کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

▶️شناگران ماهر



عجیب نیست که بعد از اعلام اسامی و رقم فوق نجومی ۶هزار میلیارد تومانی بدهکاران دانه درشت بانک سرمایه که تازه بانکی کوچک نسبت به بانکهای دیگر محسوب می گردد چندان سرو صدایی در سپهر ادبیات سیاسی اقتصادی مملکت رخ نداده است؟

عجیب نیست که آب از آب تکان نخورده که اگر هر جای دیگر همچین فسادی رو نمایی شده بود اقلا ۲۰ نفر مدیر رده بالا تا سطح رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد استعفا می دادند و ۱۰۰ نفر محاکمه و زندانی می شدند؟ توجه کنید که میزان کل بدهی های معوق بانکی چیزی حدود ۲۰۰هزار میلیارد تومان است یعنی این مقدار اعلام شده فقط یک سی و دوم بدهی هاست که دانه درشت ها پس نمی دهند !

عجیب نیست که این چند نفر دانه درشت به راحتی آب خوردن و بی گرفتاری ، وام پشت وام آن هم از نوع کلان چند ده میلیاردی می گیرند و پس هم نمی دهند و اگر ماها برویم و ۵میلیون تومان وام بگیریم ( تازه اگر بتوانیم با ۴ تا ضامن و وثیقه ملکی بگیریم ) و نتوانیم پس بدهیم سیستم بانکی چه به روز ما می آورد؟

و عجیب نیست که دیگر مردم هم چندان به این موضوع توجه نشان نمی دهند؟ آیا دلیلش این نیست که فساد آن چنان در تار و پود مردم نهادینه شده که به نظرشان کار قبیحی نبوده فقط حسرتش این است که چرا ما نتوانسته ایم جای این عزیزان باشیم ؟!


بی همیتی ملی



دیشب که بازی فوتبال بین استقلال و الاهلی عربستان بود توی یک رستورانی نشسته بودیم برای شام خوردن و تلویزیون بزرگی که به دیوار بود داشت مسابقه را نشان می داد . وقتی ما رسیدیم تیم عربستانی یک بر صفر از استقلال جلوتر بود . من سالهاست که دیگه عرق یه باشگاه خاصی مثل پرسپولیس و استقلال رو ندارم ، گرچه از دوران نوجوونیم به بعد به دلایلی فوتبالی نیستم البته اون موقع پرسپولیسی بودم ، اما یادم میاد که همون موقع هم که دعواها و کری های فوتبالی بود بین طرفدارای این دو تیم ، یکی از اینا با یه تیم خارجی مسابقه می داد همه دوست داشتن ایرانیه ببره . اما چیز عجیبی که دیشب منو تکون داد این بود که با این که تیم روبروی عربستانی بود حتی ، مشتریهای رستوران که بیشترشون پرسپولیسی بودن از عقب بودن و باخت استقلال ابراز خوشی و شادمانی داشتند می کردند!!

عرق ملی یعنی پر؟؟!!

مغزها و پول های فراری


جالبه که آمریکا و استرالیا و کانادا تقریبا هیچ سابقه کهن و تاریخی ای مثل ماها و بقیه کشورهای دنیا ندارند اما همچین کشورشون رو امن و آباد کرده اند که کلی آدم دوست دارن برن و اون جا زندگی کنن و خوبترش این که اینا دست به انتخاب می زنن و بهترین ها رو دستچین می کنن.  اینا امروزه در صدر کشورهایی اندکه هم نوابغ بقیه دنیا با هوش و استعدادشون بهشون می فرارند و هم میلیونرهای بقیه دنیا با پول و استعدادشون . دیگه اینا چی می خوان از خدا؟! هر چی که برای رشد یه کشور لازمه خودش میاد، نبوغ و ثروت، جفتش با هم. البته ما هم ید طولایی داریم ها . رتبه 1 فرار مغزها مال خودمونه ( از آمار فرار پول ها خبری هنوز به دستم نرسیده !!)

پ .ن: پارسال 11هزار میلیونر رفتن استرالیا ، 10هزار آمریکا و 8هزار نفر هم به کانادا مهاجرت کرده اند .

 

از این جا رانده از آن جا مانده


الاهه سرور به همراه آرش جوانمرد که دیشب از استیج حذف شدند


بالاخره الاهه هم دیشب حذف شد و حرف و حدیثهای پشت سرش به اتمام می رسه به زودی .

موقعی که الاهه توی استیج اومد و شروع به خوندن کرد به خاطر چهره و صدای زیبا و خاص و نوع برخورد خوب و دوست داشتنی اش طرفدارهای زیادی بین بیننده های این شو ،پیدا کرد اما همه چیز از وقتی به هم ریخت که قبل از یکی از اجراهای زنده اش درباره زندگی اش گفت . این که توی ایران دنیا اومده بودو بزرگ شده بود اما خیلی اوقات به خاطر افغانی الاصل بودنش مورد توهین و تحقیر بقیه مردم قراره می گرفته و حتی از خاطره ای گفت که با این که سر کلاس نمره خوبی گرفته بود اما معلمش این رو مستمسک قرار داده بود که بقیه هم شاگردی ها رو بکوبه که این افغانی نمره گرفته شماها نه و حتی از این اسم برد که بعد از 16 سالگی چند وقتی به افغانستان رفته بود، اون جا هم اون رو یه افغانی نمی دونستن و بیگانه قلمدادش می کردن و یه جورایی بین دو فرهنگ ایران و افغانستان معلق بود و نه این طرف قبولش داشتن به ایرانی بودن و نه اون طرف به افغانی بودن و در مجموع از سختیهای این راه گفت .
الاهه شخصیتی خاص و مبارز داره. وقتی در 16سالگی خانواده اش به افغانستان بر می گردن و اون رو با خودشون می برن به عنوان گزارشگر خبری در یک ایستگاه رادیویی محلی در شمال افغانستان و همچنین در یک خبرگزاری مشغول به کار میشه و در همون زمان به دخترها و زنان همسایه که نمی تونستن تحصیل کنند ریاضی و ادبیات درس می داده و به تدریج عنوان یک فعال سیاسی در آن منطقه شناخته می شه و در نتیجه او و خانواده اش بعد از دریافت تهدید به مرگ از طرف گروه های بنیادگرا مجبور به ترک شهرشون و رفتن به کابل می شوند .
بعد از نقل مکان به کابل بود که به موسیقی علاقه مند شد.او در مدرسه موسیقی ثبت نام کرد و در حالیکه در موسیقی سنتی افغانستان تخصص می گرفت به مطالعه ی موسیقی غربی هم می پرداخت .اما به محض اینکه خانواده اش موضوع را فهمیدند به مدت یکسال تمام از آواز خوانی اش جلوگیری کردند. اما دوسال بعد صدای الهه توسط داوران شوی تلویزیونی ستارهٔ افغان که مشابه استیج هست و به عنوان اولین زن خواننده هزاره ای که در تلویزیون ملی آواز می خواند محبوبیت ملی در میان جوامع افغانی سرتاسر دنیا بدست آورد.
اما سال بعد که آهنگ "سنگسار" را منتشر کرد گروه های تندرو سعی کردند در چندین مورد او و خانواده اش را به قتل برسانند که مجبور شد از کشور فرار کرده و در هندوستان اقامت کند. دوسال بعد هم به انگلستان مهاجرت کرد و الان 5 سال است که ساکن آنجاست او دانشجوی رشته ی انیمیشن در دانشگاه هنر لندن است . او تا این سن بیست و خرده ای تا به حال 4بار کشور محل زندگیش عوض شده .
اما برای این استیج ، خب به نظرمن اگه الاهه فقط نیتش جنبه موسیقی بود کار مناسبی نکرد و خیلی عظیمی از دشمنی هایی که ریشه در قوم پرستی ایرانی ها داره و نژاد ما رو برتر از دیگری می دونه رو به جان خرید. الاهه از بعد از اون جریان اعصاب خودش هم به هم ریخت و حتی توی یکی از اجراها ترانه یادش رفت! در یکی دو قسمت افت شدید کرد و دیگر خواننده خوبی نبود و همین موضع گیری و افت کیفیت آوازش شده بود منبعی برای فحاشی های زشت به او و به قومش . درحالی که بودند کسانی دیگه که اون ها هم چندان خوب نبودنداما فحش ها همه روانه الاهه می شد و بس و انگار نسبت به بقیه شرکت کننده ها کلی دشمن پیدا کرد سر این شو.
اما اگه بخوام این جوری ببینم که شاید الهه قصد روشنگری اجتماعی داشت و از فرصت دیدن توی این شو می خواست این بهره رو ببره که یه معضل اجتماعی ، یعنی نژادپرستی ، رو عیان کنه و سابقه فعالیتهای گذشته اش هم این رو تایید میکرد ، به نظر میاد کار درستی کرد که تاثیر مثبتش رو  این رو هم توی همون کامنتها هم میشد دیدکه عده ای هم سمپاتی بهش داشتند و به اون دلداری می دادن که بدونه همه ایرانی ها این جوری نیستند و از کسایی که فحاشی می کردند انتقاد می کردند .یعنی یه دو قطبی ای ایجاد کرد که شفاف تر بشه موضوع نژادپرستی ها و این چه بسا باعث این شد که عده ای به این که چرا ما در ایران به افغانی ها نگاه از بالا به پایینی داریم بهتر نگاه کردند و این موضوع روشن تر شد. بنابراین الهه با این کارش توی راه خودش یه گام به جلو برداشت حتی اگه کلی فحش بخوره از عده ای فحاش که حتی به لیونل مسی و فرناندا لیما و شکیرا و ... هم فحشهای آبدار دادند!

دربی های قدیم


یعنی می شه دربی ای که توش فرشادپیوس ، مجتبی محرمی ، مجتبی و مرتضی فنونی زاده ، صمد مرفاوی ، عبدالعلی چنگیز، جواد زرینچه ، شاهرخ و شاهین بیانی ، احمدرضا عابدزاده، نادر و ناصر محمدخانی ، محمد پنجعلی بود رو با این دربی های امروز مقایسه کرد؟ با این که اون موقع ها پرسپولیسی بودم ولی بازیکنای استقلال رو هم دوست داشتم و براشون احترام قائل بودیم . مثل حالا نبود که یه بازیکن بیست بار تیم عوض می کنه و فقط پول براش مهمه . قدیم ، نه خیلی قدیم ها ، چیزای دیگه ای هم غیر از پول مهم بودند