبرو شود و با وی دستی دهد. اما عده ای ! خاتمی را به دستشویی  های سازمان ملل بردند و آنقدر در آنجا نگه داشتند تا کلینتون خسته شد و رفت.


پس از 12سال ، شیخ حسن روحانی هم فردا عازم نیویورک است و پسان فردا (سه شنبه ) در مجمع عمومی سخنرانی خواهد داشت . از همین حالا بحث بر سر دست دادن یا ندادن او با اوباما نقل رایج محافل دیپلماتیک شده است مثلا رویترز به اوباما پیشنهاد کرده هم لفظا و هم عملا دست دوستی به سوی روحانی دراز کند و حتی خود روحانی در اظهار نظری دیپلماتیک گفته با این که دیدار با اوباما در دستور کار سفر من نیست ، اما هر چیزی در دنیای سیاست امکان پذیر است !


راستش دست دادن یا دست ندادن ، مساله این نیست . ما خودمان این مسئله رابرای خودمان بیش از حد بزرگ کرده ایم و فکر می کنیم با یک دست دادن هیمنه جمهوری اسلامی به باد می رود یا این که با یک دست دادن همه گرفتاری ها حل شده و ایران آباد می شود ! چقدر مثال معاصر برایتان بیاورم که سیاستمداران متخاصم و متضاد با روسای جمهور آمریکا هم دست داده اند از قذافی و چاوز و کاسترو گرفته تا و پوتین و شیجین پینگ .


عرصه سیاست ،عرصه صبر و تحمل و خرد ورزی است . عرصه ایست که در 8سال گذشته ما در آن غایب بودیم . آقایان روحانی و ظریف ببینیم چه می کنید !

...


کامنت برگزیده

عطیه گفته : من که پیش بینی میکنم که هم دست میدن و هم به خاطر یه سری محافظه کاری ها اینبار تعبیر به نرمش قهرمانانه میشه و بعد دیگه همه مون خوشبخت میشیم و میریم به دور بعدی... احتمال هم داره که همگی دسته جمعی تو افق محو بشیم...
به خدا گاهی از دست اینهمه چسبیدن به حواشی و ول کردن اصل موضوع میخوام سر به بیابون بذارم... همه ش مترصدیم تا مچ بگیریم که کی با کی دست داد! کی کی رو بغل کرد! کی حجابش رو برداشت... کی فیلم خصوصیش لو رفت...
میدونین اگه اینهمه انرژی که سر این حواشی صرف میشه, صرف آبادانی این مملکت میشد الان مردم آمریکا حسرت اینو داشتن که اوباما با رئیس جمهور مملکت ما دست بده!!!!


راست گو ، خوب یا بد ؟




جلسه انتخاب شهردار (از راست : راستگو ، هاشمی ، مسجدجامعی ، قالیباف)


بالاخره الهه راستگو خطا کرده یا نکرده ؟ والا این سوالیه که برای من یکی جوابش نامعلومه .


صحبت های مخالفای راستگو رو می شنوم می گم حق دارن . اون به قول و تعهدش عمل نکرد . با لیست اصلاح طلبا تونست وارد شورا بشه و اون ها رو دور زد . پس کارش اخلاقی نبود .

صحبت های موافقای راستگو رو می شنوم می گم حق دارن . اون تو رای گیری آزاد بوده به کاندیدایی که مورد قبولش بوده رای بده و دوکراسی و آزادی اندیشه یعنی همین .


جالب این جاست که همه هم از هر گروهی از زیباکلام و مسجد جامعی و هاشمی تا شریعتمداری کیهان موضع گیری کردند و به زعم خودشون حق رو به راستگو دادند و یا ازش گرفته اند .

این وسط هم معلوم نیست واقعا تکلیف چیه و کی کار درست انجام داده و کی نداده ؟ من یکی که موندم حیرون !


....


کامنت برگزیده


محمد مهدی گفته :
راهنمای چپ یزنی و بعدش بپیچی سمت راست این خیلی بده ...
وقتی آدمن با یک لیست و تحت عنوان خاصی میاد و رای و نظر مردمو جلب میکنه حق نداره خودسری بکنه ...حق نداره هر چی دلش خواست انجام بده ...اگه دلش میخواد آزاد باشه به اون معنا و نظر و رای شخصی خودشو بده دفعه بعد در قالب هیچ گروهی نباشه و بصورت شخصی و فردی وارد مبارزهع وکارزار انتخاباتی بشه ...
تمام دعواهای اصولگرایان با مشایی و احمدی نزاد فکر میکنید واسه چی بود ؟؟؟واسه گرونی و بدبختی مردم ؟؟؟نه بخاطر این بود که بعضی جاها جناب رییس حمهور سابق دوست داشت نظر خودشو اعمال کنه و ....
حالا این یک بام و دو هوای سیاست و دروغپردازی های چپ . راست برای مردم خیلی واضح و روشنه و توی این بلبشوی صداقت و راستگویی یکی هم مثل این خانم گند مضاعف زد به همه گنده


شهر و شورا و شهردارش


سال 77 (15سال قبل) اولین دوره انتخاب شوراهای شهر و روستا بود . ما در سال 76 که با رای به خاتمی فصل جدیدی رو جلو رومون می دیدیم برای این انتخابات هم تلاشمون رو کردیم و نتیجه اش این شد که هر 15 عضو شورا جزو یاران خاتمی بودند .  نگاهی به اسمهای معروف اون دوران بندازین مثل عبدالله نوری، سعید حجاریان، محمد عطریانفر، ابراهیم اصغرزاده ، جمیله کدیور، . . . . حس و حال خوبی بود . مخصوصا که سال بعدش هم اصلاح طلبها با رای ما تونستند روی بیشتر صندلی های مجلس بشینن .


اما داستان اولین شورای شهر ،داستانی شد پر از آب چشم . چیزی که به یاد دارم این بودکه عمده جلسات شورا به درگیری و اختلاف نظر برخورد می کرد و اعضا حتی نمی تونستند با توافق هم ،شهردار انتخاب کنند . چندین بار کار یه تهدید استعفا اعضا کشید چندین بار قهر کردن در کار بود و کار به جایی رسید که خود دولت خاتمی پس از مدتی اصلا اولین شورا رو منحل اعلام کرد !


در انتخابات دوم ، مردم که دیده بودند از این شورا آبی گرم نمی شود قهر کردند و کرسی های شورا به اصولگراهایی رسید که احمدی نژاد را که بعد از سال 76 و ناکامی در رای گیری در دو دوره انتخابت مجلس و سورای شهر دیگر پستی نداشت را به سمت شهرداری تهران منصوب کردند ، مسندی که برایش سکوی پرتابی یه سوی ریاست جمهوری شد.


جالب این جا بود که هم در این دوره و  و هم در دوره بعد ،جو شورا آرام بود و چیزی از تنشهای دوره قبل به گوش عموم نرسید. تا رسید به این دوره (دوره چهارم ) که مصادف شد با انتخاب روحانی و خیزش دوباره عامه مردم و پیروزی اصلاح طلبان در شورای شهر و دیروز هم اعلام کردند که مسجد جامعی اصلاح طلب که فردی شریف و فرهنگی ست به شایستگی به عنوان رئیس شورا انتخاب شده است.


                              


اما


از حرف و حدیثها و بحث و جدلهایی که این چند روز درباره انتخاب شهردار دارم می شنوم یه کمی دل نگرانم که نکنه این شورا هم عاقبتش بشه عین اون اولین شورا . من البته فقط از جانب خودم حرف می زنم نه هیچ گروه و دسته ای . ولی می خوام بگم باید حجت دوستان شورایی ما برای تعویض قالیباف برای همه ما مشخص بشه .


آیا ناتوانی های خاصی داشته ؟

آیا خود قالیباف تمایلی به ادامه کارش نداره ؟

آیا فردی با سابقه کاری بهتری سراغ کرده اند؟

آیا شهردار برای شهردار شدن بیش از 8سال ،منع قانونی داره ؟

آیا فکر می کنند که بالاخره باید فکر نویی به مجموعه تزریق شود ؟

آیا خطاهایی داشته که نمی خواهند برای عموم رای دهنده ها بیان کنند  ؟

آیا به خاطر تقابل قالیباف در این انتخابات با رفسنجانی و روحانی ،دیگر نباید بر سر کار باشد؟


البته و صدالبته این دوستان اصلاح طلب که اکنون بر مسند شورای تهران تکیه زده اند حق دارند که بنابه صلاحدید خود تصمیم گیری کنند، اما این حق را هم برای من نوعی در نظر باید بگیرند که این مبنای صلاحدید را بدانم و بفهمم .

 

....

کامنت برگزیده

مهسا گفته : هرچند گفته میشه کارهایی که آقای قالیباف در این چند سال انجام داده یه جور شوآف برای کسب رای ریاست جمهوری بوده ، اما به هر حال نمیشه کتمان کرد که ایشون برخلاف شهردارهای قبل که فقط جیب پر می کردند خیلی کارهای مفید هم انجام داده. به نظر من بد نسبی شناخته شده بهتر از ناشناخته است .کاش فضا اینقدر باز بود که خود قالیباف در ایم مورد توضیح بده